دندان آبی - مرکز تجاری متروک اوج. مرکز تجاری "Zenith" ساختمان متروکه در جنوب غربی

26.03.2022

«دندان آبی» ساختمانی است با 22 طبقه ارتفاع و 100000 متر مربع مساحت. این ساختمان در نزدیکی ایستگاه مترو یوگو-زاپادنایا قرار دارد و از مناطق اطراف به خوبی دیده می شود. این ساختمان از فلز، بتون و شیشه آبی تشکیل شده است که روکش یک بلندمرتبه ناتمام است. "دندان آبی" 85٪ ساخته شده است، اما مکانی بسیار خطرناک برای هر بازدید کننده است. ساختمان ناتمام شامل بسیاری از چاهک های آسانسور ناتمام است. تقریباً در هر مرحله می توانید تکه هایی از تقویت کننده های بیرون زده و صخره های غیرمنتظره را پیدا کنید. همراه با کمبود نور در ساختمان، دندان آبی حتی برای بزرگسالان نیز خطرناک است. در این راستا ساختمان با حصار محصور شده و دارای امنیت شبانه روزی می باشد.

نام "دندان آبی".

نام رسمی آسمان خراش ناتمام مرکز تجاری زنیت است. در بین مردم این بنا نام های غیر رسمی زیادی دارد. معروف ترین آنها دندان آبی است. نام های «کریستال»، «کوه یخ» و «یخ» نیز شناخته شده است. همه نام‌ها با طراحی هنری خارق‌العاده ساختمان مرتبط است که به شیوه آسمان‌خراش‌های اروپایی ساخته شده است.

طرح هایی برای استفاده از "دندان آبی".

در حال حاضر، "دندان آبی" متعلق به فدراسیون روسیه است و برای فروش است. مبلغ خرید احتمالی یک ساختمان متروکه 150 تا 250 میلیون دلار و هزینه تکمیل آن 50 میلیون دلار برآورد شده است.

حقایق و شایعات جالب «دندان آبی».

حداقل چند تصادف مرگبار در دندان آبی رخ داده است. بیشتر آنها مربوط به سقوط از ارتفاعات زیاد است.
- قبلاً یک جرثقیل بزرگ در کنار ساختمان وجود داشت. پس از چندین بار پرش بیس جامپرها، تصمیم به برچیدن آن گرفته شد.
- «دندان آبی» مدت هاست که توسط خرابکاران انتخاب شده است. شیشه های زیادی شکسته شد، ساختمان با گرافیتی نقاشی شد و تمام مصالح ساختمانی در یک سال به سرقت رفت.

دولت روسیه 8.7 میلیارد روبل برای تکمیل یکی از معروف ترین پروژه های ساخت و ساز طولانی مدت در مسکو، مرکز تجاری و آموزشی Zenit در کنار RANEPA در جنوب غربی مسکو اختصاص خواهد داد. این پروژه قرار است در سال 2021 تکمیل شود

مرکز آموزشی و تجاری "زنیت" (عکس: لری)

دولت روسیه تصمیم گرفته است تا ساخت آسمان خراش شیشه ای معروف در نزدیکی ایستگاه متروی یوگو-زاپادنایا در مسکو را تکمیل کند. ساختمان 82 خیابان Vernadsky، ساختمان 5 پیشنهاد شده است که در برنامه سرمایه گذاری هدفمند فدرال برای سال 2017 و برنامه ریزی شده 2018 و 2019 گنجانده شود. پروژه بازسازی به ارزش 8.7 میلیارد روبل را تکمیل کنید. برای سال 2021 برنامه ریزی شده است. اطلاعات در مورد این در لایحه بودجه فدرال برای این سال ها موجود است.

مواد پیش نویس بودجه نشان می دهد که بودجه مطابق با برنامه دولتی "توسعه آموزش" برای 2013-2020 تخصیص داده شده است. ساخت یک ساختمان "واقع در همان زمینی که پردیس اصلی RANEPA (آکادمی ریاست جمهوری روسیه اقتصاد ملی و مدیریت دولتی است. - RBCتقریباً مشکل کمبود فضا در آکادمی مسکو را حل خواهد کرد. علاوه بر این، تکمیل بازسازی اجازه می دهد تا "از بین بردن آسیب های وارد شده به ظاهر معماری شهر."

ساخت و ساز بلند مدت دانشگاهی

تصمیم برای ساخت مرکز تجاری زنیت در سال 1989 گرفته شد. پروژه اولیه فرض می‌کرد که دوره‌هایی در تجارت بین‌المللی برای دانشجویان آکادمی اقتصاد ملی (نام دانشگاه قبل از سازماندهی مجدد) وجود خواهد داشت. این پروژه توسط رئیس آکادمی، آبل آگانبیگیان آغاز شد که با اجرای یک پروژه بزرگ با شرکت ایتالیایی Valany International موافقت کرد.

بر اساس طرح توسعه در یک مجتمع چند منظوره 20 طبقه با مساحت بیش از 100 هزار متر مربع. متر، قرار بود یک هتل پنج ستاره با 300 اتاق، فضای خرده فروشی، سالن کنفرانس، سالن بدنسازی، رستوران و پارکینگ زیرزمینی برای 400 ماشین قرار گیرد. حدود 35 هزار متر مربع. متر برای دفاتر و 15 هزار متر مربع اختصاص داده شده بود. m قرار بود توسط خود مدرسه بازرگانی اشغال شود. ساختمانی که ظاهر آن بر عهده معمار مشهور شوروی یاکوف بلوپلسکی بود (او همچنین در ساختمان سیرک بزرگ مسکو در خیابان ورنادسکی و بنای یادبود یوری گاگارین در خیابان لنینسکی کار می کرد) یک کریستال غول پیکر بود که با آینه های بازتابنده پوشیده شده بود.

والانی اینترنشنال، که پیمانکار عمومی سایت ساخت و ساز شد، 50 میلیون دلار وام با تضمین دولت شوروی دریافت کرد. ساخت و ساز در سال 1992 آغاز شد، پس از دو سال و نیم برنامه ریزی شد تا تاسیسات به بهره برداری برسد. با این حال، زمانی که ساختمان 80 درصد آماده شد، در پایان سال 1994، عملیات ضد مافیایی "دست های پاک" در ایتالیا انجام شد. در نتیجه، تقریباً کل رهبری Valany International متهم به همدستی با مافیای سیسیلی شد، حساب های این شرکت مسدود شد و در همان زمان ساخت یک مجتمع آموزشی در روسیه نیز به حالت تعلیق درآمد.

بدهی برای Zenith ناتمام و سایر تعهدات شوروی بخشی از مذاکرات بین VEB و باشگاه طلبکاران پاریس در سال 2001 شد. یک سال بعد، در سال 2002، دولت روسیه تجارت تجاری VTB VEB را که شامل کسب و کار وام‌دهی Zenith نیز می‌شد، واگذار کرد. به نوبه خود، وزارت دارایی در سال 2004 تقاضای این وام را در ادعای خود علیه مدرسه عالی تجارت بین الملل OJSC گنجاند و ساختمان Zenith را که در ترازنامه مدرسه عالی تجارت بین الملل بود بازداشت کرد. دومی به دستور هابیل آقابگیان شیء را دریافت کرد.

ودوموستی نوشت، پس از سال ها دستگیری در سال گذشته، این شی به RANEPA منتقل شد، که امکان آزادسازی محل ساخت و ساز را فراهم کرد.

فقط آموزشی

ایگور دانیلوف، معاون رئیس RANEPA به RBC گفت، برخلاف پروژه اصلی، پروژه جدید فضایی را برای یک مرکز تجاری فراهم نمی کند. او گفت: "فضای مفید تقریباً به طور مساوی بین هتل و کلاس های درس تقسیم می شود." در ضمن قیمت شامل کل دکوراسیون و تجهیزات مدرن ساختمان و همچنین تعویض کامل روکش ساختمان می باشد. دانیلوف گفت: توزیع نهایی فضا و ظاهر ساختمان تنها پس از تکمیل طراحی مشخص خواهد شد. به گفته وی، مطالعه سازه های تکیه گاه ساختمان که در یک سال و نیم گذشته انجام شده است، ثابت کرده است که در وضعیت عالی قرار دارند و آسمان خراش می تواند تکمیل شود. او می گوید: «با این حال، نتیجه گیری نهایی تنها پس از یک مطالعه دقیق انجام خواهد شد.

یولی بوریسوف، معمار ارشد دفتر پروژه UNK شکایت می کند که زمانی ساخت این تأسیسات یکی از پیشرفته ترین ها بود، اما متأسفانه هرگز تکمیل نشد. او می‌گوید: «در نتیجه، شهر یکی از معروف‌ترین پروژه‌های عمرانی بلندمدت را دریافت کرد. این واقعیت که این پروژه همچنان تکمیل خواهد شد، تأثیر مثبتی بر ظاهر شهر خواهد داشت.» معمار در پایان خاطرنشان کرد: در عین حال معماری این مجموعه مدرن و کاملاً مناسب برای این قسمت از شهر به نظر می رسد.

سرویس مطبوعاتی Stroykompleks پایتخت به سوالات RBC پاسخ نداد.

این ساختمان با شکل و رنگ به یاد ماندنی (هر دو به درستی در نام "عامیانه" آن منعکس شده اند) برای هر ساکن جنوب غربی آشنا است. اما فکر می‌کنم فقط کسانی که توجه و کنجکاو هستند حدس می‌زنند که این یک خرابه ناتمام، در واقع زیبا و بسیار گران‌قیمت است. در هر صورت، من حدس نمی زدم تا زمانی که این مکان را در میان اشیاء "استاکر" مسکو نامیدم.
این ساختمان با شکوه و ناتمام با نام رسمی مرکز تجاری «زنیت»، با ارتفاع 22 طبقه و مساحت 100000 متر مربع است. این نه تنها ظاهر قابل توجهی دارد (بسیار مبتکرانه برای شهر، به ویژه با توجه به اینکه مدت ها قبل از سیتی و دیگر بازسازی های عجیب و غریب مسکو ظاهر شد)، بلکه داستان پیچیده ای نیز دارد که سعی خواهم کرد به طور خلاصه آن را بیان کنم.
ایده ساخت و ساز در اواخر سالهای شوروی از سوی رئیس وقت آکادمی اقتصاد ملی (که صاحب قلمرو در جنوب غربی) A. Aganbegyan بود. هزینه ساخت و ساز عمدتا توسط ایتالیایی ها تامین شد و آنها همچنین اسکلت فلزی ساختمان (که سپس در مسکو مونتاژ شد) و بسیاری از مواد دیگر را ساختند. ساخت و ساز در سال 1991 آغاز شد و تا سال 1995 حداقل 80٪ تکمیل شد: طبق ویکی پدیا، یک آتریوم 10 طبقه با آسانسور و پله برقی پانوراما، یک استخر، یک سالن کنسرت و حتی وان به آپارتمان ها تحویل داده شد.
و پس از آن، در نتیجه تحقیقات ضد فساد در ایتالیا، شرکتی که ساخت و ساز را انجام داد متوقف شد، جهشی با اشکال مالکیت، خصوصی سازی و مالکان ساختمان در روسیه آغاز شد. در نتیجه ساخت و ساز در آخرین مرحله متوقف شد. از آن زمان، همه چیز فقط در حال فروپاشی است: (و بعید است که اکنون بتوان آن را بازسازی کرد.
از داخل آنجا (با قضاوت بر اساس عکس ها و گزارش ها) وحشی های استالکر واقعی وجود دارد، آماتورها به طور مرتب به آنجا راه می یابند، با وجود حصار خالی و امنیت (به نظر می رسد امکان مذاکره با او وجود داشته باشد)، یک معاینه خارجی برای من کافی بود. برای ارضای کنجکاوی من

یک بلوار کوچک از مترو به دندان آبی منتهی می شود

افسوس که از فاصله نزدیک، وضعیت فروریخته ساختمان آشکار است

«دندان آبی» از این نظر قابل توجه است که از جهات مختلف ظاهری کاملاً متفاوت دارد.

اگرچه این بخش از ساختمان ناتمام با حصار سبز ناشنوا محصور نشده است و از بیرون کاملاً مناسب به نظر می رسد ، افسوس که خالی از سکنه است.

در همسایگی - قلمرو غول پیکری که صاحب آن در صفحه نامگذاری شده است (یکی از جانشینان آکادمی اقتصاد ملی که زمانی ساخت و ساز را آغاز کرده است)

از "عقب" ساخت و ساز دیگری در حال انجام است

این یک داستان عجیب است. واقعا مسکو شهر معجزه است...
به روز رسانی. من اطلاعات جدیدی را از لینک در نظرات اضافه می کنم

در سال 2012، ساختمان به تراز آکادمی (RANEPA، جانشین آکادمی اقتصاد ملی) منتقل شد... اول از همه، یک موضوع حاد انجام یک ارزیابی و بررسی جامع از آنچه بیش از دو نفر باقی مانده بود وجود داشت. دهه ها... علاوه بر مولفه فنی و اقتصادی و تعداد زیادی از معیارهای حفاظتی، تحلیل جنبه انطباق با هنجارهای مختلفی که امروزه جاری است نیز ضروری بود. (به عنوان مثال، اکنون استانداردهای ایمنی آتش سوزی کاملاً متفاوتی وجود دارد، و نه آنهایی که در زمان شروع ساخت و ساز در دهه 90 و غیره بودند). از آنجایی که تقریباً تمام اسناد ساخت و ساز از بین رفت، مشخص شد که همه چیز باید گام به گام بازسازی شود. در آوریل 2012، آکادمی یک مسابقه آزاد برای اجرای کارهای بررسی فنی مرکز Zenith اعلام کرد.

یافته های ممیزی بدترین ترس ها را رد کرد: ساختار ساختمان در شرایط قابل قبولی برای عملیات بیشتر است. در همان زمان، طبق محاسبات اولیه، معلوم شد که هزینه تکمیل ساخت ساختمان اداری و آموزشی می تواند حدود 6 میلیارد روبل باشد و ساختمان اداری و آموزشی جدید (با برچیدن ساختمان موجود) هزینه کمتر - حدود 5.4 میلیارد روبل. آکادمی با درخواست برای حل مسئله سرنوشت زنیت و بررسی امکان تامین مالی این تصمیم به دولت فدراسیون روسیه متوسل شد. ما تا امروز تمام اقدامات ممکن را در مورد این شی انجام داده ایم و منتظر تصمیم دولت هستیم. در هر صورت برای پایان دادن به این ماجرا خیلی زود است.

به طور کلی، تخریب کامل نمی شود ...

خیلی ها می خواهند به آنجا بروند، اما ما رفتیم!

معروف ترین "ناتمام" مسکو.

چرا "بیشتر"؟ اول، چون غول پیکر است: 100000 متر مربع. ثانیاً به دلیل اینکه بسیار گران است: 100 میلیون دلار برای ساخت آن سرمایه گذاری شده است. ثالثاً داستان او جنجالی و حتی پلیسی است. و چهارم، ساختمان فوق‌العاده چشمگیر است: ترکیبی آینده‌نگر از حجم‌های اریب‌دار که با شیشه‌های آینه‌ای پوشانده شده‌اند. جای تعجب نیست که او چندین نام مستعار ایجاد کرده است: "کریستال آبی" یا "دندان آبی".

برای مسکو در اوایل دهه 1990، این یک پیشرفت واقعی بود. در آن زمان نه ساختمان هایی وجود داشت که کاملاً آینه کاری شده بودند و نه قطعات شیشه ای به این شکل های رادیکال. اگرچه این روند برای مدت طولانی در سراسر جهان وجود داشته است و توانسته است بویی از معماری تجاری به دست آورد. آکادمیک آگانبیگیان منبع الهام فوری را در ایتالیا کشف کرد، این یک ساختمان اداری بود که توسط لوچیانو پرینی ساخته شد. آکادمیک، که در آن زمان قدرت زیادی داشت، می خواست چیزی مشابه در مسکو برای آکادمی اقتصاد ملی خود بسازد.

یاکوف بلوپولسکی، کلاسیک مدرنیسم شوروی، دست به کار شد، که (به همراه معمار جوان نیکولای لیوتومسکی) ایده اولیه را نسبتاً تغییر داد و آن را از مبهمی های مدرنیسم اروپایی به اشکال تقریباً سوپرماتیستی دور کرد. البته، اگر به آن نگاه کنید، در اینجا هیچ چیز ماوراء طبیعی در معماری وجود ندارد، حرکت در همه جا یکسان است: حجم های مختلف مونتاژ می شوند و سپس قسمت خاصی در بالای هر کدام قطع می شود. با این حال، توطئه هایی که به وجود آمد - به عنوان مثال، تصویر وحشتناک یک سقف شیبدار - بسیار خنده دار بود و تلاش های زیادی برای مدرن کردن فرم های ملی (به ویژه توسط اریک ون اگرات) پیش بینی می شد.

این ساختمان که در مجاورت ایستگاه مترو یوگو-زاپادنایا قرار دارد، کاملاً با منظره مدرنیستی دهه 60-70 مطابقت داشت و - به لطف تازگی فرم ها و روکش های آن - به یک نقطه عطف قابل توجه تبدیل شد. افسوس، سرنوشت بعدی آن غم انگیز بود، تقریباً بدون سقف ایستاده است، می پوسد - و حتی یک ساعت هم نیست، از چهره مسکو ناپدید می شود.



نگهبان ما را تا پله ها همراهی کرد، که در طول آن بلافاصله به طبقه 5 صعود کردیم، قبلاً عکس نگرفته بودیم.
در بالا سمت چپ پنجره قرمز رنگی را می بینید که در کنار آن خروجی به یکی از پشت بام ها وجود دارد.

به پایین نگاه کن

در برخی از نقاط، حاشیه تا زانو است، احساسات چندان خوشایند نیست. نگهبان هم هشدار داد که ممکن است در چاه آسانسور بیفتید... :)

همه جا زباله زیاد است، این ساختمان 15 سال است که رها شده است.

همه تصمیم گرفتند به پشت بام بروند.

در ابتدا آنها به طبقه اشتباه رفتند، چنین پنجره ای پیدا کردند. به طور کلی، چیزی برای عکاسی در داخل وجود ندارد، در همه طبقات یکسان است.

راهی برای خروج از پشت بام پیدا کرد، او در طبقه هشتم بود. نگاهی به گذشته.

تقریباً ادامه عکس قبلی در سمت راست.

و همچنین از آنجایی که مردم ما از شیشه بیرون می روند، قبل از رفتن به پشت بام و بعد از آن، انبوهی از شیشه های شکسته.

در سمت چپ زیر می توانید انبوهی از شیشه و "ورودی" ما را ببینید.

همه چیز روی پشت بام، از خزه و علف گرفته تا بوته ها و درختان کوچک، بیش از حد رشد کرده بود.

حتی قارچ هم وجود دارد! و همچنین وجود تمدن، و کاملاً جدید وجود دارد.

شیشه ای که در عکس اول هست. قبلاً ظاهراً از آن بالا رفتند تا اینکه از ورودی دیگری عبور کردند :)

و بس. زیباست، نه؟)

خانه هایی در خیابان لوباچفسکی و همچنین سی و یکمین بیمارستان شهر.

در سمت چپ در عکس یک روبنا کوچک وجود دارد، چندین مورد از آنها وجود دارد، ما به یکی از آنها صعود کردیم.

چیز جالبی نیست، در طبقه دوم کابینت برای تجهیزات و یک دسته سیم پراکنده وجود دارد.

و این منظره پشت پاهاست. ورودی آکادمی اقتصاد ملی و MIREA.

ما شروع به حرکت به سمت سوراخ پنجره می کنیم تا بالاتر برویم.

میریم داخل ما به دنبال پله ها و بالا رفتن از طبقه، در جستجوی چیزی جالب هستیم.

ما از طریق طبقات قدم زدیم، جایی تا 9، چیز جالبی پیدا نکردیم. شروع کردیم به بالا رفتن بیشتر و روی پله های بین 9 تا 10 (با اعداد کمی اشتباه می کنم) سدی از لوله های تهویه به ارتفاع حدود 2 متر وجود داشت. خوب است که یک نردبان تقویت کننده کوچک وجود داشت. در ابتدا بالا رفتن از آن ترسناک بود، زیرا هوا کاملاً تاریک بود و معلوم نبود چرا این سنگر آنجاست و زیر آن چیست، اما بعد به هر حال تصمیم گرفتند. اتفاقا جلوی سنگر روی دیوار پله ها با گچ نوشته شده بود «برگرد! :)

در بسیاری از طبقات، تصویر چیزی شبیه به این است.

چه کسی، چگونه و چرا آن را انجام می دهد - ناشناخته است. ظاهرا مردم جایی برای صرف انرژی ندارند. اگر فقط او را در یک مسیر صلح آمیز راهنمایی می کردند ... همه در روسیه به خوبی زندگی می کردند)

از پنجره های اصلی این نمای ...

از این طبقه تا آن طرف ساختمان راه افتادیم. تقریبا هیچ چیز تغییر نکرده است.

MIREA در پرتوهای خورشید.

تصمیم گرفتیم دیگر روی طبقات راه نرویم، زیرا همه جا یکسان است. چیدمان همان است، زباله ها همان است. در کل می خواستیم به پشت بام برویم. این دیگر مشکلی نبود. تنها راه پله های طبقه 22 در تاریکی است.

یک وینچ بزرگ روی سقف وجود دارد که زیر آن سوراخی با زباله وجود دارد - یک بطری آبجو و قوطی کوکتل. ابتدا با احتیاط عکس گرفتیم، سپس به وینچ رفتیم.

خود وینچ.

تکه ای از سقف در سمت راست پایین و نمایی از ایستگاه مترو یوگو-زاپادنایا. خانه سفید بزرگ در سمت چپ ساختمان جدید "النا" است.

بنابراین، چندین عکس از دوربین دیگر، هم از نظر کیفیت و هم از نظر وضوح متفاوت هستند.

انبار اتوبوس، پشت آن بازار. سمت راست هم یک ساختمان جدید است که به نظر من اصلاً به جایی نمی رسد.

ساخت و ساز در MIREA، ساختمان گازپروم. نمای خیابان ورنادسکی به سمت لوباچفسکی.

نزدیک تر.

«صلیب‌ها» در خیابان کوشتیانت، دانشگاه دولتی مسکو و دیگر ساختمان‌های آسمان‌خراش معروف در پس‌زمینه.

خوب همین، از وقتی که گذاشتید متشکرم! :)

سلام.

نرسیده به خیابان متر Yugo-Zapadnaya یک مکان بسیار محبوب است - مرکز تجاری ناتمام "Zenith". این ساختمان تقریباً از دهه 90 متروکه شده است و در این مدت تعداد زیادی از مردم از مرکز تجاری Zenith بازدید کرده اند. به طور طبیعی، ساختمان با بسیاری از افسانه های محلی و کلیک های غیر رسمی پر شده بود: "دندان آبی (آبی)، "کریستال"، "توده"، "بلوتوث" :) اطلاعات زیادی در مورد این شی در شبکه وجود دارد، حتی رسانه ها در مورد آن نه یک و نه دو بار نوشتند، بنابراین من جزئیات فیلم ساختمان و تاریخچه ساخت و ساز را شرح نمی دهم، زیرا اولاً جالب نیست و ثانیاً همه چیز در گوگل جستجو می شود. فقط این را بگویم که بلوتوث خوب قدیمی هنوز با اندازه عظیم و فضای زیرزمینی خود شگفت زده می شود.

شی محافظت می شود. چند سال پیش، زمانی که هیچ محافظی در داخل دندان وجود نداشت، دسترسی رایگان به آنجا دشوار نبود. سپس طبق شایعات، چند جسد را از چاه آسانسور بیرون آوردند، یکی از شکارچی های تازه کار توسط سگ های ولگرد به شدت گاز گرفته شد و نگهبانان به طبقه اول بلوک منتقل شدند. البته، رژیم عبور و مرور خیلی سخت تر نشده است، اما اکنون تقریباً همیشه باید هزینه کنید.

چرا به آنجا رفتیم؟ خب من زیاد کوهنوردی می کردم. بعد کمی رشد کرد و عملا متوقف شد اما برادرم شروع به کوهنوردی کرد :) بعد او هم کمی رشد کرد، مدتی گذشت و امسال بهار تصمیم گرفتیم از اشیاء قدیمی بالا بریم. علاوه بر این، من به آزمایش با پردازش متقابل ادامه می‌دهم و برای چنین عکس‌های بی‌مصرف، فضای داخلی مناسبی مورد نیاز است.

به طور کلی، از آنجایی که در حال حاضر افراد زیادی به زوب می روند، اشکالی ندارد اگر بنویسم چگونه می توانم به آنجا برسم تا پیشگامان مغز خود را به هم نریزند.


بلافاصله باید بگویم که ما اصلا آماده نبودیم. نه تنها فیلمم تمام شد و عملاً هیچ فیلمی نگرفتم، بلکه گارد اشتباهی گرفتم که در نتیجه بی دلیل محروم شدم. یعنی در واقع آنها با موفقیت پیاده نشدند.

حالا به ترتیب

چطوری پیدا کنم. مترو را در ایستگاه مترو ترک می کنیم. جنوب غربی. به دنبال مک داک از McDuck، Glyba در حال حاضر به وضوح قابل مشاهده است (بله، به طور کلی، از مترو نیز قابل مشاهده است).

سه راه برای ورود به دندان وجود دارد.
راه اول این است که به کسی چیزی نپردازید. دسترسی به قلمرو از طریق حصار از خیابان امکان پذیر است. آکادمیک آنوخین (در تابستان در این مکان علف ها زیر پا گذاشته می شود و در زمستان مسیری در برف زیر پا گذاشته می شود :)) سپس ما در اطراف قلمرو قدم می زنیم و وانمود می کنیم که یک چکمه هستیم، نسوخته، در سمت راست گلیبا را دور می زنیم. . ما یک حصار نسبتاً کم ارتفاع، یک UAZ متروکه از نوع Loaf و یک راه پله را می بینیم که به داخل دندان منتهی می شود. ما از داخل رد می شویم ، سپس نکته اصلی این است که بی سر و صدا بدون ملاقات با نگهبانان به طبقه بالا برویم. مسیر به این شکل است.

راه دوم پرداخت به همه است. در خیابان کوشتیانت به ایست بازرسی نزدیک می‌شویم، موافقت می‌کنیم، وارد قلمرو می‌شویم، سپس مستقیماً به محافظت از دندان می‌شکنیم، موافقت می‌کنیم، عبور می‌کنیم. مسیر به این شکل است.

راه سوم ترکیب شده است. ما از حصار بالا می رویم، در حال حاضر در داخل دندان ما به دنبال امنیت هستیم و موافقت می کنیم. ما فقط از این روش استفاده کردیم.

حالا خود گزارش.

دندان زیبا)

هم بیرون و هم در داخل.

از آنجایی که گلایبا یک دهلیز بزرگ با پنجره‌های آینه‌ای است، نور زیادی به داخل نمی‌رسد، به خصوص در هوای ابری، و برق همیشه ناامید نمی‌شود) به طور کلی، سه پایه می‌تواند مفید باشد. آنها هنوز هم می توانند سگ ها را مسواک بزنند، بنابراین، البته بهتر است آن را بردارید. و یک چراغ قوه! چراغ قوه را فراموش نکنید!

با وجود اینکه همه چیز مورد ضرب و شتم و غارت است، مکان فوق العاده جالبی است.

به طور خلاصه، با سرعت خود پرسه بزنید. منظره از پشت بام، به نظر من، خیلی خوب نیست، زیرا منطقه زیباترین نیست، اما داخل ساختمان، البته، چشمگیر است.

حالا چند کلمه در مورد اینکه چگونه ما را از آنجا بیرون کردند)
ما به زوب نفوذ کردیم، اتاق امنیتی را پیدا کردیم، برای مذاکره رفتیم. ما نگاه می کنیم: یک کیسه بوکس خودساخته از سقف آویزان است، نوعی سگ مو زده است و به نوعی اصلا راحت نیست) خوب، ما فریاد زدیم، نگهبانان را صدا زدیم - هیچ کس بیرون نیامد. نزدیک شدن به خاطر سگ ترسناک بود.

تف انداختیم، پاها در دست - و بالا. اون موقع بود که از ما فیلم گرفته شد :) امنیتی زیر جواب نداد، چون. برای دور زدن ساختمان به طبقه بالا رفت. به طور کلی، زمانی که با آنها برخورد کردیم، از قبل توضیح دادن آنچه ظاهراً می خواهیم به خوبی دشوار بود) ما نتوانستیم با آنها موافقت کنیم و ما را به سمت خروجی همراهی کردند. نگهبانان، هم بزرگ و هم متکبر، ما را به طرز شگفت‌آوری متمدنانه و بدون فحش دادن به بیرون اسکورت کردند.

بنابراین امکان صعود کامل وجود نداشت، اما ما خیلی ناراحت نشدیم، زیرا قبلاً آنجا بودیم و امیدوار نبودیم چیز جدیدی پیدا کنیم.

به طور کلی، آنها در گارد اشتباه قرار گرفتند، اما تجربه نشان می دهد که معمولاً هیچ مشکلی با آنها وجود ندارد.

عکس با فوجیکروم Velvia 100F