افشاگری های یگور کرید در مورد نمایش "لیسانس. مصاحبه فرانک از Yegor Creed برای TOPBEAUTY (نسخه کامل) Yegor Creed مصاحبه ای انجام داد

03.05.2022
21 فوریه 2018

در 23 سالگی ، این هنرمند حرفه ای موفق ایجاد کرد و استقلال مالی به دست آورد. فقط عاشق شدن واقعی باقی می ماند ...

عکس: میخائیل فرولوف

هفته گذشته بالاخره سال سگ در تقویم شرقی فرا رسید. ما این رویداد را با عکسبرداری جلد با نوازنده Yegor Creed در شرکت نماد سال - سگ Masyanya جشن گرفتیم. چرا کرید؟ بله، چون در سال سگ به دنیا آمد! جای تعجب نیست که یگور اکنون بیش از هر زمان دیگری مورد تقاضا است: در ماه مارس، یک کنسرت انفرادی بزرگ با او در نقش اصلی در راه است. ما با یگور کرید در مورد موفقیت و زنان زندگی او صحبت کردیم.

- موفقیت یک نوازنده چگونه اندازه گیری می شود - تعداد بلیط های فروخته شده برای کنسرت ها، بازدیدها در یوتیوب؟

- مانند هر حرفه دیگری - سطح درآمد. حساب بانکی یکی از شاخص های موفقیت است. شما می توانید در تمام کانال های تلویزیونی سوسو بزنید، در برنامه های مختلف، می توان با شما صحبت کرد، اما اگر درآمد کسب نکنید، این موفقیت نیست.

- الان هنرمند بیشترین درآمد را دارد؟

- در روسیه می توانید در کنسرت ها و شرکت در پروژه های تجاری درآمد کسب کنید. تا به حال، سه هنرمند در حال تورهای زیادی هستند: سرگئی شنوروف (لنینگراد) و گریگوری لپس.


ایگور کرید با خانواده اش: پدر، مادر و خواهر. عکس: آرشیو شخصی

- و چرا کمتر به مناطق سفر کردید؟ بلیت های کنسرت شما فروش خوبی دارد.

- یک سال پیش حدود 300 کنسرت اجرا کردم. 30 کنسرت در ماه! شما وقت ندارید در استودیو یا هر چیز دیگری کار کنید. چنین ریتمی زمانی لازم است که همه چیز تازه شروع شده است: آنها به شما نگاه می کنند، در مورد شما یاد می گیرند، بنابراین شما باید دیوانه وار به گردش بپردازید. و سپس هر کس برای خود تصمیم می گیرد. فعالیت کنسرت در روسیه به سلامت و اعصاب ضربه می زند. من شاکی نیستم فقط میگم شهرها در برنامه تور اغلب از یکدیگر دور هستند، گاهی اوقات سه پرواز در روز وجود دارد، پس هنوز باید با ماشین یا قطار بروید. و سپس به یک سالن مرده می آیید، یک رختکن گرم نشده. من به طور کلی در مورد صدا در سایت سکوت می کنم ... یادم می آید که چگونه یک بار دو هزار نفر منتظر یک کنسرت بودند و ما سعی کردیم صدا را تا آخر تنظیم کنیم. اما غیرممکن بود، زیرا با تمام تجهیزاتی که قرار بود سوار فنی بیاورد، یک ستون کوچک وجود داشت که به سختی کار می کرد. یک ساعت و نیم سعی کردند کاری انجام دهند، برگزارکنندگان را "تخریب" کردند... در نتیجه من روی صحنه رفتم و گفتم که کنسرت به دلایل فنی برگزار نمی شود. خداروشکر یکبار بوده ولی قضیه گویاست.

"کار کردن برای مسافت های کوتاه جالب نیست"

- بسیاری از هنرمندان می گویند که یک کنسرت بزرگ در مسکو برای کسب درآمد نیست، بلکه در مورد اجرای تصویری است، تعطیلات برای طرفداران. در یک مکان شیک - VTB Ice Palace - کنسرت خواهید داشت. واقعاً هیچ چیز به جز احساسات مثبت به دست نمی آید؟

- پول زیادی برای کنسرت های بزرگ خرج می شود - برای کارگردانان، برای تبلیغات، در یک تیم 200 نفره، اجاره یک صحنه ... این اتفاق می افتد که فقط نور 10 میلیون روبل هزینه دارد. چنین کنسرت هایی همیشه درآمد نیستند، بلکه بیشتر یک لحظه تصویری هستند. هنرمندان در غرب هیچ مانع زبانی ندارند و این امکان را دارند که نمایش خود را در مقابل تماشاگران کشورهای مختلف جهان اجرا کنند. ما می توانیم یک سالن در مناطق خود جمع کنیم (یک کنسرت بزرگ با نور، صدا، مناظر شکست نخواهد خورد)، کشورهای CIS، آلمان، در برخی از کشورهای جداگانه برای مهاجران روسی.

- گران ترین چیز در سایت چه خواهد بود؟

- خانواده ام، من و مخاطبانم. صمیمانه، باحال، با معنی خواهد بود. من این را بیشتر از اینکه از این واقعیت که 85 لباس روی صحنه عوض کردم شگفت زده شوم می خواهم. در کنسرتی در ماه آوریل آهنگ های جدیدی را ارائه می کنم. قبلاً در ماه مارس ، او از کارهای مهم برای من - ویدیو و آهنگ "میلیون گل سرخ" منتشر می شود.


در تعطیلات در لس آنجلس، یگور و یک چوپان که در یک خانه بزرگ زندگی می کردند. عکس: آرشیو شخصی

- ربطی به این پروژه دارد؟

- آلا بوریسوونا رضایت خود را به من داد، که من از او بسیار سپاسگزارم.

- در حال حاضر، قبل از کنسرت ها، نمایش های برتر، مرسوم است که دلایلی را بیان کنند: نامزدی روابط عمومی، طلاق روابط عمومی و رسوایی های دیگر ...

- من این همه داستان، کثیفی، حرکت را دوست ندارم. علاقه ای به کار در مسافت های کوتاه ندارم. افراد زیادی هستند که اکنون "منفجر می شوند"، محبوب می شوند، اما تصویر آنها در سطح کف من است. خوب، شما درآمد کسب خواهید کرد، اما چه فایده ای دارد، اگر مردم به شما احترام نگذارند، بعد از آن چه؟ آیا این فقط برای کسب درآمد است؟ برای من جالب نیست.

- اخیراً از شما به دلیل سرقت ادبی شکایت شده بود، اما دادگاه این شکایت را رد کرد ...

- همیشه می خواهند روی اسم من تبلیغ کنند، من عادت کرده ام. برخی از نمایندگان مخاطبان مبارزات رپ سعی دارند من را به درگیری تحریک کنند. منو نمیگیره من شایعاتی شنیدم که رستوران (Alexander "Restaurateur" Timartsev، سازمان دهنده Versus، یک نمایش اینترنتی که در آن مبارزات رپ برگزار می شود. - اد.) می خواهد نبردی بین ایوان دورن و یگور کرید ترتیب دهد. و وانیا در مصاحبه ای گفت که اگر رستوران به او پول می داد با کرید می جنگید. من می‌توانم چیزی پیدا کنم که بتوانم آن را بررسی کنم، صحبت‌های آشغالی انجام دهم (یعنی متنی توهین‌آمیز برای حریف بنویسم. - Auth.)، و ما، مانند می‌ودر و مک‌گرگور (بوکسورهای معروف. - Auth.)، به هر کدام تهمت خواهیم زد. دیگر. آنها حتی می توانند به توافق برسند ... اما من می دانم که مهم نیست که دورن چگونه با من رفتار می کند، من نسبت به او احساس خصومت نمی کنم. من او را هنرمند باحالی می دانم و چیزی برای اشتراک گذاری نداریم. این نبرد مورد بحث قرار خواهد گرفت، اما هیچ صداقتی پشت آن وجود نخواهد داشت. پس برای من زیاد جالب نیست.

"من برای یک رابطه جدید آماده هستم"

- تو هم خیلی وقته امتناع می کردی. و ناگهان تصمیم گرفتند. شبهات چه بود؟

- به نظرم می رسید که می تواند نوعی نمایش شبیه سازی شده باشد که در آن باید وانمود کنید. به نظر می رسید که یک سری دختر می آمدند که می خواستند از طریق نمایش "لیسانس" معروف شوند. اکنون می فهمم که اشتباه کردم و پروژه احساسات و عواطف واقعی را نشان می دهد.


با مادربزرگ تایا پس از یک کنسرت در یکاترینبورگ. عکس: آرشیو شخصی

– بله، به نظر می رسد که اعضا اغلب برای دنبال کننده های اضافی در اینستاگرام به برنامه می آیند.

- الان زمانی است که مردم حتی برای لایک در اینستاگرام بچه به دنیا می آورند! من چند تا از این خانواده ها را می شناسم. این باعث انزجار وحشیانه و این احساس می شود که دنیا دیوانه شده است. وقتی با تهیه کننده عمومی TNT ویاچسلاو دوسموخامتوف ملاقات کردیم و در مورد پروژه صحبت کردیم، نظر من در مورد نمایش کاملاً تغییر کرد. گفتم که اگر به آنجا بروم، نمی‌توانم یک مرد قندی سوار بر اسب سفید را به تصویر بکشم که برای همه گل رز تقسیم می‌کند. من خودم خواهم بود: جایی سخت، جایی حتی بی ادب. حالا می توانم بگویم: بهترین اتفاقی که در سه سال گذشته در زندگی من افتاده، نمایش کارشناسی است. من به عنوان یک اسنوب سنگدل که به روابط، احساسات و زنان اعتقادی ندارد، به آنجا آمدم. این به این دلیل است که من در زندگی خود تجربه ای داشتم که دختران مرا دیوانه کردند و سپس خیانت کردند. من دیدم که چگونه همسران دوستانم به راست و چپ تغییر می کنند. دنیای من فرو ریخت و دیگر به عشق و احساسات اعتقاد نداشتم. اما می خواهم از نمایش "لیسانس" تشکر کنم: به لطف تجربه جدید، من تغییر کردم، متوجه شدم که برای احساسات، روابط جدید آماده هستم.

- برای یک فرد موفق پولدار آسان نیست که بفهمد صمیمانه با او دوست است یا به خاطر چیزی. آیا دوستانی از زندگی قبلی در این نزدیکی دارید؟

- دیشب با دوستم که نه سال است او را می شناسم یک بازی فوتبال روی پلی استیشن انجام دادم. من ترکیبی از دوستان دارم. از زادگاه من پنزا هستند و دوستان جدیدی هم هستند. بسیاری از آنها قطع شده اند: این اتفاق می افتد که حتی افراد موفق شروع به استفاده از مخاطبین و ارتباطات من می کنند. اغلب شما نمی دانید که چرا یک فرد با شما ارتباط برقرار می کند.

- برای شما ؟ دوست دارید با چه کسی ملاقات کنید؟

- اونی که از این همه کار نمایشی دور باشه که اعتیاد به اینستاگرام نداشته باشه. نمی دانم آیا دختری موفق تر از من است - موفقیت او به من انگیزه می دهد. این اواخر اینجوری شده دختری از کشور دیگری روسی صحبت نمی کند، چیزی در مورد من نمی داند، برای چنین دختری محبوبیت من مهم نیست. پس اون فقط از من خوشش اومد

"من پول را هدر نمی دهم"

- اکنون شما الگوی دانش آموزان استانی هستید که می خوانند، می نوازند، موسیقی می نویسند. و قبلاً چگونه بودی - آیا در جوانی با زبان ناپسند نفرین مینوشید؟

- قطعا! و من در جوانی با پلیس مشکل داشتم و قسم می خورم و می روم پایین مترو. در کل من هم مثل بقیه هستم.


تعطیلات فعال در تعطیلات. عکس: آرشیو شخصی

- چگونه به این ایده رسیدید که زمان مهاجرت به مسکو فرا رسیده است؟

- همه دوستان من با دقت فکر کردند: آنها می خواستند به چیزی برسند، اما در پنزا. و من فکر می کنم که تعیین اهداف جهانی ضروری است. همیشه این فکر را داشتم که به مسکو بروم و در 17 سالگی قراردادی با لیبل موسیقی بلک استار امضا کردم. من از پدر و مادرم سپاسگزارم که در کودکی مرا خراب نکردند، اما من را به کار عادت دادند. آن‌ها به من بستنی نمی‌دادند، برای این باید سخت کار می‌کردم.

- آیا می توانید زیاده روی کنید؟

- نه وقتی من و خواهرم پولینا کوچیک بودیم، پدرم تازه کسب و کاری راه انداخته بود. ما در یک آپارتمان بسیار کوچک در یک خانه قدیمی و قدیمی زندگی می کردیم. تنها ده سال بعد آنها به یک آپارتمان بزرگتر نقل مکان کردند. من پلی استیشن یا سگا نخریده بودم، گوشی با یکی از دومی ها در کلاس ظاهر شد. ولی دوستان الان میگن من بلدم پول پراکنده نکنم.

- برای چی پس انداز می کنی؟

- من پس انداز نمی کنم. من فقط پول را هدر نمی دهم. من می توانم آن را برای هدیه برای عزیزان، در تعطیلات، برای چیزهایی خرج کنم، زیرا ما فقط یک بار زندگی می کنیم.

الان زمانی است که حتی بچه ها هم به خاطر لایک در اینستاگرام به دنیا می آیند

- پدرت نه تنها تاجر است، بلکه موسیقی هم می نوازد.

- به طور کلی، تمام خانواده من اهل موسیقی هستند. مامان، خواهر، مادربزرگ، ملکوت بهشت ​​برای او. و پدر گروه خود را دارد ، قبلاً دو کنسرت در پنزا برگزار شده است ، او موسیقی می نویسد ، این سرگرمی او است.

آیا این موسیقی راک است؟

- یه جورایی باردیک است. با نت های شنسون.

- روز قبل در یکاترینبورگ با عمه بزرگت ملاقات کردی. شما ژن های خوبی دارید.

- مادربزرگ تایا در جشن تولد 80 سالگی اش چتربازی کرد - این ویدیو در یوتیوب قابل مشاهده است. او هر روز ساعت 6.30 صبح از خواب بیدار می شود و به شغل مورد علاقه خود - تدریس در استخر - می رود. و به راحتی روی ریسمان می نشیند. اینطوری باید زندگی کرد!

- بسیاری از افراد موفق در حال حاضر شیفته سبک زندگی سالم هستند. و شما؟

- من از این نظر آدم چرندی هستم. ما، مردم، تنها زمانی که تحت فشار قرار می گیریم، شروع به فکر کردن در مورد روش زندگی می کنیم. مامان همیشه به من می گوید: "تو اصلاً مراقب خودت نیستی!"

- نگران پدر و مادرت هستی؟

- مدام به آنها می گویم: «کی دست از کار می کشید؟ کمی استراحت کن!" و پدر پاسخ می دهد: "پسرم، اگر کار نکنی معنای زندگی چیست؟"

"من قبلاً برای خودم یک پایه محکم ساخته ام"

- شما سه هفته در لس آنجلس استراحت کردید و با نوازندگان صحبت کردید. چه گرایش های موسیقی در آمریکا مرتبط است و بنابراین می تواند به ما منتقل شود؟

- فریک ها در آمریکا محبوب هستند - این چیزی است که مردم را جذب می کند. اکنون زمان بسیار خوبی برای افرادی مانند Aljay (هنرمند هیپ هاپ روسی. - Auth.) است. عجیب، نامفهوم

- تو آدم عجيب نيستي؟

من هم هنرمند جدیدی نیستم. من فردی هستم که از قبل برای خودش پایه محکمی ساخته است.

دوستان می گویند من بلدم پول پراکنده نکنم

- آغاز شده . آیا به پیش بینی های نجومی و دیگر پیش بینی ها اعتقاد دارید؟

- نه اما قطعا امسال سال من است!

- سگ داری؟

- خواهر پولینکا سگی را از پناهگاه به فرزندی پذیرفت. پدر نیز دو بار از پناهگاه سگ را به فرزندی پذیرفت. و به دلیل برنامه کاری من، هنوز حیوانی ندارم. اما اخیراً سه هفته در لس آنجلس در خانه یکی از دوستانش زندگی کرد. شب وارد یک خانه خالی بزرگ شد. کمی ناراحت کننده بود. ناگهان یک چوپان بزرگ به سمت من می آید، کنار من می ایستد. من یک قدم برمیدارم و او یک قدم بر میدارد. و بنابراین آنها رفتند. ما به سرعت یک زبان مشترک پیدا کردیم. تصور کنید، در لس آنجلس تاکسی برای سگ ها، کافه ها برای سگ ها وجود دارد! خیلی خوب می شد اگر سگ ها بتوانند صحبت کنند. هیچ کس از تنهایی رنج نمی برد.

- می گویند آدم به تنهایی هم عادت می کند.

- برام سخته

- و اگر والدین به مسکو منتقل شوند؟

- آنها نمی خواهند. آنها سال هاست در پنزا زندگی می کنند، اقوام و دوستانی در آنجا دارند.

- اگر بچه دارید، بلافاصله نوه ها را برای پرستاری منتقل می کنند.

«بنابراین، این موضوع باید در اسرع وقت حل شود. شاید دوست دختر آینده من اکنون این مصاحبه را می خواند: زود خودت را پیدا کن!

استایلیست - انور اوچیلوف.
مایلیم از هتل لوته مسکو (www.lottehotel.com)

کسب و کار خصوصی

یگور کرید در 25 ژوئن 1994 در پنزا متولد شد. او در مدرسه ای با مطالعه عمیق زبان انگلیسی تحصیل کرد. شطرنج، تنیس، فوتبال و بسکتبال بازی می کرد. او برای اولین بار در 11 سالگی شروع به نوشتن شعر کرد. او در دبیرستان کلیپ های موسیقی می ساخت و در کانال یوتیوب خود قرار می داد. یکی از کلیپ هایی که بیش از یک میلیون بازدید به دست آورد ، این نوازنده مورد توجه قرار گرفت ، در 17 سالگی با برچسب موسیقی Black Star قراردادی امضا کرد. در 23 سالگی ، این هنرمند حرفه ای موفق ایجاد کرد و استقلال مالی به دست آورد. فقط عاشق شدن واقعی باقی می ماند ...

« »
مارس، TNT

Project Bachelor یک آنالوگ آمریکایی از نمایش محبوب است. در فصل ششم است. این بار "لیسانس" اصلی یگور کرید بود.

پس از این پروژه، این خواننده مصاحبه ای انجام داد که در آن به سوالات مورد علاقه طرفداران پاسخ داد. به گفته یگور، این تجربه بسیار خوبی است.

مصاحبه با یگور کرید پس از لیسانس: بیوگرافی یگور کرید

ایگور در 25 ژوئن 1994 در شهر پنزا به دنیا آمد. پدر او یک تاجر است - نیکولای بوریسوویچ بولاتکین. مامان معاون مدیر شرکت Unitron است. او همچنین یک خواهر دارد - پولینا نیکولاونا بولاتکینا.

ایگور از مدرسه فارغ التحصیل شد و در آنجا زبان انگلیسی را عمیقاً مطالعه کردند. او همیشه دوست داشت نوازنده شود. او در نوجوانی به هیپ هاپ علاقه داشت. او همچنین به سخنرانی در مورد شطرنج می رفت و به ورزش علاقه داشت. کرید اولین متن های خود را در 11 سالگی نوشت و با دیکتافون ضبط کرد.

در سال 2011، او به طور مستقل اولین ویدیوی خود "عشق در شبکه" را فیلمبرداری کرد. و در سال 2012 یکی از ستاره های سیاه شد.در سال 2016 کرید یک کنسرت انفرادی اجرا کرد که توجه بسیاری را به خود جلب کرد.

شایعات زیادی در مورد زندگی شخصی و روابط یگور با بازیگران، مدل ها و خواننده های مختلف وجود دارد. مدتی با نیوشا ، سپس کنیا دهلی ، ویکا اودینتسوا ملاقات کرد.

در مجله فوربس، کرید در جایگاه هفتم قرار گرفت، درآمد او حدود 4 میلیون دلار است.

مصاحبه یگور کرید پس از لیسانس: چگونه این پروژه بر خواننده تأثیر گذاشت

در 3 ژوئن، فینال نمایش "لیسانس" برگزار شد. در فصل 6، شخصیت اصلی او یگور کرید، خواننده سرشناس از لیبل بلک استار بود. از بین 25 شرکت کننده، او به مدت سه ماه به دنبال یک عروس بود. انتخاب خواننده در داریا کلیوکینا 24 ساله متوقف شد.

پس از این پروژه، یگور با خبرنگاران مصاحبه کرد:

- قبل از شروع برنامه طرفداران زیادی داشتید، چرا تصمیم گرفتید در این پروژه به دنبال دختر بگردید؟

- اول از همه، وقتش است، من خیلی کم دارم.

آیا شما اولین کسی هستید که با دختران آشنا می شوید؟

- خیلی به ندرت، معمولاً خودشان می خواهند با من صحبت کنند. یا اگر از کسی خوشم می آید، او را مجبور می کنم که خودش به من توجه کند.

- چطور توانستی این کار را انجام دهی؟

- روش اصلی بی تفاوتی است. وقتی به ما توجهی نمی کنند، می گیرد.

یادت هست اولین عشقت چه بود؟

- البته یادم هست. سپس این اصل را برای خودم قرار دادم که هرگز به خاطر عشق به دوستان خیانت نکنم. من از آنهایی نیستم که برای یک دختر با دوستان دعوا می کنند. خب به نظر من این که خودت رو کاملا به همنوعت بدهی خوب نیست، همه باید فضای شخصی داشته باشند.

دختری بود که دلت را شکست؟

- این اتفاق افتاد و بیش از یک بار، بنابراین وقتی تصمیم گرفتم در نمایش شرکت کنم، حتی امیدوار نبودم که کسی بتواند قلبم را آب کند.

- احساس مادرت در مورد زندگی شخصی شما چیست؟ آیا او نوه می خواهد؟

-خب قبل از اینکه بپرسه کی دوست دختر پیدا میکنم. حالا این سوال مطرح نیست.

در حالت ایده آل چه نوع رابطه ای را می خواهید؟

- من می خواهم با من شخصی را ببینم که بتوانم همه رازها را به او بگویم.

- سخت ترین بخش پروژه برای شما چه بود؟

- وابستگی خاصی به محل فیلمبرداری و موقعیت ها وجود دارد و انجام هر کاری برای دخترانی که می خواهید دشوار است. خب مراسم گلاب گیری برای من سخت بود، همیشه باید با یکی خداحافظی می کردم

- برای فیلمبرداری آمادگی خاصی داشتید؟

نه من هیچ وقت عمدا کاری نکردم.

آیا پروژه شما را تغییر داده است؟

"البته برای من خیلی تغییر کرد. من شروع به درک بیشتر مردم، به ویژه زنان کردم.

01.03.2018 |

6. مدل زنیا دهلی

حرفه یگور به طور فعال در حال توسعه بود. او، مانند بخش رپر تیماتی، باید تصویر یک مرد با اعتماد به نفس را داشته باشد که توسط دخترانی زیبا احاطه شده است که می دانند چگونه در جامعه رفتار کنند. زنیا دلی مدل 28 ساله چندین ماه با این کار بسیار عالی عمل کرد.

این زوج اغلب در رویدادهای اجتماعی دیده می شدند. آنها در اینستاگرام برای یکدیگر پیام های عاشقانه نوشتند، با هم تعطیلات را سپری کردند و به خرید رفتند. روابط به دلیل خیانت زنیا بدتر شد.

تاریخچه روابط بین یگور و زنیا

او یک الیگارشی ثروتمند اما میانسال را به یک مجری جوان ترجیح می داد. دهلی با اسامه فاطی رباح الشریف، میلیاردر 64 ساله مصری ازدواج کرد.

7. مدل ویکتوریا اودینتسووا

رابطه عاشقانه آنها در مجموعه فیلم "من آن را دوست دارم" در سال 2017 آغاز شد. می گویند بلافاصله پس از فیلمبرداری، آن دو به یونان رفته اند.

عکس: اینستاگرام @viki_odintcova

زوج بسیار زیبایی بودند: هم قد بلند و هم لاغر اندام. دلیل این جدایی مشغله کاری خواننده جوان بود.

زوج زیبا: مدل و خواننده رپ

این دختر نمی خواست در حاشیه باشد و پس از چند بار مشاجره تصمیم به پایان دادن به این رابطه گرفتند.

چگونه قلب کرید را به دست آوریم

یگور کرید با وجود سن کمش رمان ها و دسیسه های زیادی داشت. مردی با ظاهری دیدنی عادت دارد که توسط زیبایی های شناخته شده احاطه شود. قبل از شروع نمایش "لیسانس" ، یگور گفت که رویای چه دختری را دارد.

نکته اصلی، به گفته این نوازنده، این است که او از دنیای تجارت نمایش فاصله دارد.

کرید معشوق باید برنامه کاری پرمشغله و محبوب خود را تحمل کند. در عین حال، او باید وفادار، باهوش، جذاب باشد، آرزوهای او را درک کند و بتواند ببخشد.

چگونه قلب "لیسانس" جدید را به دست آوریم

خود مجری این واقعیت را پنهان نمی کند که او یک قدیس نیست و می تواند یک رابطه کوتاه را در کنار شروع کند. واضح است که برای شرکت کنندگان در پروژه لیسانس، برنده شدن کرید، که توسط توجه زنان خراب شده بود، آسان نبود.

او به چه چیزی فکر می کند، به چه چیزی افتخار می کند و آرزوی چه دختری را می بیند؟ ایگور همه چیز را به ما گفت!

به عنوان مثال: ایگور، سلام! بیایید ابتدا در مورد چیز اصلی صحبت کنیم - آلبوم جدید شما!آیا موضوع هنری ثابت خواهد ماند؟ آیا در مورد عشق می خوانی؟

ایگور:بلکه در مورد خودت من نمی خواهم آلبوم را بیش از حد بزرگ و بیش از حد اشباع کنم. من فقط بهترین آهنگ های شایسته من و مخاطبم را در آن خواهم گنجاند. من می خواهم مردم بفهمند که من در حال رشد هستم و سعی می کنم بهتر شوم. هنرمندان همکارم که برای گوش دادن به آنها دموهای آلبوم دادم گفتند که سطح جدیدی است. من خودم نمی توانم قدر آن را بدانم. من این کار را به روشی که همیشه انجام داده ام انجام می دهم. اگرچه می فهمم که صدا کمی متفاوت و عمیق تر شده است. من دوست دارم. بنابراین مطمئن هستم که مخاطبان من نیز از آن استقبال خواهند کرد.

EG: ایگور، شما همیشه در جاده هستید، همیشه مشغول هستید. یک راز را به اشتراک بگذارید، چگونه می توانید همه چیز را دنبال کنید؟

ایگور:احتمالا راز اصلی من تا الان سنم است. سالی که گذشت بسیار پربار بود، حدود 300 کنسرت دادم. یادت هست سال چند روز است؟ دقیقا. در واقع، سخت است: زمان کافی برای خود، برای سلامتی یا زندگی وجود ندارد.

مرحله 80 درصد کاری است که من انجام می دهم.

من آن را خیلی دوست دارم، اما گاهی اوقات می خواهید کار دیگری انجام دهید. برای مثال به دور دنیا سفر کنید. چیزی برای تماشا، خواندن، فکر کردن. گاهی اوقات زمان کافی برای خلاقیت وجود ندارد. بنابراین، فوریه را کاملاً از کنسرت رها کردم و تمام این مدت را به نوشتن و ضبط آلبوم اختصاص دادم.

EG: نیمی از کشور می خواهند با شما قرار بگذارند. چرا هنوز آزاد هستی؟

ایگور:فکر می کنم عاشقانه ها و جلسات زودگذر الان برای من مناسب تر است. علاوه بر این، پیدا کردن دختری که قدردان خصوصیات درونی شما باشد، نه شهرت، محبوبیت و پول شما، روز به روز دشوارتر می شود. بنابراین، دوست دارم در خارج از کشور باشم، جایی که همه مرا نمی شناسند. در آنجا می فهمید که در بازی هستید و برای تسخیر یک دختر باید از ویژگی های درونی خود استفاده کنید و فقط نام خود را نگذارید. البته امیدوارم در آینده فردی باشد که خیلی دوستش داشته باشم که تیم، پشتیبان و شریک زندگی من باشد. و چه کسی با محبت و گرمای خود به من انگیزه می دهد. فعلاً همین طور است. و نمی توانم بگویم که نگران آن هستم. اینکه من مجرد هستم به این معنی نیست که دوست دختر ندارم (لبخند می زند).

EG: مال شما بهترین است، او چگونه است؟ به نظر شما مهمترین چیز در یک دختر چیست؟

ایگور:من برای خودم تصاویر نمی کشم زیرا هرگز با واقعیت مطابقت ندارند. البته، ابتدا به ظاهر توجه می کنم - دختر چگونه به نظر می رسد، چگونه بو می کند، چگونه صحبت می کند. و سپس سعی می کنم ببینم درون او چه چیزی است. مهم است که یک دختر همه کاره باشد، به طوری که او همیشه هدف خود، تاریخ خود، علایق خود را داشته باشد. به طوری که او با شما است، اما به پول شما بستگی ندارد. این بدان معنا نیست که شما نباید هدایای او را بخرید و او را تامین کنید.

من فقط دخترای مستقل رو دوست دارم آنها جالب تر هستند، آنها چیزی برای صحبت کردن دارند، شرم آور نیست که آنها را به جمع دوستان دعوت کنید.

وقتی او می تواند از موضوع گفتگو حمایت کند یا شوخی کند، به طور کلی "وای" است. او چندین زبان را می داند - همچنین یک کلاس. همه چیز باید در تعادل باشد. و با این حال نمی توانم بگویم چه چیزی باید باشد. هیچ آدم ایده آلی وجود ندارد، هر کسی مزایا و معایب خود را دارد. فقط یک روز به او برخورد خواهید کرد و متوجه می شوید که سرنوشت همین است.

EG: ما نمی‌توانیم توجه نکنیم که شما سعی می‌کنید همه چیزهایی را که در اطراف شما اتفاق می‌افتد تجزیه و تحلیل کنید. در مورد دنیای مدرن چه می توان گفت؟ چه چیزی شما را خوشحال می کند و چه چیزی شما را ناراحت می کند؟

ایگور:همه جا متفاوت است. به عنوان مثال، من در دبی بودم - من فقط یک نوع لذت دیوانه کننده داشتم. چیزی که بیش از همه مرا تحت تأثیر قرار داد این بود که مردم آنجا با یکدیگر دوستانه هستند. حتی در جاده ها. یه جورایی همه با روح همه ما غمگینیم در همان زمان، من با افرادی صحبت کردم که موقعیت های "دیوانه ای" را اشغال می کنند و پول زیادی به دست می آورند، اما با وجود ثروتشان، با تمام ثروت درونی با شما با روح رفتار می کنند. آنها به شما از بالا نگاه نمی کنند. و این بسیار ارزشمند است. حتی در حال حاضر، مد عمومی برای ورزش و سبک زندگی سالم خوشحال کننده است. اگر قبلاً اگر با سیگار در دهان راه می رفتید، شیک و بزرگ به نظر می رسیدید، حالا اگر به ورزش می روید و روی خودتان کار می کنید.

خوشحالم که کایلی جنر و کیم کارداشیان با باسن‌های بزرگ ظاهر شده‌اند، این باعث می‌شود افراد زیادی به باشگاه بروند تا همان‌ها را بالا ببرند.

فرقه ورزش الان خیلی باحال و مهمه.

EG: آیا خودتان ورزش می کنید؟

ایگور:وقت آزاد زیادی ندارم پس از کنسرت ها، برای بهبودی به زمان نیاز دارید - شما به سادگی قدرت رفتن به سالن را ندارید. بنابراین الان کمتر می روم. سعی می‌کنم از هر فرصتی استفاده کنم یا حداقل از روی زمین فشار وارد کنم. به عنوان مثال، اینجا در دبی، من یک روز در میان تمرینات فشاری انجام می دادم. اگرچه، البته، گاهی اوقات او "گل" می زد: دیر از خواب بیدار شد یا خیلی خسته بود. ورزش اصلی من کنسرت است. بخورید، بدوید، بپرید - همچنین تناسب اندام عالی.

EG: به جز تناسب اندام، چه کارهای دیگری انجام دادید؟

ایگور:بسیاری از آنها. تنیس، شطرنج، کاراته، بسکتبال. من همه چیز را امتحان کردم، حتی بیلیارد.

EG: فکر می کنید چه چیزی شما را به عنوان یک شخص شکل داده است؟

ایگور:من هنوز در حال شکل گیری هستم. من دائماً متوجه می شوم که چگونه هر روز تغییر می کنم. به طور کلی پدر و مادرم بیشترین تأثیر را روی من گذاشتند. خب، البته، شخصیت من. و همچنین خیابان. این بهترین معلم است. در آنجا متوجه می شوید که مردم چگونه می توانند رفتار کنند: چگونه می توانند شما را راه اندازی کنند یا برعکس، به شما کمک کنند.

خیابان یک تجربه واقعی است.

کارهای اشتباهی می کنی، با پلیس مشکل داری، از یکی فرار می کنی... این همه مهدکودک است البته، اما یاد می گیری اشتباهاتت را اصلاح کنی و مسئولیت کارهایت را بپذیری. و همچنین تغییر محل سکونت را آموزش می دهد، زمانی که در سنین پایین به تنهایی به یک کلان شهر نقل مکان می کنید، جایی که می توانید فقط به خودتان تکیه کنید. همچنین ارتباط با افراد در زمینه های مختلف فعالیت را شکل می دهد - همه می توانند دانش جدیدی ارائه دهند که در نهایت بخشی از شما می شود. این تصویر جمعی از خودش است.

EG: آیا انتقال به مسکو ترسناک بود؟

ایگور:به یاد دارم که ابتدا گیج بودم: من تنها بودم، بدون خانواده، بدون دوستان. و معلوم نیست چه باید کرد. برخی مبارزه در درون با خود هنوز وجود داشت، گاهی اوقات حتی افسردگی های کوتاه مدت وجود داشت. مسکو شهر بزرگی است که در آن بسیاری از مردم به همدیگر توجهی ندارند. و می فهمی که او دارد تو را امتحان می کند: یا تحمل می کنی و هر کاری را که در ذهن داری انجام می دهی، یا می شکنی. دو راه. این یک تست جالب است: دریابید که آیا یک هسته داخلی دارید یا خیر.

EG: به چه دستاوردهایی بیشتر افتخار می کنید؟

ایگور:تا کنون هیچ کدام. من معتقدم که مهمترین چیز هنوز در راه است.

EG: چه اتفاقی باید بیفتد تا شما بگویید: "همین است، اکنون زندگی خوب است"؟

ایگور:وقتی یاد بگیرم احساساتم را کنترل کنم به خودم افتخار می کنم. وقتی یاد بگیرم خشم و سردرگمی درونم را مدیریت کنم. زمانی که کاملاً به خودم اطمینان دارم، زمانی که تا حد امکان آرام، خوددار و آشفته باشم. وقتی بتوانم هر موقعیتی را تحمل کنم. از نظر شغلی نمی دانم.

می خواهم خانواده ام به من افتخار کنند.

EG: آیا رویای بزرگ و بزرگی دارید؟

ایگور:رویا چنین چیزی توهمی است. اگر کاری انجام نشود، هرگز محقق نخواهد شد. بنابراین، اگر بخواهم به چیزی برسم، رویا نمی بینم، بلکه روی آن کار می کنم. و اینها رویاهای من هستند، آنها برای من تقریباً فلسفی هستند. بنابراین من آنها را نام نمی برم. و آن وقت همه فکر خواهند کرد که من دیوانه ام. یا پیر (می خندد).

ایگور:تراژدی ها، داستان ها و فیلم های غم انگیز.

به عنوان مثال، "گسل در ستارگان". بعد از او 15 دقیقه گریه کردم، اصلاً نتوانستم آرام شوم.

من به تازگی از دختری جدا شدم که مدت زیادی با او زندگی کردم. و این فیلم به بیمار فشار آورد. و اخیراً ... من حتی نمی توانم به یاد بیاورم که چه چیزی می تواند چنین احساساتی را در من ایجاد کند. احتمالا دارم سخت تر میشم

EG: چقدر در مورد مد جدی هستید؟ آیا شخصی را با لباسش ملاقات می کنید؟

ایگور:لباس تمام فضای آپارتمان من را اشغال می کند. به طور جدی، خانه من یک کمد بزرگ است. اگر پول زیادی داشتم، احتمالاً همه چیز را خرج لباس می کردم. شوخی می کنم (لبخند می زند). اما من واقعاً به مد علاقه دارم. من عاشق این هستم که یک دختر شیک، شیک و باحال لباس بپوشد. و لزومی ندارد که مارک های گران قیمت باشند. او فقط باید سلیقه داشته باشد. شما می توانید یک دلار خرج کنید و شبیه یک میلیون شوید. یا یک میلیون خرج کنید و شبیه یکی شوید. من وقتی وقت دارم مد را دنبال می کنم، شوهای مد را تماشا می کنم. نمی توانم اسم خودم را «لباس پوش» بگذارم، اما دوست دارم مجموعه ای از کفش های کتانی، چکمه، کت و شلوار و کلاه داشته باشم. اما نمی توانم بگویم که به لباس وابسته هستم. در حال حاضر با یک لباس ورزشی نشسته ام و احساس خوبی دارم. در عین حال، اگر یک کت تام فورد به تن داشتم، دقیقاً همین احساس را داشتم.

یک کلاه سیاه و یک زنجیر ضخیم به دور گردن او - به این روش ساده، یگور کرید 20 ساله در سال 2014 با آهنگ "The Most" در دنیای تجارت نمایش روسیه ظاهر شد. این ترکیب بلافاصله تمام نمودارها را فتح کرد و همچنان در صدر است. درست است، اکنون شرکت او متشکل از سایر موفقیت های Creed است - "Little is so little" و "Alarm clock". اگور بولاتکین، ساکن پنزا، نه تنها معروف شد، بلکه موفقیت او یک پدیده است. خیلی ها آهنگ می نویسند و در اینترنت منتشر می کنند، اما همه روی صحنه بزرگ نمی روند و در کنار استادان صحنه، خانه های پر جمع می کنند. یگور که حتی تحصیلات موسیقی هم ندارد در مدت کوتاهی موفق به انجام این کار شد.

با او در پیست اسکی رزا خوتور ملاقات کردیم. یگور کاملا مشکی پوشیده بود، عینک آفتابی چشمانش را پنهان کرده بود و روسری نیمی از صورتش را پوشانده بود. به نظر می رسد که از این طریق بعید است او توجه را جلب کند. با این حال، به محض این که این هنرمند چند قدم برداشت، دختران جوان بلافاصله او را با درخواست برای گرفتن یک عکس سلفی احاطه کردند. "نمیدونم چطوری منو میشناسن! شاید از راه رفتنم؟" کرید شوخی کرد و با طرفداران عکس گرفت.

ایگور، سال گذشته برای شما بسیار پربار بود، آیا از موفقیت خود راضی هستید؟

قطعا! من اخیراً حساب کردم: در سال 2016 300 کنسرت دادم. یک رقم بزرگ حتی برای یک هنرمند جهان. من حتی در مورد آن فکر نمی کردم - حتی نمی توانستم رویای آن را ببینم ... برای من کنسرت ها ، فیلمبرداری ، تور فقط یک روش زندگی است. سعی می کنم با آن مثل یک شغل رفتار نکنم. بنابراین، من دوست ندارم کسی از تیم من کلمه "کار" را بگوید.

در سه سال گذشته، شما در معرض دید عموم و بر لبان همه بوده اید. چگونه با انتقاد برخورد می کنید؟

اگر انتقاد کافی است، پس گوش می کنم. آیا او به من کمک خواهد کرد؟ به هر حال، یک واقعیت جالب: حتی قبل از انتشار رسمی، آهنگ "Little So Little" از نظر تعداد بارگیری در رتبه اول iTunes قرار گرفت - و این شایستگی باشگاه هواداران من است. اما با توجه به اظهار نظر جوانان در شبکه های اجتماعی، انتقاداتی نیز به این آهنگ وارد شد: معنای آن برای همه روشن نبود. اما برای مخاطبان بزرگسال، این آهنگ بسیار زیبا بود: گریگوری لپس و هنرمندان دیگر به سراغ من آمدند و برای این آهنگ تمجید کردند.

با بزرگتر شدن، آیا این بدان معناست که شعر ترانه های شما نیز تغییر می کند؟

من همیشه تجربه کرده ام: در مبارزات رپ شرکت کردم، شعر نوشتم. من دوست ندارم خودم را در چارچوب یک ژانر سوق دهم. به عنوان مثال آهنگ «بیشترین» در سبک های مختلف است. من آن را در پنج دقیقه نوشتم. کلوپ هواداران من قدردان آن نبود، اما برای مخاطبان گسترده، این آهنگ به یک آهنگ محبوب تبدیل شد و بیش از دو سال در جدول ماند. این یک پدیده واقعی است: یک پسر عجیب با کلاه با آهنگی وارد تجارت نمایشی شد که تعریف ژانر آن حتی دشوار است. من فکر می کنم این چیزی است که مردم را درگیر خود کرده است.

شما به راحتی در کسب و کار نمایش "خود را سازگار" کردید؟

این روند همچنان ادامه دارد. من احساس نمی کنم که یک شرکت کننده تمام عیار در تجارت نمایشی به معنای کلاسیک هستم: من زندگی اجتماعی فعالی ندارم، اغلب به رویدادها نمی روم. دور می مانم و موسیقی خودم را می سازم.

ایگور به دعوت گریگوری لپس برای شرکت در کریسمس در جشنواره رزا خوتور به رزا خوتور آمد. Creed ماراتن پنج روزه موسیقی را با یک کنسرت انفرادی افتتاح کرد

آیا قبلاً موفق به دیدن و احساس سمت معکوس مدال "هنرمند" شده اید؟

آره. سخت ترین چیز عادت کردن به این واقعیت بود که قوی ترین و طولانی ترین خواب در هواپیما یا قطار در انتظار من است. (لبخند می زند.) دلم برای ساده ترین چیزها تنگ شده است - جمع های خانوادگی با عزیزان، ملاقات با دوستان. من به ندرت به پنزا می روم. در اینجا در شب سال نو او برای خود یک هدیه ساخت: کنسرت را لغو کرد و نزد پدر و مادرش رفت. آنها یک تعطیلات کوچک ترتیب دادند - من، مامان، بابا و خاله ام. و سپس موفق به ملاقات دوستانی شدم که هشت سال ندیده بودم. اما سعی می کنم باور کنم که با فداکاری زیاد، در ازای آن چیزهای زیادی به دست می آورید.

در آخرین آهنگت درباره این می خوانی که چگونه "دختران عادی باقی مانده اند". تجربه شخصی؟

هر آهنگ نیز یک تجربه شخصی است. بله، دخترانی بودند که فقط پول و جایگاه من به عنوان یک هنرمند جذب آنها شد. برخی از من در حال خواب عکس گرفتند و در شبکه های اجتماعی منتشر کردند. اما آهنگ درباره این واقعیت نیست که همه چیز بد است. خیلی دخترای خوب! من فقط می خواستم برخی بخندند، در حالی که دیگران فکر می کردند شاید چیزی باید تغییر کند.

آیا در حال حاضر از زنان در 22 سالگی ناامید شده اید؟

نه، البته، فقط هنوز یکی را ملاقات نکرده ام. حالا قلبم آزاد است. من رابطه داشتم، اما نمی توانم بگویم که واقعاً کسی را دوست داشتم. به طور کلی، با گذشت زمان از رمان های بیهوده خسته می شوید، می خواهید تنها و تنها ظاهر شود. اگرچه همه می گویند که من هنوز یک بچه جوان هستم و هنوز باید راه بروم و راه بروم. (خندان.)

بخشی از جلسه عکاسی در ارتفاع 2320 متری از سطح دریا، در عرشه رصد قله رز انجام شد. "من اسکی و اسنوبورد را امتحان کردم، اما تا کنون با چکمه در دامنه ها احساس اعتماد به نفس بیشتری دارم."

و چه نوع دختری را می خواهید در کنار خود ببینید؟

خودکفا، که به من و پول من بستگی ندارد. مهم است که یک دوست در نزدیکی شما باشد، نه فقط یک عروسک سکسی. دوست دختر من باید اجتماعی، هدفمند و همیشه بدون عادت های بد باشد.

سال گذشته در مصاحبه ای گفتی که از نیوشا خواننده جدا شدی، زیرا پدرش عاشقانه شما را تایید نکرد. قبل از آن رابطه خود را پنهان می کردید، چرا سکوت نکردید؟

برای مدت طولانی در اطراف من شایعات زیادی در مورد این موضوع وجود داشت. در نتیجه، صبرم به پایان رسید و تصمیم گرفتم «i» را نقطه‌گذاری کنم. فقط برایش آرزوی خوشبختی و موفقیت در کارش دارم.

شما اغلب با جاستین بیبر مقایسه می‌شوید، اما او، بر خلاف شما، دائماً درگیر رسوایی‌ها است. چگونه می توانید با مشکلات کنار بیایید؟

در واقع، بیبر یک هنرمند باحال است! او مشکلات معمول یک نوجوان معمولی را دارد. جوانان دائماً با الکل زیاده‌روی می‌کنند، و هیچ چیز، اما یک‌بار هنرمند یک بار تلو تلو می‌خورد - سیگار یا قلیان بکش، بنوش، همه بلافاصله فریاد می‌زنند: "چه رسوایی!" همه با مشکلاتی روبرو هستند. چگونه با مال خودم برخورد کنم؟ اگر می دانستم دقیقا چه چیزی به من کمک می کند، اصلا آنها را نداشتم. (خندان.)

سال گذشته با اجرا در واگن متروی مسکو طرفداران خود را شگفت زده کردید. چه چیزی شما را در سال 2017 خوشحال خواهد کرد؟

برای فوریه استراحت کردم: کار روی یک آلبوم جدید را ادامه خواهم داد، پنج آهنگ از قبل آماده است. من او را در 7 مارس در یک کنسرت انفرادی در Crocus City Hall معرفی خواهم کرد. من می خواهم در فیلم بازی کنم، اما در سال 2016 برنامه خیلی فشرده بود، امیدوارم در آینده به این آرزو برسم. و در مورد اجرا در مترو، ما هدفی نداشتیم که اصلی باشیم، فقط اولین نفری بودیم که یک کنسرت رایگان در ماشین ترتیب دادیم. این روزها غافلگیر کردن مردم سخت است، اما غافلگیر کردن خود حتی سخت تر است. و این جالب ترین چیز است!