کیم ایل سونگ قادر مطلق و مرموز است. پیونگ یانگ

27.02.2022

کیم ایل سونگ در 15 آوریل 1912 در Mangyongdae، شهر پیونگ یانگ، پسر ارشد پدرش، کیم هیون جیک، و مادرش، Kang Bang Sok، به دنیا آمد.

پدر نام پسرش را "سونگ ژو" (به معنای "ستون شدن") گذاشت و می خواست که او ستون کشور شود.

در ادامه فعالیت های انقلابی والدینش، در دوران کودکی اغلب به نقاط مختلف کره و چین نقل مکان کرد.

با تشکر از آینده نگری پدر کیم ایل سونگبا یادگیری زودهنگام چینی و تحصیل در یک مدرسه ابتدایی چینی، به زبان چینی مسلط بود، که بعداً هنگامی که او مبارزه با مهاجمان ژاپنی را در قلمرو چین آغاز کرد، بسیار به او کمک کرد.

تحقق وصیت مقدس پدر: اگر می خواهید انقلاب کنید، واقعیت وطن خود را در مارس 1923 به خوبی بشناسید. کیم ایل سونگ"یک سفر هزار لی برای مطالعه" از بادائوگو چین به مانگیونگده را طی کرد و در مدرسه چانگدوک در چیلگور تحصیل کرد، جایی که والدین مادرش خانه داشتند.

در ژانویه 1925 کیم ایل سونگاخباری دریافت کرد که پدرش دوباره توسط پلیس ژاپن دستگیر شده است و قاطعانه مادرش را ترک کرد. سپس با خود سوگند محکمی بست که تا آزادی او به وطن خود برنگردد.

پس از مرگ پدرش در ژوئن 1926، او وارد Hwaseongisuk در Huadian چین شد، یک مدرسه نظامی-سیاسی دو ساله که توسط سازمان ملی گرای ضد ژاپنی کره راه اندازی شده بود. در 17 اکتبر همان سال، او ایجاد اتحادیه برای سرنگونی امپریالیسم را اعلام کرد. به اتفاق آرا همه شرکت کنندگان در جلسه، وی به عنوان رهبر انتخاب شد.

به منظور توسعه فعالتر فعالیت انقلابی، کیم ایل سونگپس از نیم سال تحصیل، "Hwaseongisuk" را ترک کرد و عرصه فعالیت های انقلابی خود را به جیلین منتقل کرد.

در آنجا در دبیرستان جیلین یوون ثبت نام کرد و تحصیلات خود را ادامه داد.

در 27 آگوست 1927، او SSI را به یک سازمان توده ای تر - اتحادیه جوانان ضد امپریالیست سازماندهی کرد و در 28 همان ماه، اتحادیه جوانان کمونیست کره را ایجاد کرد.

علاوه بر اینها، او سازمانهای توده ای مختلف دیگری ایجاد کرد و مبارزات ضد ژاپنی آنها را رهبری کرد.

از 30 ژوئن تا 2 ژوئیه 1930، کیم ایل سونگ جلسه ای را در کالون تشکیل داد و در آن راه انقلاب کره را روشن کرد. او در آنجا به طور جامع موضوعات تاکتیکی و استراتژیک مربوط به اجرای وظایف اصلی انقلاب کره را روشن کرد.


3 جولای همان سال کیم ایل سونگدر کالون مجمع موسسان اولین سازمان حزبی، «اتحادیه رفقای کنسور» را تشکیل داد و سه روز بعد، در 6 ژوئیه، ارتش انقلابی کره، یک سازمان شبه نظامی-سیاسی را در گویوشو، شهرستان یتونگ، به عنوان یک سازمان ایجاد کرد. اقدام اولیه برای آماده شدن برای مبارزه مسلحانه ضد ژاپنی.

25 آوریل 1932 کیم ایل سونگنیروهای مسلح انقلابی دائمی ایجاد کرد - ارتش چریکی خلق ضد ژاپن (که بعداً به ارتش انقلابی خلق کره تغییر نام داد) و مبارزه مسلحانه ضد ژاپنی را تا پیروزی رهبری کرد و در 15 اوت 1945 سرزمین مادری را احیا کرد. در شهریور همان سال پیروزمندانه به وطن بازگشت.


به زودی کیم ایل سونگکمیته سازماندهی مرکزی حزب کمونیست کره شمالی را تأسیس کرد و در 10 اکتبر 1945 تأسیس حزب را اعلام کرد.

8 فوریه 1946 کیم ایل سونگکمیته موقت خلق کره شمالی را ایجاد کرد و به عنوان رئیس همان کمیته انتخاب شد. او یک «برنامه سیاسی 20 ماده ای» منتشر کرد.

در اوت 1946 کیم ایل سونگحزب کارگران کره شمالی را با ادغام احزاب کمونیست و دموکراتیک جدید در کره شمالی ایجاد کرد.


در مدت کوتاهی، کیم ایل سونگ با موفقیت اجرای وظایف انقلاب دموکراتیک ضد امپریالیستی و ضد فئودالی را در شمال کشور رهبری کرد.

از طریق اولین انتخابات دموکراتیک در کشور، کیم ایل سونگ سازماندهی مجدد کمیته موقت مردمی را به کمیته مردمی کره شمالی اعلام کرد و به عنوان رئیس کمیته، نهاد مرکزی جدید قدرت دولتی انتخاب شد. او وظایف دوره انتقال تدریجی به سوسیالیسم را در مقابل کمیته قرار داد.

در فوریه 1948، کیم ایل سونگ KPRA را به یک نیروی مسلح انقلابی منظم، ارتش خلق کره (KPA) تبدیل کرد.

در 9 سپتامبر 1948، کیم ایل سونگ دولت مرکزی یکپارچه مردم کره، جمهوری دموکراتیک خلق کره (DPRK) را تأسیس کرد. بنا به اراده و خواست همه مردم کره، وی به عنوان رئیس کابینه وزیران کره شمالی، رئیس دولت انتخاب شد.

در 30 ژوئن 1949، کیم ایل سونگ پلنوم مشترک کمیته مرکزی احزاب کارگری کره شمالی و جنوبی را تشکیل داد و در آن به عنوان رئیس کمیته مرکزی حزب کارگران کره (WPK) انتخاب شد.

مردم کره تحت رهبری خردمندانه کیم ایل سونگ، متجاوزان آمریکایی را در جنگ آزادی میهنی (25 ژوئن 1950 - 27 ژوئیه 1953) شکست دادند، از حاکمیت ملت دفاع کردند و موجب افول امپریالیسم آمریکا شدند.


در 5 اوت 1953، در پلنوم VI کمیته مرکزی WPK، کیم ایل سونگ خط اصلی ساخت و ساز اقتصادی پس از جنگ را ترسیم کرد و اجرای آن را هدایت کرد.

علاوه بر این، او انقلاب سوسیالیستی - دگرگونی سوسیالیستی روابط تولید در شهر و روستا را هدایت کرد.

در کنگره های سوم و چهارم WPK (آوریل 1956، سپتامبر 1961) او دوباره به عنوان رئیس کمیته مرکزی WPK انتخاب شد.

کیم ایل سونگ ایده جدیدی برای رهبری یک انقلاب مداوم ارائه کرد و سه انقلاب را به عنوان محتوای اصلی آن تعریف کرد - ایدئولوژیک، فنی و فرهنگی.


در ارتباط با تلاش‌های روزافزون امپریالیست‌های ایالات متحده برای برانگیختن جنگی جدید، در دسامبر 1962، در پنجمین پلنوم کمیته مرکزی WPK مجلس چهارم، کیم ایل سونگ یک مسیر استراتژیک جدید را مطرح کرد: انجام اقتصادی و ساخت و ساز دفاعی به صورت موازی

در اکتبر 1966، در چهاردهمین پلنوم کمیته مرکزی WPK در جلسه چهارم، کیم ایل سونگ به عنوان دبیر کل کمیته مرکزی WPK انتخاب شد.

از سال 1957 تا 1970، کیم ایل سونگ با موفقیت روند تاریخی صنعتی شدن کشور را رهبری کرد.


بر اساس قانون اساسی جدید سوسیالیستی کره شمالی، که در دسامبر 1972 در اولین جلسه مجلس عالی خلق کره شمالی در پنجمین جلسه به تصویب رسید، کیم ایل سونگ به عنوان رئیس جمهور این کشور انتخاب شد.

در کنگره های پنجم (1970) و ششم (اکتبر 1980) حزب کارگران چین، کیم ایل سونگ دوباره به عنوان دبیر کل کمیته مرکزی حزب انتخاب شد.

کیم ایل سونگ دگرگونی کل جامعه بر اساس ایده جوچه را وظیفه کلی انقلاب کره معرفی کرد.

در مه 1972، کیم ایل سونگ سه اصل را برای اتحاد سرزمین مادری، در اکتبر 1980، پیشنهاد ایجاد جمهوری کنفدراسیون دموکراتیک کره، و در آوریل 1993، برنامه ده ماده ای تحکیم بزرگ را مطرح کرد. تمام ملت برای اتحاد سرزمین مادری.

به منظور حفاظت از سوسیالیسم در کشور و تکمیل آرمان انقلاب کره، کیم ایل سونگ با موفقیت مشکل جانشین خود را حل کرد.


در ژوئن 1994، کیم ایل سونگ در پیونگ یانگ، جیمی کارتر، رئیس جمهور سابق ایالات متحده را پذیرفت و شرایط مساعدی را برای گفتگوهای کره ای-آمریکایی در مورد موضوع هسته ای و مذاکرات بین کره شمالی و جنوبی در راس آن ایجاد کرد.

کیم ایل سونگ به نام حزب و انقلاب و میهن و مردم به نام پیروزی آرمان استقلال در سراسر جهان به فعالیت پرانرژی خود تا آخرین دقایق زندگی خود ادامه داد. در 8 ژوئیه 1994، ساعت 2 بامداد، کیم ایل سونگ به دلیل یک بیماری ناگهانی در دفتر کار خود درگذشت.

"مردم را مانند آسمان پرستش کنید" - این باور زندگی رئیس جمهور است.


به کیم ایل سونگ عنوان ژنرالیسیموی کره شمالی، عنوان قهرمان کره شمالی (سه بار) و عنوان قهرمان کار اعطا شد.

کیم ایل سونگ پذیرای بیش از 70000 مهمان خارجی از جمله سران کشورها، احزاب و دولت‌های دیگر کشورهای جهان بود و در مجموع 54 بازدید از 87 کشور داشت.

او بیش از 180 نشان و مدال از بیش از 70 کشور و سازمان بین المللی دریافت کرده است. وی عنوان شهروند افتخاری بیش از 30 شهر، عنوان استاد افتخاری و دکترای افتخاری علوم را از بیش از 20 دانشگاه معتبر خارجی دریافت کرد. حدود 165920 هدیه همراه با آرزوهای خوب به نشانه عشق خالصانه و احترام عمیق رهبران حزب، سران کشورها و دولت ها، شخصیت های مترقی از 169 کشور جهان برای او ارسال شد.


مجسمه های برنزی کیم ایل سونگ در چین و مغولستان نصب شد، "جایزه بین المللی کیم ایل سونگ" تاسیس و در مقیاس جهانی اعطا شد، بیش از 480 خیابان، موسسه و سازمان در بیش از 100 کشور جهان نام کیم ایل سونگ را یدک می کشند. .

مؤسسات انتشاراتی در بیش از 110 کشور جهان، 24570000 واحد از آثار کلاسیک او را به بیش از 60 زبان ملی ترجمه کرده اند.

اصل و نسب

کیم ایل سونگ در 15 آوریل 1912 به دنیا آمد، دقیقا همان روزی که کشتی تایتانیک در آب های اقیانوس اطلس غرق شد. پدر و مادرش نام او را سونگ جو (تکیه کن) گذاشتند. در آینده، نوزاد نام مستعار زیادی داشت: هان بر (ستاره صبح)، چانسونگ (نوه بزرگ)، دونگ من (نور از شرق). او با نام کیم ایل سونگ (طلوع خورشید) در تاریخ ثبت شد.

روستای بومی رهبر ملی آینده مانگیونده (ده هزار منظره) در 12 کیلومتری پیونگ یانگ قرار داشت. پدر پسر، کیم هیون جیک، چیزهای زیادی را امتحان کرد: او یک معلم بود، به داروهای گیاهی مشغول بود، با مأموریت های پروتستان همکاری می کرد. مادر پسر، کانگ بانگ سوک، متعلق به یک خانواده نسبتاً باهوش بود (پدربزرگ مادری، کانگ دونگ ووک، حتی یک دبیرستان تأسیس کرد و در یک کلیسای پروتستان محلی کشیش بود).

کیم ایل سونگ در روز فاجعه تایتانیک به دنیا آمد

خانواده کیم جوان با والدین خود در فقر و نیاز زندگی می کردند. خانه بومی طلوع خورشید تا به امروز باقی مانده است - این یک کلبه کاهگلی ساده است.

پارتیزان

پس از جنگ روسیه و ژاپن 1904-1905. کره به ژاپن ضمیمه شد. بیگانگان با پشتکار تمام تلاش‌های ساکنان شبه جزیره برای دستیابی به استقلال، حداقل بهبود موقعیت دشوار خود در داخل امپراتوری را سرکوب کردند. دور جدیدی از رویارویی در سال 1919 آغاز شد. هزاران معترض کره ای زندانی یا کشته شدند. خانواده کیم از ترس انتقام جویی، به منچوری چین به خارج از کشور رفتند.

کیم سونگ چو در نوجوانی به یک حلقه مارکسیستی زیرزمینی پیوست. این سازمان به سرعت کشف شد. در سال 1929، این انقلابی 17 ساله به زندان افتاد، اما شش ماه بعد آزاد شد.

کیم سپس شروع به شرکت در جنبش چریکی ضد ژاپنی کرد (تهاجم ژاپن اکنون چین را مستقیماً تهدید می کند). سپس کره ای شروع به استفاده از نام مستعار کیم ایل سونگ کرد. پارتیزان با موفقیت در خدمت ارتقا یافت. در سال 1936، او گروه خود را رهبری کرد و در سال 1937، همراه با "لشکر" خود، به شهر پوچونبو تحت کنترل ژاپن حمله کرد. این نبرد از این جهت قابل توجه بود که با اولین پیروزی برای مبارزان استقلال کره در قلمرو خود شبه جزیره کره و نه در همسایگی منچوری به پایان رسید.

به قدرت برس

موفقیت های دوره ای کیم ایل سونگ او را به رهبری شورشیان سوق داد، اما نتوانست جریان کل جنگ را تغییر دهد. با آغاز جنگ جهانی دوم، ژاپنی ها اکثر نیروهای کره ای را شکست دادند. در این شرایط، کیم در پاسخ به دعوت یک نماینده جبهه خاور دور شوروی، به خاباروفسک رفت. شورشیان از کمینترن حمایت کردند و پایگاه خود را در نزدیکی Ussuriysk دریافت کردند. در آنجا کیم ایل سونگ با همسرش کیم جونگ سوک آشنا شد. در سال 1941، این زوج صاحب پسری به نام کیم جونگ ایل شدند که جانشین پدرش شد و در سال های 1994-2011 کره شمالی را رهبری کرد.

کیم جونگ ایل پسر کیم ایل سونگ در اتحاد جماهیر شوروی به دنیا آمد

در سال 1942، پارتیزان به ارتش سرخ پیوست. او به همراه یاران خود برای یک جنگ تمام عیار با ژاپن آماده می شد، اما تسلیم سریع امپراتوری پس از شکست آلمان به نیروهای شوروی اجازه داد تا پیونگ یانگ را بدون هیچ مانعی اشغال کنند. کیم ایل سونگ به عنوان صاحب نشان پرچم سرخ و کاپیتان ارتش سرخ به میهن خود بازگشت.

تحت حمایت شوروی، صعود سریع ارتش به قدرت آغاز شد. در سال 1948، زمانی که ارتش سرخ کره را ترک کرد، کیم رئیس کابینه وزیران جمهوری جدید کره شمالی شد و یک سال بعد رهبری حزب جدید کارگران کره را بر عهده گرفت.

جنگ کره

پس از پایان جنگ جهانی دوم، کشورهای پیروز، شبه جزیره کره را مانند آلمان به مناطق اشغالی تقسیم کردند. جنوب آمریکایی شد، شمال شوروی شد. در سئول، لی سینگمن به قدرت رسید. هر رژیمی خود را تنها مشروع می دانست و برای رویارویی آشکار با همسایه خود آماده می شد. به عنوان مثال، لی سینگمن کمپین علیه پیونگ یانگ را "جنگ صلیبی علیه قرمزها" می دانست. و در کره شمالی، طبق قانون اساسی، سئول پایتخت بود، در حالی که پیونگ یانگ "پایتخت موقت" نامیده می شد.

جنگ داخلی بین شمال و جنوب در سال 1950 پس از حمله غافلگیرانه ارتش کره شمالی به مواضع دشمن آغاز شد. به دلیل اختلاف بین دو نظام سیاسی، 19 ایالت به درگیری پیوستند. کره شمالی توسط اتحاد جماهیر شوروی و چین، کره جنوبی توسط ایالات متحده و متحدان اروپایی آنها حمایت می شد. بنابراین تقابل بین پیونگ یانگ و سئول تقریباً به جنگ جهانی سوم کشیده شد. کیم ایل سونگ ارتش کره شمالی را رهبری می کرد و فرمانده کل آن محسوب می شد.


اولین حمله KPA (ارتش خلق کره) موفقیت آمیز بود، اما پس از تصرف سئول، کمونیست ها به سرعت با مشکلات جدی مواجه شدند. معلوم شد که ستاد فرماندهی از تجربه کافی برخوردار نیست، توپخانه ضعیف استفاده شده است. قیام سراسری علیه رژیم سینگمن ری هرگز آغاز نشد. به تدریج، وضعیت KPA فقط بدتر شد. آمریکایی ها نیروهای خود را در شبه جزیره پیاده کردند و همراه با متحدان، سئول را آزاد کردند.

مداخله ابرقدرت ها باعث شد که درگیری حل نشدنی شود. جنگ در سال 1953 به پایان رسید: تغییرات ارضی ناچیز بود، وضعیت موجود در واقع حفظ شد و کره یک کشور تقسیم شده باقی ماند.

رهبر

پس از آتش بس (کره شمالی در سال 2013 از اجرای آن امتناع کرد)، موقعیت کیم ایل سونگ در داخل کشورش به حداکثر تقویت شد. "سرکوب" آغاز شد، اقتصاد به شدت متمرکز و نظامی شد. تجارت بازار و زمین های خانگی خصوصی ممنوع شد. در نتیجه همه اینها، کاهش اقتصادی در کره شمالی آغاز شد که کره شمالی را به تصویری از یک همسایه جنوبی مرفه تبدیل کرد.

پرتره‌های کیم ایل سونگ در هر مؤسسه عمومی در کره شمالی آویزان است

هر چه رکود جامعه و اقتصاد قوی تر می شد، قدرت بیشتری به طور مستقیم به کیم ایل سونگ منتقل می شد. در سال 1972، او به عنوان اولین رئیس جمهور کره شمالی انتخاب شد. پست ریاست کابینه وزیران که نمادی از رد نهایی مدل مدیریت جمعی در درون حزب بود، لغو شد.

در مقابل "مارکسیسم وارداتی"، کره شمالی ایدئولوژی کمونیستی ملی خود، جوچه (کیمرسینیسم) را توسعه داد. این توجیه رسمی برای کیش شخصیت کیم ایل سونگ شد. رئیس دولت القاب اصلی خورشید ملت، مارشال جمهوری مقتدر، فرمانده آهنین فاتح و غیره را دریافت کرد. پرتره های او به یک ویژگی واجب برای هر خدمت و محل زندگی تبدیل شد.


کیم به طور فعال در سراسر کشور سفر کرد. اعتقاد بر این است که او هر ماه 20 روز را در جاده می گذراند. او حداقل سالی یک بار از تمام استان های کره شمالی دیدن می کرد. رهبر به معنای واقعی کلمه همه چیز را در کشور کنترل کرد. فقط او تصمیم گرفت که چگونه از کارخانه دود به درستی استفاده کند، آیا مزرعه اردک جدید افتتاح کند و کدام خیابان را در یک شهر استانی بسازد. این روش کنترل شخصی به شکل گیری تصویر او از یک خدای زنده کمک کرد.

در پایان زندگی خود، کیم بزرگتر به طور فعال پسرش را ارتقا داد. در سال 1980، چن ایل به عنوان جانشین رسمی پدرش اعلام شد. نوعی سلطنت کمونیستی در کره شمالی شکل گرفته است.

کیم ایل سونگ در سال 1994 درگذشت و در سال 1998 به عنوان رئیس جمهور ابدی کره شمالی معرفی شد. پارادوکس این تصمیم در این واقعیت نهفته است که رئیس فقید دولت امروز به طور رسمی در قدرت باقی مانده است.

دولتمرد و چهره حزبی کره ای. در دهه 20. در چین زندگی کرد و در آنجا در یک مدرسه چینی تحصیل کرد. او به یک واحد چریکی چینی پیوست، به سرعت به اوج رسید و در سال 1932 به فرماندهی رسید. کیم ایل سونگ پس از حمله یگانش به یک پادگان کوچک ژاپنی در مرز چین و کره در سال 1937 در کره معروف شد. به زودی پارتیزان ها شکست خوردند و از سال 1941 کیم شروع به زندگی در اتحاد جماهیر شوروی کرد. در اتحاد جماهیر شوروی، کیم در ارتش شوروی استخدام شد و کاپیتان شد. برای اهداف تبلیغاتی، شرکتی از کره ای ها تشکیل شد که ریاست آن بر عهده کیم بود. او زندگی یک افسر معمولی را به نام پسرش یورا انجام داد. پس از آن، یوری کیم به «رفیق کیم جونگ ایل، رهبر محبوب مردم کره» تبدیل خواهد شد. پس از اشغال کره شمالی در سال 1945، رهبری شوروی تصمیم گرفت کیم ایل سونگ را رهبر کمونیست های محلی کند. کیم بر خلاف زیرزمینی های کره ای که من استالین به آنها اعتماد نداشت، "مال خود" در نظر گرفته می شد. بنابراین کاپیتان کیم با وجود اقتدار کم افسر بیگانه در بین کمونیست های کره ای "رهبر" شد. او ریاست کمیته موقت خلق کره شمالی را بر عهده داشت.

در سال 1948، در قلمرو کره شمالی که توسط ارتش شوروی اشغال شده بود، جمهوری دموکراتیک خلق کره (DPRK) اعلام شد که قدرت آن در دست حزب کمونیست کارگران کره به رهبری کیم ایل سونگ (رئیس) بود. کمیته مرکزی حزب کارگران کره و دولت جمهوری خلق کره). او "رهبر مردم کره" اعلام شد. تعداد زیادی از متخصصان شوروی و چینی به کره فرستاده شدند - کره ای ها بر اساس ملیت، که شهروندان کره شمالی شدند و در ساخت صنعت مدرن و ایجاد ارتش کمک کردند. کیم قصد داشت "دو کره" را با ابزار نظامی متحد کند، اما در طول جنگ کره 1950-1953. ارتش کره شمالی در سال 1950 توسط آمریکایی ها و متحدان آنها شکست خورد. کره شمالی تنها به لطف کمک اتحاد جماهیر شوروی و چین زنده ماند. پس از جنگ کره، کیم ایل سونگ به تدریج خود را از قیمومیت متحدانش رها کرد. کیم ایل سونگ به بهانه مبارزه با عوامل آمریکایی، رهبران قدیمی جنبش کمونیستی در کره را که می توانستند برتری او را به چالش بکشند، نابود کرد. پس از سال 1956، او اکثر کره ای های شوروی و چینی الاصل را اخراج یا اعدام کرد. با آغاز دهه 60. کیم ایل سونگ و نزدیکترین دوستانش از پارتیزانهای سابق، همه کسانی را که آماده خدایی کردن "رهبر" نبودند، نابود کردند. کیم ایل سونگ در شرایطی مجلل در قصری در پیونگ یانگ زندگی می کرد. تمام کشور مملو از بناهای یادبود او بود. او مرتباً به سراسر کشور کوچک خود سفر می کرد و شخصاً به نحوه کار دهقانان، شیرفروشان و حتی قابله ها اشاره می کرد. به این «رهبری محلی» می گفتند. زندگی میلیون ها کره ای به کوچکترین هوس های کیم بستگی داشت. وقتی در دهه 80. کیم برای اولین بار در یک ژاکت ظاهر شد، این منجر به تغییر کلی مد در میان کارگران حزب شد (ساکنان عادی کشور پولی برای ژاکت نداشتند). کیم جونگ ایل، پسر کیم، یورا کیم سابق، به عنوان وارث کیم منصوب شد. قدرت در دست دستگاه‌های حزبی از دهقانان بود که انتصاب خود را شخصاً مدیون رهبر بودند.

هدف سیاست خارجی کیم، تسلط بر کره جنوبی بود. تا سال 1968، او تلاش کرد تا با الگوی ویتنامی جنگ چریکی را در جنوب راه اندازی کند. برای نبرد با جنوب، کره شمالی ارتش عظیمی داشت. از آنجایی که اقدامات کیم توسط اتحاد جماهیر شوروی مورد انتقاد قرار گرفت، کره شمالی ارتباطات خود را با اتحاد جماهیر شوروی کاهش داد و به سیاست «اتکاء به خود» روی آورد. ساکنان کره شمالی از سوء تغذیه رنج می بردند. با وجود این، تبلیغات کره شمالی، با هدایت "ایده جوچه" پیشنهاد شده توسط کیم ایل سونگ، همچنان ادعا می کند که مردم کره شمالی بهترین زندگی را در جهان دارند. کیم برای اطمینان از ایمان رعایای خود به این موضوع، کشور را تقریباً به طور کامل از دنیای خارج منزوی کرد. در سال 1972، کر ایل سونگ به عنوان رئیس جمهور کره شمالی معرفی شد.

پس از مرگ کیم ایل سونگ، سه سال سوگواری برای او برگزار شد - همانطور که در قرون وسطی پس از مرگ پادشاه مرسوم بود. در سال 1998، او به عنوان رئیس جمهور ابدی کره شمالی معرفی شد.

ترکیبات:

آثار برگزیده پیونگ یانگ، 1975.

منابع:

رفیق کیم ایل سونگ یک متفکر و نظریه پرداز درخشان است. پیونگ یانگ، 1975.

امروز ما اولین تور بزرگ پیونگ یانگ را انجام خواهیم داد و با مقدسات مقدس - مقبره رفیق کیم ایل سونگ و رفیق کیم جونگ ایل شروع خواهیم کرد. این مقبره در کاخ کومسوسان، جایی که زمانی کیم ایل سونگ در آن کار می کرد و پس از مرگ رهبر در سال 1994، به یک پانتئون بزرگ خاطره تبدیل شد، قرار دارد. پس از مرگ کیم جونگ ایل در سال 2011، جسد او نیز در کاخ کومسوسان قرار گرفت.

رفتن به مقبره یک مراسم مقدس در زندگی هر کارگر کره شمالی است. اساساً آنها در گروه های سازمان یافته به آنجا می روند - کل سازمان ها، مزارع جمعی، واحدهای نظامی، کلاس های دانشجویی. در ورودی پانتئون، صدها گروه با هیبت منتظر نوبت خود هستند. گردشگران خارجی در روزهای پنجشنبه و یکشنبه اجازه ورود به مقبره را دارند - راهنماها همچنین خارجی ها را با روحیه ای محترمانه تنظیم می کنند و در مورد نیاز به پوشیدن تا حد امکان هوشمندانه هشدار می دهند. با این حال، گروه ما تا حد زیادی این هشدار را نادیده گرفت - خوب، ما در سفرمان چیزی هوشمندتر از شلوار جین و پیراهن نداریم (باید بگویم که کره شمالی واقعاً شلوار جین را دوست ندارد، زیرا آن را "لباس آمریکایی" می داند. ). اما هیچ چیز - البته اجازه دهید. و در اینجا بسیاری از خارجی‌های دیگر که در مقبره دیدیم (استرالیایی‌ها، اروپایی‌های غربی) هستند که نقش را به‌طور کامل بازی می‌کنند، لباس‌های بسیار هوشمندانه پوشیده‌اند - لباس‌های عزاداری پف کرده، لباس‌های عروسکی با پروانه ...

شما نمی توانید از داخل مقبره و در تمام مسیرهای آن عکس بگیرید - بنابراین من سعی خواهم کرد آنچه را که در داخل آن اتفاق می افتد به سادگی توصیف کنم. ابتدا گردشگران در یک غرفه کوچک منتظر خارجی ها در صف منتظر می مانند، سپس به منطقه مشترک می روند و در آنجا با گروه های کره شمالی مخلوط می شوند. در ورودی خود مقبره، باید تلفن ها و دوربین ها را تحویل دهید، یک بازرسی بسیار دقیق - فقط می توانید داروی قلب را با خود ببرید، اگر فردی ناگهان از احترام در سالن های جلویی با رهبران بیمار شود. و سپس بر روی یک پله برقی افقی در امتداد راهرویی طولانی و طولانی سوار می شویم که دیوارهای مرمری آن با عکس های هر دو رهبر با تمام عظمت و قهرمانی آنها آویزان شده است - عکس هایی از سال های مختلف در هم آمیخته، از دوران جوان انقلابی رفیق کیم ایل سونگ. تا آخرین سالهای سلطنت پسرش، رفیق کیم چن ایرا. در یکی از مکان های افتخار در انتهای راهرو، عکسی از کیم جونگ ایل در مسکو در دیدار با رئیس جمهور بسیار جوان آن زمان روسیه دیده شد که به نظر می رسد در سال 2001 گرفته شده است. این راهروی طویل و پرشکوه با پرتره های عظیم که پله برقی حدود 10 دقیقه در امتداد آن حرکت می کند، خواه ناخواه شما را به نوعی حال و هوای رسمی می دهد. حتی خارجی‌هایی از دنیای دیگری ساخته شده‌اند - در مورد محلی‌های لرزان که کیم ایل سونگ و کیم جونگ ایل برایشان خدایان هستند، چه می‌توان گفت.

از داخل، کاخ کومسوسان به دو نیمه تقسیم شده است - یکی به رفیق کیم ایل سونگ و دیگری به رفیق کیم جونگ ایل. تالارهای مرمری عظیم در طلا، نقره و جواهرات، راهروهای باشکوه. توصیف تجمل و شکوه همه اینها دشوار است. اجساد رهبران در دو سالن سنگ مرمر نیمه تاریک بزرگ قرار دارند که در ورودی آن از یک خط بازرسی دیگر عبور می کنید، جایی که شما را از طریق فواره های هوا می رانند تا آخرین ذرات گرد و غبار را از حالت عادی خارج کنید. مردم این دنیا قبل از بازدید از تالارهای مقدس اصلی. چهار نفر به اضافه یک راهنما مستقیماً به بدن رهبران می آیند - ما دور دایره می چرخیم و تعظیم می کنیم. هنگامی که در مقابل رهبر هستید و همچنین به چپ و راست باید به زمین تعظیم کنید - نیازی نیست در حالی که پشت سر رهبر هستید تعظیم کنید. در روزهای پنجشنبه و یکشنبه، گروه های خارجی با کارگران عادی کره ای پراکنده می شوند - مشاهده واکنش مردم کره شمالی به بدن رهبران جالب است. همه در درخشان ترین لباس های تشریفاتی - دهقانان، کارگران، بسیاری از مردان نظامی در لباس. تقریباً همه زنان گریه می کنند و چشمان خود را با دستمال پاک می کنند ، مردان نیز اغلب گریه می کنند - اشک های سربازان روستایی جوان لاغر به ویژه چشمگیر است. کج خلقی برای بسیاری از افراد در سالن های عزاداری اتفاق می افتد... مردم با احساس و صمیمانه گریه می کنند - با این حال، آنها از بدو تولد در این امر بزرگ شده اند.

پس از سالن هایی که اجساد رهبران در آن دفن شده است، گروه ها از سالن های دیگر کاخ عبور می کنند و با جوایز آشنا می شوند - یک سالن به جوایز رفیق کیم ایل سونگ و دیگری به جوایز رفیق کیم اختصاص دارد. جونگ ایل. آنها همچنین وسایل شخصی رهبران، اتومبیل های آنها و همچنین دو واگن معروف راه آهن را نشان می دهند که کیم ایل سونگ و کیم جونگ ایل به ترتیب در سراسر جهان سفر کردند. به طور جداگانه، شایان ذکر است تالار اشک - پرشکوه ترین سالن، جایی که ملت با رهبران خداحافظی کردند.

در راه بازگشت، ما دوباره حدود 10 دقیقه در این راهرو طولانی و طولانی با پرتره رانندگی کردیم - این اتفاق افتاد که چندین گروه خارجی پشت سر هم رانندگی می کردند و به سمت رهبران که قبلاً گریه می کردند و عصبی روسری های خود را می کشیدند فقط کره ای ها بودند. - کشاورزان دسته جمعی رانندگی می کردند، کارگران، نظامیان... صدها نفر با عجله از کنار ما رد می شدند و به دیداری که آرزویش را می کردیم با رهبران می رفتند. این ملاقات دو جهان بود - ما به آنها نگاه کردیم و آنها به ما نگاه کردند. این دقایق روی پله برقی خیلی متاثر شدم. من ترتیب زمانی را در اینجا کمی نقض کردم، زیرا روز قبل ما قبلاً به طور کامل به مناطق کره شمالی سفر کرده بودیم و در مورد آنها ایده گرفته بودیم - بنابراین آنچه را که در دفترچه سفر هنگام خروج از مقبره نوشتم را در اینجا ارائه خواهم داد. برای آنها، این خدایان است. و این ایدئولوژی کشور است. در عین حال، فقر در کشور وجود دارد، محکومیت ها، مردم هیچ هستند. با در نظر گرفتن این واقعیت که تقریباً همه حداقل 5-7 سال در ارتش خدمت می کنند و سربازان در کره شمالی به صورت دستی سخت ترین کارها را انجام می دهند ، از جمله تقریباً 100٪ ساخت و ساز ملی ، می توان گفت که این یک سیستم برده است. ، نیروی کار رایگان در عین حال، ایدئولوژی نشان می دهد که "ارتش به کشور کمک می کند و ما به نظم و انضباط شدیدتر در ارتش و به طور کلی در کشور نیاز داریم تا به سوی آینده ای روشن تر حرکت کنیم" ... و کشور به طور متوسط ​​در سطح دهه 1950 ... اما چه کاخ های رهبران! اینجوری میشه جامعه رو زامبی کرد! از این گذشته ، آنها ، بدون اینکه دیگری را بشناسند ، واقعاً آنها را دوست دارند ، آنها در صورت لزوم آماده کشتن برای کیم ایل سونگ هستند و حاضرند خودشان بمیرند. البته، عالی است - برای دوست داشتن وطن خود، میهن پرست کشور خود، همچنین می توانید نگرش خوب یا بدی نسبت به این یا آن شخصیت سیاسی داشته باشید. اما نحوه وقوع همه چیز در اینجا فراتر از درک انسان مدرن است!»

در میدان روبروی کاخ کومسوسان می توانید عکس بگیرید - عکس گرفتن از مردم به ویژه جالب است.

1. زنان با لباس کامل به مقبره می روند.

2. ترکیب مجسمه ای در جناح چپ کاخ.

4. عکاسی گروهی از جلوی مقبره.

5. برخی در حال عکس گرفتن هستند، برخی دیگر مشتاقانه منتظر نوبت خود هستند.

6. برای خاطره هم عکس گرفتم.

7. تعظیم پیشگام در برابر رهبران.

8. دهقانان با لباس تشریفاتی در صف ورودی مقبره منتظر هستند.

9. تقریباً 100٪ از جمعیت مرد کره شمالی به مدت 5-7 سال مشمول خدمت سربازی هستند. در همان زمان، سربازان نه تنها کارهای نظامی، بلکه کارهای عمومی غیرنظامی را نیز انجام می دهند - آنها در همه جا می سازند، گاوها را در مزارع شخم می زنند، در مزارع جمعی و مزارع دولتی کار می کنند. زنان به مدت یک سال و به صورت داوطلبانه خدمت می کنند - طبیعتاً داوطلبان زیادی وجود دارد.

10. نمای جلوی کاخ کومسوسان.

11. ایستگاه بعدی - یادبود قهرمانان مبارزه برای رهایی از ژاپن. باران شدید…

14. قبرهای افتادگان در کنار کوه به شکل شطرنجی ایستاده اند - به طوری که همه کسانی که در اینجا استراحت می کنند می توانند پانورامای پیونگ یانگ را از بالای کوه تهسونگ ببینند.

15. مکان مرکزی این یادبود توسط کیم جونگ سوک انقلابی اشغال شده است که در DPRK، همسر اول کیم ایل سونگ، مادر کیم جونگ ایل مورد ستایش قرار گرفته است. کیم جونگ سوک در سال 1949 در سن 31 سالگی در دومین زایمان خود درگذشت.

16. پس از بازدید از بنای یادبود، به سمت حومه پیونگ یانگ، روستای Mangyongde، جایی که رفیق کیم ایل سونگ در آنجا متولد شد و پدربزرگ و مادربزرگش برای مدت طولانی تا سال های پس از جنگ در آنجا زندگی می کردند، خواهیم رفت. این یکی از مقدس ترین مکان های کره شمالی است.

19. یک داستان غم انگیز در حین ذوب برای این دیگ مچاله شده اتفاق افتاد - یکی از گردشگران ما بدون اینکه متوجه مقدس بودن آن شود با انگشت خود به آن ضربه زد. و راهنمای ما کیم وقت نداشت هشدار دهد که دست زدن به چیزی در اینجا کاملاً ممنوع است. یکی از کارمندان یادبود متوجه این موضوع شد و با شخصی تماس گرفت. یک دقیقه بعد، تلفن کیم ما زنگ خورد - راهنما جایی برای مطالعه صدا شد. حدود چهل دقیقه در پارک با یک راننده و راهنمای دوم، پسر جوانی که روسی بلد نبود، همراهی کردیم. وقتی کیم کاملا مضطرب شد، سرانجام ظاهر شد - ناراحت و گریان. وقتی از او پرسیدند حالا چه اتفاقی برایش می‌افتد، لبخند غمگینی زد و به آرامی گفت: "تفاوت چیست؟" ... در آن لحظه بسیار متاسف شد ...

20. زمانی که راهنمای ما کیم سر کار بود، کمی در پارک اطراف Mangyongdae قدم زدیم. این تابلوی موزاییکی یک رفیق جوان کیم ایل سونگ را به تصویر می کشد که خانه خود را ترک می کند و کشور را ترک می کند تا با نظامیان ژاپنی که کره را اشغال کرده اند بجنگد. و پدربزرگ و مادربزرگش او را در زادگاهش Mangyonde می‌بینند.

21. مورد بعدی برنامه یادبود سربازان شوروی است که در پایان جنگ جهانی دوم در آزادسازی کره از ژاپن شرکت کردند.

23. پشت بنای یادبود سربازان ما، یک پارک بزرگ آغاز می شود که در امتداد تپه های کنار رودخانه به مدت چندین کیلومتر امتداد دارد. در یکی از گوشه های سبز دنج، یک بنای نادر از دوران باستان کشف شد - بناهای تاریخی کمی در پیونگ یانگ وجود دارد، زیرا این شهر در طول جنگ کره 1950-1953 به شدت آسیب دیده است.

24. منظره زیبایی از رودخانه از تپه باز می شود - این خیابان های وسیع و ساختمان های پانل ساختمان های بلند چقدر آشنا به نظر می رسند. اما چقدر ماشین کم است!

25. جدیدترین پل بر روی رودخانه Taedong آخرین پل از پنج پل پیش بینی شده توسط طرح جامع پس از جنگ برای توسعه پیونگ یانگ است. در دهه 1990 ساخته شد.

26. نه چندان دور از پل کابلی، بزرگترین پل در کره شمالی، 150000مین استادیوم روز مه، که میزبان مسابقات ورزشی بزرگ و تعطیلات معروف آریرنگ است، قرار دارد.

27. چند ساعت پیش مقبره را کمی روی نگاتیو رها کردم که بعد از اینکه نوعی پات اسکورت بدبخت ما در موارد بالاتر سرزنش کرد شدت گرفت. اما ارزش دارد که در پارک قدم بزنید، به مردم نگاه کنید - و خلق و خوی تغییر می کند. کودکان در یک پارک دنج بازی می کنند ...

28. یک روشنفکر میانسال، در یک بعدازظهر یکشنبه در سایه، به مطالعه آثار کیم ایل سونگ می پردازد.

29. آیا شما را به یاد چیزی می اندازد؟ :)

30. امروز یکشنبه است - و پارک شهر پر از تعطیلات است. مردم والیبال بازی می کنند، فقط روی چمن بنشینید...

31. و گرم ترین بعد از ظهر یکشنبه در زمین رقص باز بود - هم جوانان محلی و هم کارگران کره ای مسن تر بیرون آمدند. چه جسورانه حرکات عجیب و غریب خود را انجام دادند!

33. این مرد کوچولو بهترین رقصید.

34. ما نیز به مدت 10 دقیقه به رقصندگان پیوستیم - و با کمال میل پذیرفته شدیم. یک بازدیدکننده بیگانه در یک دیسکو در کره شمالی چگونه به نظر می رسد! :)

35. پس از پیاده روی در پارک، به مرکز پیونگ یانگ برمی گردیم. از عرشه تماشای بنای یادبود Juche Idea (به یاد داشته باشید، یادبودی که در شب می درخشد و من از پنجره هتل عکس گرفتم) مناظر فوق العاده ای از پیونگ یانگ ارائه می دهد. بیایید از پانوراما لذت ببریم! بنابراین، شهر سوسیالیستی همانطور که هست! :)

37. خیلی چیزها از قبل آشنا هستند - برای مثال، کتابخانه مرکزی به نام رفیق کیم ایل سونگ.

39. پل کابلی و استادیوم.

41. برداشت های باورنکردنی - کاملاً مناظر شوروی ما. خانه های بلند، خیابان ها و خیابان های عریض. اما چقدر افراد کمی در خیابان هستند. و تقریباً بدون ماشین! انگار به لطف ماشین زمان 30-40 سال پیش منتقل شدیم!

42. تکمیل ساخت سوپرهتل جدید برای گردشگران خارجی و مهمانان عالی رتبه.

43. برج "استانکینو".

44. راحت ترین هتل پنج ستاره پیونگ یانگ - البته برای خارجی ها.

45. و این هتل ما "Yangakdo" - چهار ستاره است. اکنون نگاه می کنم - خوب، من را به یاد آسمان خراش مؤسسه طراحی مسکو می اندازد که در آن کار می کنم! :))))

46. ​​در پای بنای یادبود ایده های جوچه، ترکیبات مجسمه ای از کارگران نصب شده است.

48. در عکس 36 ممکن است متوجه یک بنای تاریخی جالب شده باشید. این بنای یادبود حزب کارگران کره است. غالب ترکیب بندی مجسمه، داس، چکش و قلم مو است. با چکش و داس همه چیز کم و بیش روشن است و قلم مو در کره شمالی نماد روشنفکران است.

50. تابلویی در داخل ترکیب نصب شده است که در قسمت مرکزی آن «توده‌های سوسیالیست مترقی جهان» نشان داده می‌شوند که علیه «دولت دست نشانده بورژوازی کره جنوبی» می‌جنگند و «سرزمین‌های جنوبی اشغالی را که توسط ارتش متلاشی شده است» جابه‌جا می‌کنند. مبارزه طبقاتی» به سوی سوسیالیسم و ​​اتحاد اجتناب ناپذیر با کره شمالی.

51. این مردم کره جنوبی هستند.

52. این روشنفکران مترقی کره جنوبی است.

53. این ظاهراً قسمتی از مبارزات مسلحانه جاری است.

54. جانباز مو خاکستری و پیشکسوت جوان.

55. داس، چکش و قلم مو - کشاورز جمعی، کارگر و روشنفکر.

56. در پایان پست امروز، می‌خواهم چند عکس پراکنده دیگر از پیونگ یانگ که در حین حرکت در شهر گرفته شده است را ارائه دهم. نماها، قسمت ها، مصنوعات. بیایید با ایستگاه راه آهن پیونگ یانگ شروع کنیم. به هر حال، مسکو و پیونگ یانگ هنوز از طریق راه آهن به هم متصل هستند (آنطور که من متوجه شدم، چندین واگن تریلر به قطار پکن). اما گردشگران روسی نمی توانند از مسکو به کره شمالی با راه آهن سوار شوند - این ماشین ها فقط برای ساکنان کره شمالی که برای ما کار می کنند در نظر گرفته شده است.

61. «جنوب غربی»؟ "خیابان ورنادسکی"؟ استروژینو؟ یا پیونگ یانگ است؟ :))))

62. اما این واقعاً یک ترولی‌بوس کمیاب است!

63. "ولگا" سیاه در برابر پس زمینه موزه جنگ آزادی میهنی. تعداد زیادی از صنایع خودروسازی ما در کره شمالی وجود دارد - ولگا، UAZ های نظامی و غیرنظامی، هفت ها، MAZ ها، چند سال پیش کره شمالی یک دسته بزرگ از غزال و پریور را از روسیه خریداری کرد. اما آنها برخلاف صنعت خودروسازی شوروی ناراضی هستند.

64. عکس دیگری از منطقه "خواب" است.

65. در عکس قبلی یک ماشین همزن قابل مشاهده است. اینجا بزرگتر است - چنین خودروهایی مدام در شهرها و شهرهای کره شمالی می چرخند، شعارها، سخنرانی ها و درخواست ها، یا فقط موسیقی انقلابی یا راهپیمایی، از صبح تا غروب از دهانه ها به صدا در می آیند. ماشین‌های همزن برای شاد کردن کارگران و الهام بخشیدن به آنها برای انجام کارهای سخت‌تر به نفع آینده‌ای روشن‌تر طراحی شده‌اند.

66. و دوباره محله های یک شهر سوسیالیستی.

67. "ماز" ساده شوروی ...

68. ... و یک تراموا از چکسلواکی برادر.

69. عکس های پایانی - Arc de Triomphe به افتخار پیروزی مقابل ژاپن.

70. و این استادیوم خیلی منو یاد استادیوم دینامو مسکومون انداخت. سال‌ها تبلیغات در دهه چهل، زمانی که او هنوز کاملاً نوپا بود و سوزن داشت.

کره شمالی احساسات مبهم و بسیار متفاوتی را به جا می گذارد. و تا زمانی که اینجا هستید مدام شما را همراهی می کنند. من به قدم زدن در اطراف پیونگ یانگ برمی گردم و دفعه بعد در مورد سفر به شمال کشور صحبت خواهیم کرد، به کوه های میوانگ، جایی که چندین صومعه باستانی را مشاهده خواهیم کرد، از موزه هدایای رفیق کیم ایل سونگ دیدن خواهیم کرد، از غار رنمون با استالاکتیت ها، استالاگمیت ها و گروهی از مردان نظامی در یکی از سیاه چال ها - و همچنین فقط به زندگی غیررسمی کره شمالی در خارج از پایتخت نگاه کنید.

متن: اولگ کیریانوف، هوانگینپو-مسکو

یکی از دوستان کره ای من زمانی گفت که در کره جنوبی خانه ای از رهبر کره شمالی کیم ایل سونگ وجود دارد و حتی به عنوان یک بنای تاریخی عمل می کند. از قضا، نه چندان دور از آن، یکی دیگر از نومنکلاتورا ویلای سابق وجود دارد - اولین رئیس جمهور کره جنوبی، لی سینگمن، نیز به یک بنای یادبود تبدیل شد. سخت بود در مقابل وسوسه نرفتن و مقایسه کردن مکان های بسیار نزدیک آن دو نفر که یکی از آنها رهبر کره شمالی و دیگری رئیس جمهور کره جنوبی بود، مقاومت کرد.

هر دو بنای تاریخی، همانطور که انتظار می رود، در مکانی بسیار زیبا - در سواحل دریای شرقی (ژاپن)، بسیار نزدیک به یک ساحل شنی که در یک نیم دایره بزرگ قوسی است، واقع شده اند. جلوتر، چند جزیره در دریا دیده می شود، گاهی اوقات صخره های کوچک از آب در نزدیکی ساحل بیرون زده اند، کوه های پوشیده از جنگل های مختلط با ساحل مرز دارند. به طور کلی، یک چشم انداز معمولی بسیار زیبا از ویژگی های ساحل این دریا است. برای کسانی که می خواهند روزی به آنجا بروند، آدرس استان گانگوون، شهرستان گوسون، ناحیه گوجین، خلیج هواجین است.

داچای کیم ایل سونگ (قلعه هواجیپو)

از نظر عینی، ویلای مرحوم "فرمانده بزرگ و خورشید ملت" بسیار زیباتر است و منظره از آن بهتر است. بسیار نزدیک به ساحل درست در دامنه کوه قرار دارد به گونه ای که پنجره های آن مشرف به دریا است. سخت بود که تصور نکنیم رهبر کره شمالی چگونه صبح زود از خانه بیرون دوید، چند ده متری به سمت ساحل پایین آمد و سپس در امواج روبه‌رو غسل کرد... به طور کلی، بیایید شرح را با این شروع کنیم. ویلا کیم ایل سونگ. علاوه بر این، "برجسته" این مکان ها دقیقا در این ویلا نهفته است. از این گذشته، چه کسی فکر می کرد که خانه ی رهبر شمال سوسیالیستی در جنوب سرمایه داری باقی بماند ...

کمی تاریخ

با نگاهی به ساختمان، مقاومت در برابر بیان یک کمدی معروف شوروی دشوار است: "متواضع، اما با ذوق". در واقع، ویلای کیم ایل سونگ به هیچ وجه شبیه هیچ قصری نیست، اما یک ساختمان کوچک دو طبقه و با سنگفرش است. قنداق به طور خاص به صورت نیم دایره ساخته شده است تا دید بهتری به دریا و ساحل داشته باشد. من تکرار می کنم، چشم انداز به سادگی شگفت انگیز است، همه چیز اینجا برای شماست: دریا، کوه، شن، درختان کاج، باد تازه و عاشقانه های دیگر. اما آپارتمان های شخصی رهبر را نمی توان مجلل نامید. برخی از عمارت های بزرگراه روبلوسکی در حومه شهر بسیار مجلل تر به نظر می رسند.

همانطور که مشخص شد، این ساختمان اصلا برای کیم ایل سونگ ساخته نشده است، بلکه کمی زودتر ساخته شده است. پیش از این، در منطقه شهر وونسان، که اکنون در کره شمالی واقع شده است، به عبارت مدرن، یک "دهکده داچا" وجود داشت که واعظان خارجی که در کره کار می کردند در آنجا استراحت می کردند. در سال 1937، زمانی که شبه جزیره قبلاً توسط سرزمین آفتاب طلوع ضمیمه شده بود، ژاپنی ها به مکانی در منطقه Wonsan نیاز داشتند تا یک فرودگاه نظامی در آنجا بسازند. دهکده ویران شد، اما به کشیشان اجازه داده شد تا "هاسیاندای" خود را در جاهای دیگر بسازند. در آن زمان یک پزشک و واعظ کانادایی به نام شروود هال در کره کار می کرد. او اجازه گرفت تا به دوستش اچ. وبر، فراری نازی از زادگاهش آلمان، اجازه دهد تا در ساحل هواجینپو برای خود خانه بسازد. در نتیجه در سال 1938 وبر که اتفاقاً حرفه ای سازنده بود برای خود عمارتی در دو طبقه بالای زمین و یک طبقه زیرزمینی ساخت. ظاهر خانه شبیه یک قلعه کوچک اروپایی است. بنابراین، نام تاریخی این مکان "قلعه خلیج هواجینپو" (화진포의성) است، "کلبه کیم ایل سونگ" یک نام غیر رسمی است.

با یک انحراف کوچک، می گویم که هال، که به گفته معاصران خود، فردی برجسته و دکتر و واعظی برجسته بود، سرانجام توسط ژاپنی ها به جاسوسی متهم شد، به زندان انداخته شد و سپس از کره اخراج شد. اما او پس از آزادی به آن بازگشت و در زمان ما درگذشت - در سال 1991 که به مدت 98 سال در این راه زندگی کرد. او در همان مکانی که در آن متولد شد (والدینش کشیش بودند و همچنین در کره کار می کردند) - در سئول - به خاک سپرده شد.

بیایید به کلبه خود برگردیم. ابرقدرت هایی که شبه جزیره را آزاد کردند - اتحاد جماهیر شوروی و ایالات متحده آمریکا - نتوانستند در مورد ایجاد یک کشور کره ای به توافق برسند. در نتیجه، کره شمالی در شمال و جمهوری کره در جنوب پدید آمدند. با این حال، در آن زمان خط تقسیم تا حدودی متفاوت بود و منطقه در آن زمان به کره شمالی تعلق داشت. در ابتدا، این ساختمان به عنوان محل استراحت رهبران مختلف احزاب کره شمالی مورد استفاده قرار گرفت و از سال 1948، تنها کیم ایل سونگ و خانواده اش شروع به استراحت در اینجا کردند.

همانطور که می دانید، جنگ کره در سال های 1950-1953 تقریباً از همان جایی که شروع شد به پایان رسید. اما واقعیت این است که "تقریبا": مرز بین شمال و جنوب کمی دوباره ترسیم شد - بخشی از قلمرو کره شمالی در شرق به کره جنوبی و بخشی از جنوب در غرب به کره جنوبی رفت. کره شمالی نتیجه این مبادله عجیب این بود که خانه ویلا رهبر کره شمالی به خاک کره جنوبی ختم شد.

البته این ساختمان در اثر جنگ آسیب زیادی دید. در سال 1964، آن را به پایه تخریب کردند و در سال 1995 مکانی برای استراحت افسران ارتش کره جنوبی ساخته شد. با این حال ، سپس آنها تصمیم گرفتند همه چیز را همانطور که قبلاً بود انجام دهند - و از ژوئیه 1997 ، ویلا کیم ایل سونگ دوباره در ساحل خلیج هواجین ظاهر شد ، البته با تغییرات جزئی. اما به طور کلی، همانطور که متولیان موزه اطمینان دادند، ظاهر بسیار شبیه است.

جاده به کلبه و دکوراسیون داخلی

از همان لبه ساحل، مسیری زیبا که با سنگ پوشانده شده است به سمت سربالایی می رود. این بسیار کوتاه است - فقط چند ده متر است، اما به شما اجازه می دهد تا احساس کنید در جنگل هستید، زیرا از درختان مخروطی و برگریزی که در شیب رشد می کنند می گذرد.

به معنای واقعی کلمه در چند قدمی خانه، روی یکی از پله ها، یک پلاک برنزی توجه شما را به خود جلب می کند: "در این مکان در اوت 1948، کیم جونگ ایل نشست و با خواهر کوچکترش کیم کیونگ هی عکس گرفت."
یک کپی از این عکس سیاه و سفید در حاشیه پله ها نشان داده شده است: در واقع، پنج کودک روی پله در پس زمینه خانه نشسته اند و بالای یکی از آنها، فلشی با نوشته "کیم" وجود دارد. جونگ ایل". همانطور که معلوم شد، در روز تصویر، کیم ایل سونگ با تمام خانواده اش - همسرش کیم جونگ سوک، پسرش کیم جونگ ایل و دختر کیم کیونگ هی به اینجا آمد، در همان زمان از یک افسر عالی رتبه شوروی دعوت کرد. فرزندان. این عکس تاریخی که رهبر کنونی کره شمالی در جوانی اسیر شده است، به این شکل گرفته شده است. اکنون این مرحله در حال تبدیل شدن به یک مکان اجباری است که تقریباً از هر گردشگری که به اینجا می آید عکس می گیرد.

چند پله آخر دیگر و وارد ساختمان طبقه اول می شویم. البته به سختی می توان انتظار داشت که چیزی شبیه به یادبود رئیس کره شمالی در جنوب ترتیب داده شود. اگرچه، طبق پرونده، اینطور است، اما به طور رسمی طبقه اول یک نام سختگیرانه دارد - "نمایشگاه اختصاص داده شده به امنیت". به زبان ساده، در طبقه اول، علاوه بر عکس های کیم جونگ ایل و خانواده اش، چیزی شبیه به یک نمایشگاه کوچک اختصاص داده شده به جنگ کره و زندگی در کره شمالی ترتیب دادند.

به نظر من، جالب ترین نمایشگاه این طبقه، عکس های کیم ایل سونگ جوان است. به خصوص جالب است زیرا با تصاویر رسمی و عکسی از کیم ایل سونگ در کنار خانواده اش به شدت با انسانیت و گرمی آن تضاد دارد. پدری که با خوشحالی می خندد روی صندلی می نشیند و پسرش کیم جونگ ایل را روی زانوهایش نگه می دارد. پسر کوچولو کلاه پدرش را روی سرش گذاشت و زیر قله گرفت و همه اینها را تماشا کرد و پشت سر پدرش، مادرش ایستاد. یک عکس خانوادگی مهربان ساده از یک خانواده نه چندان معمولی ...

در مورد بقیه، یک "نمایشگاه امنیتی" در این طبقه وجود دارد: دستوری برای حمله به نیروهای کره شمالی، چندین غنائم، اطلاعات کمی در مورد نحوه شکل گیری سیستم فعلی در کره شمالی.

در طبقه دوم، فضایی که در زمان زندگی کیم جونگ ایل وجود داشت باقی مانده بود - یک اتاق غذاخوری کوچک، یک دفتر، یک اتاق خواب، که در یک اتاق ترکیب شده بودند. تمام اثاثیه، ظروف - کتاب، ظروف، لباس، رادیو قدیمی، تلفن و غیره - به شکلی تا حد امکان به آن دوران بازسازی شده است. از پنجره های اتاق نیم دایره ای که مستقیماً رو به دریا است، منظره فوق العاده ای از دریا و اطراف باز می شود. جالب است که نام این طبقه دیگر «نمایشگاه امنیتی» نیست، بلکه «نمایشگاه 15 ژوئن» است، یعنی به تنها دیدار روسای جمهور دو کره، کیم دائه چونگ و کیم جونگ اختصاص دارد. -il، که در سال 2000 اتفاق افتاد. بله، و فضای کلی اینجا با طبقه اول متفاوت است، اینجا بیشتر و بیشتر مملو از افکار و امید به اتحاد است. به نظر می رسد که کل یادبود، همانطور که بود، به طور نمادین دوره های مختلف در تاریخ شبه جزیره کره را منعکس می کند - در طبقه اول، دوران رویارویی، و در طبقه دوم - دوره آشتی.

خود ساختمان، تکرار می کنم، بسیار بزرگ است، اتاق ها کوچک هستند، بنابراین به نظر می رسد که به اندازه کافی سریع از آن عبور می کند. در مورد این کلبه فقط می توانیم اضافه کنیم که یک عرشه دیدبانی نیز در پشت بام وجود دارد که دید خوبی به اطراف دارد.

ویلا لی سونگ من

نه چندان دور - حدود یک کیلومتر - خانه اولین رهبر کره جنوبی - لی سینگمن - قرار دارد. منظره از آنجا نیز بد نیست - کوه ها، یک دریاچه کوچک بسیار نزدیک، در فاصله دریا، اما، رک و پوست کنده، پایین تر از ویلا کیم ایل سونگ. و خود خلقت حتی متواضع تر است. یک مستطیل ساده یک طبقه متشکل از سه اتاق: یکی بزرگ و دو اتاق بسیار کوچک - یک دفتر و یک اتاق خواب. این ویلا را به درستی می توان یادبود رئیس جمهور لی نامید.

چیزهای متعلق به اولین رئیس جمهور کره جنوبی در اینجا ذخیره می شود - از کت و شلوار تجاری و دیپلم فارغ التحصیلی از دانشگاه گرفته تا یک پد گرمایشی و یک خودکار. عکس های رئیس جمهور بر دیوارها آویزان شده است. دکور نیز به سبک همان زمان طراحی شده است - تلفن های قدیمی، ماشین تحریر، مبلمان و غیره. این ویلا حتی کوچکتر از خانه کیم ایل سونگ است، بنابراین در صورت تمایل می توانید در عرض پنج دقیقه همه چیز را دور بزنید.

داچای معاون رئیس جمهور لی کی بون

با این حال ، این مکان را به حق می توان دهکده تعطیلات ریاست جمهوری نامید. همچنین یک خانه سوم nomenklatura نیز وجود دارد. این متعلق به معاون رئیس جمهور کره جنوبی، لی کی بون بود. باز هم، ساختمانی بسیار ساده، هرچند تا حدودی پیچیده در چیدمانش: خانه ای منحنی به صورت نیم دایره، اتاق هایی که در آن یکی پس از دیگری ساخته شده اند، به طوری که همه آنها قابل پیاده روی هستند. برخی از جذابیت های رها شدن فریبنده توسط پیچک هایی که به طور کامل دیوارهای خانه را پوشانده اند، داده می شود. ویلا در سال 1930 ساخته شد، یعنی حتی قبل از ویلاهای کیم ایل سونگ، ویران شد و در ژوئیه 1999 به شکل اولیه خود بازسازی شد و به یادبود لی کی بون، که زمانی معاونت را بر عهده داشت، تبدیل شد. رئیس جمهور کشور

طرح کلی مانند دو خانه قبلی است: اثاثیه زمان صاحبان سابق آن در اتاق‌ها بازسازی شده است و عکس‌های مختلفی از آن‌ها اینجا و آنجا بر دیوار آویزان شده است.

با جمع بندی بازدید از "کلاه های ریاست جمهوری"، می خواهم بگویم که این تصور ایجاد شد که رهبران کره - حداقل در آن زمان - در فروتنی با هم رقابت کردند. همه چیز خیلی ساده، متواضعانه و بی هنر است. این به ویژه در مورد ویلا لی سینگمن صادق است.

به هر حال ، به گفته ساکنان محلی ، ناهماهنگی آشکار بین خانه های ویلاهای اولین رهبران کره جنوبی و شمالی باعث خشم دوره ای شهروندان محافظه کار می شود. گفته می شود که هر از گاهی تجمعاتی در پارکینگ مقابل خانه کیم ایل سونگ - البته بسیار اندک - تجمع می کنند که طی آن خواهان تعویض کامل طبقه دوم ساختمان هستند که به گفته مردم ناراضی تقریباً یک موزه ای برای معرفی اولین رهبر کره شمالی راه اندازی شده است. از طرف دیگر، کارگران موزه به این موضع پایبند هستند که با وجود همه ناهماهنگی های این شخصیت، نمی توان شایستگی های او را در سازماندهی یک جنبش پارتیزانی علیه ژاپن که در آن زمان شبه جزیره را اشغال کرد، انکار کرد.

محافظه کاران از واقعیت دیگری نیز ناراضی هستند که باید پذیرفت که واقعاً در حال وقوع است. اگر جلوی ویلا کیم ایل سونگ یک پارکینگ عالی وجود دارد که می تواند اتوبوس های بزرگ را در خود جای دهد، پس در خانه لی سینگ من فقط فضای کافی برای چند ماشین وجود دارد ...

در پایان یک نکته دیگر هم بگویم. در همان مکان ها، بسیار نزدیک به ویلاها (در طرف دیگر ساحل)، یک موزه دریایی فوق العاده و یک Oceanarium وجود دارد. اگر به اینجا می آیید، به شما توصیه می کنم که نگاه کنید - بسیار کنجکاو و جالب.

راستی

در اینجا در کره جنوبی، ما موفق شدیم چیز دیگری را پیدا کنیم که مستقیماً با کیم ایل سونگ مرتبط است. این یک ماشین شوروی ZIS-110 است که در سال 1949 توسط استالین به رهبر جوان آن زمان کره شمالی ارائه شد. این خودرو در خلال عقب نشینی در طول جنگ کره توسط کره شمالی رها شد. او با تغییر چندین مالک و اقامت طولانی مدت در ایالات متحده، با تلاش مقامات کره جنوبی به کره بازگشت. درست است، اکنون در انتهای دیگر کلبه کشور کیم ایل سونگ قرار دارد - در جنوب، در موزه هوانوردی و فضانوردی، که در مجاورت شهر ساچئون است، به اندازه کافی عجیب.