ویوین وست وود بازیگر مشهور بریتانیایی از زمان شکسپیر است. مصاحبه ویوین وست وود مت کالارد

03.05.2022

ویوین وست وود یک طراح معاصر است که به لطف شجاعت، جسارت و آزمایش های متعدد توانست به چنین شهرتی دست یابد. هیچ کس فکرش را نمی کرد که یک معلم غیرقابل توصیف می تواند تبدیل به یک گرایشگر شود. عاشق آزمایش نمی توانست روی صندلی معلم بنشیند. او نیاز داشت که به دنبال چیز جدیدی بگردد و اختراع کند تا به خیالاتش آزادی بدهد. ویوین وست وود به عنوان یکی از با استعدادترین طراحان قرن گذشته انتخاب شده است.

ویوین وست وود یک هولیگان در دنیای مد است

ویوین وست وود که نمی خواست در فقر به زندگی خود ادامه دهد، تصمیم گرفت زندگی خود را تغییر دهد. او با دور انداختن همه چیز، تصمیم گرفت آینده خود را در شهر باشکوه لندن ادامه دهد. در آن لحظه، او حتی نمی توانست فکر کند که این یک چرخش شدید نه تنها در زندگی او، بلکه در دنیای مد نیز خواهد بود. در سال 1965، ویوین با مالکوم مک لارن ملاقات کرد، که در آینده قرار بود تولید کننده گروه معروف Sex Pistols شود. ترندسیتر ظالمانه تصمیم گرفت مدل های لباس فردی را برای اعضای گروه ایجاد کند. از همان لحظه بود که توسعه حرفه او در دنیای مد آغاز شد.

ویوین وست وود به یک "موتور" واقعی سبک "پانک" تبدیل شده است. او از به چالش کشیدن دیگران نمی ترسید - شلواری با زانوهای پاره شده، زنجیرهای قوی، موهای سفید شده و بریده شده روی سرش. نکته اصلی این است که اعضای گروه چنین لباس هایی را دوست داشتند. ویوین با ایجاد سبک خاصی برای Sex Pistols تصمیم گرفت فروشگاه لباس خود را باز کند. و قبلاً در سال 1971 ، او و همسرش مک لارن اولین بوتیک سکس را افتتاح کردند. این فروشگاه برای افرادی در نظر گرفته شده بود که نگاه غیررسمی مشابهی به زندگی و سبک لباس پوشیدن داشتند. طراحی فروشگاه نیز تا حدودی عجیب و غریب بود - ورق های مجلات پورنو روی دیوارها چسبانده شده بود، پنجره ها با پرده های لاستیکی تزئین شده بود و اشیاء مختلف از فروشگاه جنسی به عنوان عناصر تزئینی خدمت می کردند.

بسیاری از لندنی‌ها نمی‌توانستند چنین فروشگاهی را تأیید کنند، بنابراین آن را دور زدند. با این حال، پانک ها، فاحشه ها و بسیاری از نوازندگان شروع به تجمع گسترده در این اتاق کردند. هیچ مشکلی از نظر مالی و کمبود مشتری برای یک زوج متاهل وجود نداشت. این امر باعث شد مک لارن و وست وود چند سال بعد چند فروشگاه مشابه دیگر افتتاح کنند.

پس از مدتی، لباس های وست وود دیگر مانند همان ابتدا عجیب به نظر نمی رسد. به زودی این زوج به عنوان قانونگذار سبک پانک شناخته شدند. پس از اینکه وست‌وود توانست لندن را فتح کند، تصمیم گرفت کت واک مد را فتح کند. ویوین وست وود پس از مطالعه خوب تاریخ مد، در سال 1981 تصمیم گرفت مجموعه شخصی خود از چیزهای "دزدان دریایی" را که ترکیبی از مد و پانک بود را به جهان عرضه کند. پس از آن مجموعه هایی به نام «وحشی ها» و «ولگردها» ساخته شد. هر یک از این مجموعه ها با شخصیت و فردیت خود متمایز بودند. تقریبا ده سال بعد، Vivienne Westwood خط تولید لباس مردانه خود را راه اندازی کرد که بر عنوان او تأثیر گذاشت. او دو سال متوالی به عنوان بهترین طراح سال روی صحنه رفت. این زن با استعداد شگفت انگیز در سال 2007 به دلیل مشارکت در طراحی مد جایزه دریافت کرد.

مجموعه هایی از Vivienne Westwood - سبک و اصالت منحصر به فرد

انتشار اولین مجموعه لباس Vivienne Westwood تحت تأثیر اثر معروف دوما "سه تفنگدار" بود. از جزئیات دوران رمانتیک در آن استفاده شده بود و بر جنسیت زن با کمر و سینه های فریبنده که توسط کرست ها به سمت بالا کشیده می شد، تأکید می شد. با این حال، دقیقاً به ویوین توجه ویژه ای می شود. برند معروف جهانی Vivienne Westwood مدل‌های غیرقابل تصوری است که از سکوهای چند سانتی‌متری، پاشنه‌های با اشکال مختلف، "میخ‌های لاستیکی" و همچنین جواهراتی تشکیل شده است که ممکن است در نگاه اول عجیب به نظر برسند. به لطف ظالمانه و اصالت او، فقط ویوین توانست به طور آشکار شخصیت خود را در کت واک مد اعلام کند.

مجموعه کفش های Vivienne Westwood

کفش های این طراح با ویژگی های منحصر به فرد خود متمایز می شوند. این طراح مد حتی از کوچکترین پرنسس ها نیز مراقبت می کرد و برای آنها مجموعه ای از کفش های ریز تزئین شده با قلب و پاپیون ایجاد کرد. فقط مواد سازگار با محیط زیست در ساخت کفش دخیل هستند. در مورد مجموعه های بزرگسالان، آنها با کف پای خود دیگران را جذب می کنند که با پاشنه های نامنظم، سکوهای بلند، پرچ های جالب و تابستان نشان داده می شود. توجه ویژه ای به کفش های وست وود ساخته شده از مواد لاستیکی می شود که در مجموعه های او مشخصه است. مدل‌هایی که در اشکال غیرعادی ساخته شده‌اند و رنگ‌های روشن دارند، لذت و تعجب را برمی‌انگیزد - چگونه می‌توانید به این کار دست پیدا کنید و چگونه می‌توانید آن را بپوشید؟ با این حال، این سؤالات باعث نمی شود که مدگراها در سراسر جهان مجموعه هایی از Vivienne Westwood تهیه کنند.

قیمت و ویژگی متمایز غیر استاندارد

برند معروف پوشاک و کفش Vivienne Westwood طیف وسیعی از مدل های مختلف را ارائه می دهد. و آنچه مهم است هزینه بالای آنهاست. محصولات این طراح در رده قیمتی خود سطح لوکس را به خود اختصاص داده است. با این حال، این واقعیت مصرف کنندگان این سبک عجیب و غریب را منصرف نمی کند. مجموعه های Westwood تقاضای زیادی دارند و این واقعیت توسط بوتیک های متعددی که در طول تاریخ این برند در سراسر جهان افتتاح شده اند تأیید می شود. این طراح موفق است و هرگز از خلقت دست نمی کشد! با نگاه کردن به کفش های او، به نظر می رسد که کسی قبلاً آنها را پوشیده است. اما این به هیچ وجه این تصور را خراب نمی کند، برعکس، این سوال پیش می آید: "چگونه می توان با چنین کفش های پاشنه بلند و سکو راه رفت؟". بنابراین، بسیاری از علاقه مندان حاضرند برای تزئین پاهای خود هر گونه پولی برای کفش Vivienne Westwood بدهند!


ویوین وست وود یکی دیگر از طراحان دیوانه است که به شدت عاشق کارهای ظالمانه هستند. در زمان ما، این اتفاق افتاده است، این بریتانیایی‌ها هستند که اغلب این آزادی را به دست می‌آورند که مد را آزمایش کنند، آن را سرپیچی و حتی خنده‌دار کنند، و گاهی اوقات مجموعه‌های خود را به تقلید واقعی تبدیل کنند.



ویوین ایزابل سوایر در 8 آوریل 1941 در دربی شایر انگلستان به دنیا آمد. کار والدینش با پست مرتبط بود. در سن 17 سالگی به همراه خانواده به لندن رفت و وارد کالج معلمی شد و همچنین در یک مدرسه هنری تحصیل کرد که واقعاً آن را تمام نکرد.



ویوین وست وود و لباس هایش




ویوین زود ازدواج می کند. با مدیر سالن رقص درک وست وود ازدواج کرد. آنها دو فرزند، یک دختر و یک پسر به نام های رز و بن دارند. اما ازدواج آنها طولانی نبود، پس از سه سال ازدواج، متفرق می شوند. اما ویوین نام شوهر اول خود را ترک می کند و متعاقباً او را در سراسر جهان مشهور می کند.


در اوایل دهه 1970، ویوین با مالکوم مک لارن، که در آن زمان دانشجوی تاریخ هنر بود، و بعداً تهیه کننده محبوب ترین و بدنام ترین گروه Sex Pistols آشنا شد. آنها 13 سال با هم خواهند ماند. آنها یک پسر به نام یوسف دارند. آنها با هم اولین فروشگاه Vivienne Westwood را در King's Road در چلسی افتتاح خواهند کرد. در آن زمان، ویوین وست وود، که سرانجام طراحی را آغاز کرد، قبل از آن که به عنوان معلم در یک مدرسه کار می کرد، به دنبال الهام در مد خیابانی بود.


فروشگاه Vivienne Westwood چندین بار هم موضوع و هم نام خود را تغییر داده است - در ابتدا به نام Let It Rock، سپس Too Fast To Live Too Young To Die و سپس Sex نام داشت. در آن زمان مغازه او لباس های «لاستیکی» و «پانک» می فروخت.


از سال 1981، ویوین وست‌وود شروع به انتشار مجموعه‌هایی به نام خود کرد و در هفته‌های لباس‌های آماده لندن (لباس‌های آماده)، و سپس در نمایشگاه‌های پاریس شرکت کرد.



از سال 1981، علاقه ویوین به مد خیابانی و جوانان کاهش یافت، او شروع به جذب هنر برش، دگرگونی، لباس تاریخی کرد. و او یک بار دیگر نام فروشگاه خود در جاده کینگ را به "پایان جهان" تغییر می دهد.


در دهه 1980، او بارها و بارها مجموعه‌های پارودی لباس‌های مد روز را به نمایش گذاشت: درزها، حلقه‌های شل، موهای آغشته به گل. Vivienne Westwood همچنین یکی از اولین کسانی است که از سوتین های پوشیده شده روی بلوز در مجموعه های خود استفاده کرده است. او به تریبون آورد و.



ویوین وست وود از سیاست دریغ نکرده است. بنابراین او برای مدت طولانی از حزب کارگر حمایت کرد و سپس در سال 2007 ناگهان محافظه کار شد. ویوین وست وود تصمیم خود را با این واقعیت توضیح داد که به نظر او تنها سیاستمدار شایسته در آن زمان دیوید کامرون بود که محافظه کاران را رهبری می کرد.


ویوین وست وود همچنین در کمپین خلع سلاح هسته ای در نزدیکی مجتمع هسته ای شرکت کرد. و در سال 2005، پس از وقایع غم انگیز در متروی لندن (یک پلیس به اشتباه به یک جوان تیراندازی کرد و او را با یک تروریست اشتباه گرفت) مجموعه ای از تی شرت های خود را با کتیبه "من تروریست نیستم، دستگیر نکنید" منتشر کرد. من."



امروز Vivienne Westwood با طراح اتریشی Andreas Kronthaler که بسیار جوانتر از او است ازدواج کرده است.


در روسیه، برند Vivienne Westwood مدتهاست که توسط بوتیک اولگا رودیونوا نمایندگی می شود (خود اولگا مدتی است که به خاطر رسوایی "کتاب اولگا" شناخته شده است)، اولگا رودیونوا با ویوین دوست بود و حتی پس از آن نیز روابط دوستانه ای با او حفظ کرد. بوتیک بسته شد

بدون شک Vivienne Westwood یکی از خارق‌العاده‌ترین طراحان زمان ماست. مجموعه های او به نمادی از مد انگلیسی تبدیل شده است، سرکش، تحریک آمیز و همیشه آماده برای آزمایش، درست مانند خودش.

سفر او به المپوس مد جهانی را می توان به عنوان یک افسانه پانک جدید سیندرلا، الهام گرفته از عشق و روح خیابان های لندن، فیلمبرداری کرد. آیا می خواهید در مورد معروف ترین طراح انگلیسی بیشتر بدانید؟ جالب ترین حقایق از بیوگرافی Vivienne Westwood (در مورد حرفه او به عنوان یک طراح، رمان های برجسته و معروف ترین خلاقیت های مد) در WomanJournal.ru.

واقعیت شماره 1 بیوگرافی ویوین وست وود: معلم مدرسه

به نظر می رسد این طراح مد را تقلید می کند و لباس های پاره شده را با درزهای بیرونی و لباس زیر روی بلوز نشان می دهد. اما رسوایی ترین اثر توسط مدل هایی ایجاد شد که در آنها نمادهای بریتانیای کبیر پخش می شد ، به ویژه پرتره ملکه الیزابت دوم.

واقعیتی از زندگی نامه ویوین وست وود: نظری در مورد کیت میدلتون

برای عروسی سلطنتی که در آوریل 2011 برگزار شد، کیت میدلتون انتخاب کرد

ویوین وست وود زنی است که بیوگرافی او شایسته اقتباس سینمایی است. داستان ویوین داستان یک معلم معمولی است که اشتیاق خود را به مد تبدیل به یک حرفه کرد، ترسی نداشت که زندگی خود را کاملاً تغییر دهد و کاری را که دوست دارد انجام دهد. بعداً از ویوین به عنوان بنیانگذار سبک های پانک و کیچ، یک ترندسند و یک شورشی ابدی صحبت خواهد شد، اما در ابتدای این راه فقط اعتماد به نفس و عطش خالصانه برای خلاقیت وجود داشت.

دوران کودکی و جوانی

Vivienne Isabelle Swire - نام طراح مد آینده که در بدو تولد دریافت شد - در شهرستان Cheshire انگلستان متولد شد. در کودکی، طبیعت خلاق ویوین به هیچ وجه برجسته نبود: این دختر به یک مدرسه عادی رفت و در آنجا دانش آموزی کوشا به حساب می آمد. همه چیز در سال 1958 زمانی که خانواده Swire به لندن نقل مکان کردند تغییر کرد.

در آن زمان، ویوین قبلاً از دبیرستان فارغ التحصیل شده بود و با انتخاب مسیر آینده روبرو بود. زندگی پایتخت سر بانوی جوان را برگرداند و دختر تصمیم گرفت با ثبت نام در یک مدرسه هنر خلاقیت را به کار گیرد.

متأسفانه، آن لحظه نامناسب بود: خانواده ویوین در فقر زندگی می کردند، علاوه بر این، دختر ازدواج کرد و او مجبور بود به درآمد دائمی فکر کند. بنابراین، ترندست آینده، مدرسه هنر را ترک کرد و برای به دست آوردن یک حرفه "زمینی" وارد یک کالج تربیت معلم شد. چند سال بعد، ویوین قبلاً به عنوان معلم مدرسه ابتدایی کار می کرد، اما در اوقات فراغت خود به کشیدن طرح ها و دوختن لباس برای خود ادامه داد.


ویوین در مصاحبه ای اعتراف کرد که سرانجام تصمیم گرفت پس از اولین عروسی خود طراح شود: جوانان پولی برای یک لباس مد روز نداشتند و او مانند هر دختری می خواست آن روز چیزی خاص بپوشد. بنابراین عروس خودش فکر کرد و لباس عروسش را دوخت.

تصادف بعدی که سرانجام ویوین را به مهم ترین تصمیم زندگی اش سوق داد، آشنایی او با مالکوم مک لارن، نوازنده، تهیه کننده و الهام بخش ایدئولوژیک گروه پانک کالت بود. این مرد چنان الهام بخش ویوین شد که تصمیم گرفت مدرسه را ترک کند و کسب و کار خود را راه اندازی کند.

حرفه و طراحی

در سال 1971، ویوین وست وود و مالکوم مک لارن یک بوتیک مشترک افتتاح کردند. این فروشگاه "Let it Rock" نام داشت. معلوم شد که این نام با لباس هایی که به مشتریان ارائه می شود توجیه می شود: سرکش، غیر استاندارد، ظالمانه - این آنها بودند که جهت سبک فرهنگ راک آن زمان را تعیین کردند.


با این حال ، ظالمانه ویوین کافی نبود و قبلاً در سال 1974 نام بوتیک به "SEX" تغییر کرد و سبک لباس صریح تر شد. در این مرحله، سبک پانک لباس شروع به شکل گیری کرد - به لطف پایه های گذاشته شده توسط ویوین وست وود.

لاتکس و چرم، درج های فولادی و سنبله های تزیینی تیز، آرایش روشن و مدل موهای غیر معمول به ویژگی های جدایی ناپذیر این سبک تبدیل شدند. علاوه بر این، ویوین از استفاده از عناصر BDSM و حتی مجموعه‌ای از فروشگاه‌های جنسی ترسی نداشت. برای زمان خود، این مجموعه لباس ها و لوازم جانبی جسورانه و تحریک آمیز بودند.


علاقه به چنین لباس‌هایی افزایش یافت، اما محبوبیت واقعی ویوین وست وود با ظاهر گروه Sex Pistols به ارمغان آورد. طراح شروع به ایجاد تصاویر صحنه ای برای اعضای تیم کرد و پس از مدتی، طرفداران Sex Pistols می خواستند همان لباس های بت خود را بپوشند.

متأسفانه گروه پانک کالت از هم پاشید (نقطه پایانی در کار نوازندگان مرگ تکنواز بود). در اوایل دهه 1980، این فروشگاه نام خود را به World's End تغییر داد و خود ویوین به طور رسمی نام تجاری خود را به نام ویوین وست وود ثبت کرد. این آغاز دوره جدیدی در کار این طراح مد بود.


اکنون ویوین به مد خیابانی علاقه دارد. این طراح به روش تحریک آمیز معمول خود، سنت های مد بالا را شوکه کرد و لباس های ساده، راحت و در عین حال غیر استاندارد ایجاد کرد. Westwood موفق شد مد را برای جیب های بزرگ و همچنین برای آرنج ها و زانوهای "کشیده" معرفی کند. لباس‌هایی که در نگاه اول مضحک و شیک به نظر می‌رسیدند، به زودی تقریباً در هر مد لباس لندنی دیده می‌شد.

با این حال، این جاه طلبانه ویوین وست وود کافی نبود: با مجموعه بعدی، طراح به پاریس و سایر پایتخت های اروپایی رفت و تکنیک های جدید را به نمایش گذاشت و مدگرایان و منتقدان را شگفت زده کرد. بعداً سبکی که ویوین در آن زمان ترویج می‌کرد، «تجمل پارچه‌های پارچه‌ای و ژاکت‌های کشدار» نامیده شد. با این حال، درزهای عمدی ناهموار، سوراخ ها، تکه ها و حلقه های شل به سرعت محبوب شدند.


یکی دیگر از ویژگی های متمایز مدل های Vivienne Westwood استفاده از جزئیات روشن و غیرمنتظره در لباس های روزمره، لباس های شب و جواهرات است. این طراح مد از نقوش قومی ترسی نداشت: الگوهای گرافیکی، پرهای تزئینی، مهره ها و جزئیات چوبی.

در سال های 1990 و 1991، ویوین وست وود توسط شورای مد بریتانیا به عنوان طراح سال انتخاب شد. در همان دوره، طراح مد به استادی در آکادمی هنر وین رسید - و به این دلیل است که ویوین هرگز آموزش هنری دریافت نکرد.


لباس های طراحی شده توسط وست وود، به اعتراف خودشان، توسط طراحان برجسته و الکساندر مک کوئین الهام گرفته شده است. نام مشتریان خانه مد Vivienne Westwood کمتر معروف نیست: خواننده و مدل راک بت و ستاره ژاپنی ناکاشیما میکا - لیست طرفداران مشهور سبک ویوین بی پایان است. و قهرمان - کری برادشاو - در فیلم تمام قد "سکس و شهر" در لباس عروسی از برند Vivienne ظاهر شد.

در سال 2016، این برند دوباره نام خود را تغییر داد. کار زندگی ویوین وست وود اکنون با نام آندریاس کرونتالر برای ویوین وست وود شناخته می شود. همسر ویوین، آندریاس کرونتالر، به متحد وفادار و همکار دائمی مجموعه‌های جدید تبدیل شده است.

زندگی شخصی

زندگی شخصی ویوین وستوود کمتر از حرفه او پیشرفت کرده است. شوهر اول این طراح مد درک وست وود بود. در این ازدواج دو فرزند به دنیا آمد - پسر بنجامین و دختر رز. دومین منتخب ویوین، مالکوم مک لارن، الهام بخش، همکار و یکی از بنیانگذاران اولین فروشگاه مد او بود. وستوود پسری به نام جوزف به مالکوم داد.


هر دو پسر ویوین راه مادر خود را دنبال کردند و زندگی خود را با دنیای مد و هنر پیوند دادند. بن بزرگتر یک عکاس اروتیک شد. جوزف برند مد خود "Agent Provocateur" را تاسیس کرد که به خاطر مدل های لباس زیر زنانه لوکس و آشکار، و همچنین عطرها و جواهرات نفیس مشهور است.


پس از جدایی ویوین از مالکوم مک لارن، مطبوعات برای مدتی در مورد رمان های متعدد این طراح مد صحبت کردند. و به زودی وست وود ازدواج خود را با آندریاس کرونتالر، تحسین کننده قدیمی و دانشجوی سابق، اعلام کرد. با وجود تفاوت سنی (بیش از 20 سال)، این رابطه قوی بود.

ویوین وست وود اکنون

اکنون برند Vivienne Westwood به دیکته کردن مسیر توسعه مد ادامه می دهد و یکی از محبوب ترین ها در جهان است. بوتیک های این شرکت در سراسر جهان در حال افتتاح است. خود ویوین اعتراف می کند که از فعالیت های شدید خسته شده است و به کمک آندریاس کرونتالر متکی است.


با این وجود، اظهارات طعنه آمیز این طراح مد در مورد ستاره های بی مزه لباس پوشیده همچنان در رسانه ها ظاهر می شود و خود این ترندست در حال تدارک سورپرایزهای جدید برای شیک پوشان و شیک پوشان است.

بنابراین، در سال 2018، طراح شروع به ایجاد یک مجموعه مشترک با برند باربری کرد. این ارائه برای دسامبر برنامه ریزی شده است و به عنوان تجدید نظر در شاهکارهای شناخته شده مد بریتانیا اعلام شده است. مشخص است که بخشی از پول دریافتی از فروش مدل های جدید صرف امور خیریه می شود.


علاوه بر این، در سال 2018، نام وست وود در مطبوعات در ارتباط با وضعیت اطراف ظاهر شد، که اکنون از آزار و اذیت مقامات چندین کشور در اکوادور پنهان شده است. به گفته ویوین، آسانژ قهرمانی است که جنایات قدرت های جهانی را به جهانیان گفته است.

علاقه مندان می توانند اخبار زندگی و کار این طراح لباس را در ادامه مطلب دنبال کنند "اینستاگرام"ویوین، جایی که او عکس های جدیدی از نمایش ها و برخی برنامه ها را به اشتراک می گذارد. علاوه بر این، این طراح چندین کتاب منتشر کرده است که در آنها جزئیات مسیر خود را به قله شهرت به اشتراک گذاشته است.

مطالعات

هنگامی که ویوین ایزابل سویر 17 ساله بود، او و خانواده اش از شهر گلوسوپ در دربی شایر به لندن نقل مکان کردند. در آنجا، این دختر در کالج ترنت پارک تحصیلات آموزشی دریافت کرد و یک ترم در مدرسه هنر هارو تحصیل کرد. ویوین در طول تحصیل خود مجموعه ای از جواهرات ساخت که در یک کیوسک محلی فروخته شد. طراح ظالمانه آینده، "ملکه رسوایی" چندین سال به عنوان معلم مدرسه ابتدایی کار کرد.

خانواده

در سال 1962، ویوین ایزابل سوایر با صاحب سالن رقص درک وست وود ازدواج کرد. دختر لباس عروس را خودش دوخت. کسب و کار درک به زودی ورشکست شد که باعث فقر و رسوایی های مداوم شد. سه سال بعد از عروسی، خانواده از هم پاشید. ویوین از شوهر اولش دو فرزند دارد: یک دختر به نام رز و یک پسر به نام بنجامین. او پس از طلاق نام خانوادگی شوهرش را ترک کرد که بعداً با آن به شهرت رسید.

آشنایی کشنده

در اواخر دهه 60، طراح آینده، ویوین وست وود، دانشجوی هنر، مالکوم مک لارن، الهام بخش آینده سبک پانک و تولید کننده بدنام Sex Pistols، ملاقات کرد. او به مدت 13 سال در یک ازدواج مدنی با او زندگی کرد و در سال 1967 یک پسر به نام جوزف به دنیا آورد.

دهه 70 شروع ظالمانه و ایجاد سبکی جدید

ایجاد یک سبک تجاری و پانک

به لطف مالکوم مک لارن، ویوین وست وود به طراحی علاقه مند شد و در سال 1971 به مدلینگ فشن روی آورد. آنها Let It Rock را در جاده کینگ در چلسی افتتاح کردند و سی‌دی‌های موسیقی و لباس‌هایی به سبک تدی بوی دهه 50 می‌فروشند.
در سال 1973، این نام به Too Fast To Live Too Young To Die (Too Fast to Live, Too Young to Die) و در سال 1974 به Sex تغییر نام داد.

ما علیه آنچه بر نسل ما تحمیل شده بود شوریدیم. در اعتراض، خودمان را جست‌وجو کردیم، دیدمان را از جهان شکل دادیم».

تغییر نام تصادفی نبود: ویوین و مالکوم احساس کردند پایان یک دوره نزدیک است و شروع به فروش لباس های شیک کردند. نماد "خیلی سریع برای زندگی کردن، خیلی جوان برای مردن" یک پرچم دزدان دریایی بود. ویوین وست وود در آن زمان مدل موی جدیدی ساخته بود - یک خدمه کوتاه بر روی موهای سفید شده با پراکسید. این بوتیک بیانگر سبک های پانک و پورنو شیک بود که توسط این زوج ایجاد شد:موسیقی ممنوع در آن پخش می شد، دیوارها با تصاویر مجلات مستهجن و کتیبه های زشت تزئین شده بود و لوازم سکس شاپ ها سرو می شد.
.

مالکوم ایدئولوگ این کارگردانی شد که محتوا، زیبایی شناسی و موسیقی آن را همراه با رفقای خود توسعه داد، ویوین سبک جدیدی را ارائه کرد و فروشگاه آنها به مرکز جشن پانک لندن تبدیل شد. سبک پانک شامل استفاده از عناصر غیر معمول در لباس (به عنوان مثال یقه و زنجیر به عنوان جواهرات) با عناصر سنتی (پارچه های چهارخانه و غیره) بود.

لباس برای تپانچه جنسی

در سال 1976، ویوین وست وود و مالکوم مک لارن برای اولین بار لباس‌هایی را برای Sex Pistols طراحی کردند که مظهر جهان بینی و سبک زندگی پانک بود. پس از آن، طراح چند صد لباس صحنه برای آنها ایجاد کرد که سبک پانک را رایج کرد.

در سال 1977، ملکه الیزابت دوم بیست و پنجمین سالگرد به قدرت رسیدن خود را جشن گرفت. گروه Sex Pistols برای تبریک تک آهنگ God Save The Queen را منتشر کرد که روی جلد آن عکسی از یک فرد سلطنتی با نوشته خدایا ملکه را حفظ کن به جای چشم و نام گروه را به جای چشم قرار داده بود. لب

ویوین وست‌وود موضوع را ادامه داد و تی‌شرت‌هایی با پرتره الیزابت منتشر کرد که دهان او با یک سنجاق محافظ سوراخ شده بود. اقدام ظالمانه و جسورانه نوازندگان و طراح، جامعه محافظه کار انگلیس را شوکه کرد، اما باعث محبوبیت بیشتر آنها شد. در سال 1978، Vivienne Westwood نام تجاری Vivienne Westwood را ایجاد کرد.

دهه 80 شورش تحریک آمیز

سکوها - یک ارتفاع جدید

در دهه 1980، پس از فروپاشی سکس پیستولز، ویوین وست وود علاقه خود را به لباس پانک از دست داد. او ابتدا می خواست طراحی را کنار بگذارد، اما در آن زمان به طور جدی به تاریخ لباس علاقه مند شد و متوجه شد که کار اکثر طراحان مد، بازنگری در مد سال ها و قرن های گذشته است.

در سال 1981، طراح فروشگاه خود را بازسازی کرد و نام آن را به World's End تغییر داد. او به جای مد خیابانی به هنر خیاطی روی آورد و به دگرگونی لباس های تاریخی علاقه مند شد.

اولین مجموعه ویوین وست وود سه تفنگدار نام داشت. او الهام بخش طراحان جوان (جان گالیانو) و (الکساندر مک کوئین) شد. در سال 1981، ویوین شروع به ارائه مجموعه های خود در هفته مد لندن و از سال 1983 در هفته مد پاریس کرد.

اولین نمایش در سال 1981 "مجموعه دزدان دریایی" نام داشت و مدل هایی از "سه تفنگدار" را کپی کرد. مجموعه بعدی لباس هایی با نقوش هندی ارائه کرد و «وحشی ها» نام داشت. وحشی ها و ولگردها در سال 1982 سبک جدید "راگ و سوراخ" را رایج کردند. این طراح لباس هایی خلق کرد که تجملات کلاسیک مد دهه را تقلید می کرد، اما با درزهای خارجی، حلقه های گشاد و سوراخ. مو در نمایشگاه کثیف بود، کلاه های پر از کرفس دوخته شده بود. در همان سال 1982، ویوین وست‌وود سوتین‌ها را روی بلوزهای مدل‌ها قرار داد، که پیش نیازی برای توسعه محبوبیت سبک لباس زیر شد.

این نمایش پر شور آخرین مجموعه مشترک با مالکوم مک لارن "جادوگران" با ژاکت های دو سینه و حجیم بود. در سال 1984، Vivienne Westwood دامن‌های کوتاه پفی مینی کرینی همراه با بدنه را معرفی کرد و به دنبال آن هاریس توید با پارچه‌های سنتی و برداشتی جدید از برش‌های کلاسیک.

در سال 1987، طراح مجموعه‌ای با تقلید از لباس‌های سلطنتی و لباس اسکاتلندی ارائه کرد. لباس‌ها با ژاکت‌های ژولیده با خالکوبی روی شانه‌ها و آرایش آغشته‌شده - با اندام‌های کرست، دامن‌های کوتاه چهارخانه و روی یک سکوی چوبی به نمایش گذاشته می‌شد. تحریکات ویوین وست وود بیرونی بود - در زیر آنها کیفیت بالای برش، طراحی مبتکرانه و اجرای عالی مدل های لباس را پنهان می کرد.

افتتاح دومین فروشگاه

در سال 1984، ویوین وست وود دومین فروشگاه خود را با نام Nostalgia of Mud در لندن افتتاح کرد. نمای آن با نقشه جغرافیایی تزیین شده بود و فضای داخلی به عنوان یک کاوش باستان شناسی تلطیف شده بود که ویژگی های آن کف خاکی و مجسمه های وودو بود.

دهه 90 تاریخ گرایی کنایه آمیز

ایده جدید

در لباس‌های دهه 1990، ویوین وست‌وود سبک‌های انگلیسی و فرانسوی را در جهتی ترکیب کرد که به کارت ویزیت جدید او تبدیل شد. در این دهه، طراح به طور طعنه آمیزی مد قرن هجدهم - نوزدهم را بازاندیشی کرد. با عبارت "تنها راه آینده نگاه کردن به گذشته است." نمای بوتیک "پایان جهان" تزئین شده بود و در جهت مخالف می رفت.

در سال 1990، Vivien خط تولید لباس مردانه را راه اندازی کرد و آن را در فلورانس ارائه کرد. در همان سال، ویوین وست وود مجموعه معروف پرتره خود را راه اندازی کرد. در سال 1993، در نمایش مجموعه پاییز-زمستان، طراح مد کفش هایی را روی سکوهای 25 سانتی متری ارائه کرد و گفت که دوست دارد "زن را روی یک پایه بگذارد و به معنای واقعی کلمه". این نمایش با سقوط مدل (نائومی کمپبل) مشخص شد.

در مجموعه های پاییز-زمستان 1994-1995 و بهار-تابستان 1995، Vivienne Westwood مدل هایی با "مناطق اروژنی جدید" ارائه کرد - شلوغی اصلاح شده در ترکیب با دامن کوتاه. با توجه به بدن، طراح یک فتیشیست بود، حتی در لباس هایش بر مناطق اروژنیک با کمک برش، آستر یا کرست تأکید می کرد. Bustles از نظر تجاری موفقیت آمیز نبود، اما کرست ها تقریباً در همه مجموعه ها وجود داشتند.

جوایز

  • از سال 1989 تا 1991، این طراح که تحصیلات عالیه نداشت، استاد مد در آکادمی هنرهای کاربردی وین بود.
  • ویوین وست وود در سال های 1990 و 1991 توسط شورای مد بریتانیا به عنوان طراح مد سال انتخاب شد.
  • در سال 1992، طراح به عضویت افتخاری انجمن سلطنتی هنر درآمد. در همان سال، ملکه الیزابت دوم در کاخ باکینگهام نشان OBE (نشان امپراتوری بریتانیا) را به ویوین اهدا کرد. این طراح ظالمانه طبق قوانین بازدیدهای رسمی اجتماعی - با کلاه، دستکش و دامن زیر زانو - لباس پوشیده بود، اما در خروجی از کاخ سجاف را تکان داد و عدم وجود لباس زیر را نشان داد.

  • در سال 1998، برند Vivienne Westwood جایزه ملکه را برای کمک به توسعه صادرات دریافت کرد.

در همان سال، Vivienne Westwood با مشارکت شرکت ژاپنی "Itochu" یک سرمایه گذاری مشترک برای تبلیغ محصولات در ایالات متحده و ژاپن ایجاد کرد که تا به امروز مجموعه هایی را با نام های تجاری "Gold Label" (لباس زنانه لوکس) ایجاد می کند. , "Red Label" (جوانان)، "مرد" (لباس مردانه)، "Anglomania" (لباس غیررسمی تک جنسیتی). در اواخر دهه 90، طراح عطر "Boudoir" ("Boudoir") را منتشر کرد.

دهه 2000 حال و آینده

خانواده

شوهر سوم ویوین وست وود شاگرد و شریک خلاق او آندریاس کرونتالر بود که در آکادمی وین با او آشنا شد.

من به سختی از شوهرم، آندریاس کرونتالر انتقاد می کنم. هر چند به او هیچ تخفیفی برای سن تعلق نمی گیرد. او تنها کسی است - از کسانی که در مد می شناسم - قادر به راه حل های مبتکرانه است. مجموعه های او در داخل مجموعه من به نظر می رسد که من از خودم پیشی گرفته ام. چون سرم کمی خسته است. و هنوز بسیاری از مناطق توسعه نیافته در سر او وجود دارد.

پسر بزرگ بنجامین طراح اکنون یک عکاس مشهور اروتیک است و جوزف کوچکتر لباس زیر زنانه معروف جهان را خلق کرد.

جوایز

در سال 2006، ملکه نشان Vivienne Westwood را برای خدمات به مد به سطح DBE رساند. در سال 2007، در چارچوب جوایز مد بریتانیا، این طراح جایزه ای برای کمک قابل توجه در طراحی مد دریافت کرد. "ملکه ظالمانه" برای ارائه دیر شد، زیرا در توالت بود. در همان سال، کالج اجتماعی گلوسوپدیل شعبه خود را به نام طراح نامگذاری کرد.

فروشگاه ها و مشتریان

از مشتریان ویوین وست وود می توان به گوئن استفانی، گری هال، میک جگر، پیت برنز، ناکاشیما میکا، فیرن کاتن، نائومی کمپبل و دیگران اشاره کرد.

کری بردشاو شخصیت سارا جسیکا پارکر با لباس عروسی ویوین وست وود در فیلم سینمایی Sex and the City ظاهر شد.

وست وود همچنین به دلیل انتقاد از سبک (کیت ماس) مورد سرزنش قرار گرفت که مدل را به دلیل علاقه بیش از حد به چیزها سرزنش می کرد. این طراح مد نیز از تصویر کیت میدلتون پاسخ منفی دریافت کرد:

کاترین به نظر یک دختر کاملا معمولی است، اما باید سعی کند خاص باشد.

در حال حاضر پنج فروشگاه با برند Vivienne Westwood باز هستند: سه فروشگاه در لندن و یک فروشگاه در میلان و لیدز. همچنین نمایشگاه هایی در میلان، پاریس و لس آنجلس وجود دارد. فروشگاه های فرانشیز در گلاسکو، لیورپول، ناتینگهام، نیوکاسل، منچستر و یورک باز هستند.

«کسی که سعی می کند با امروز همگام شود، صفر کامل است. اینجا و اکنون چیزی وجود دارد که فقط پس از مدتی قابل درک است.

مصاحبه ویوین وست وود با تیم بلانکس (منتشر شده در مجله Interview 19 ژوئیه 2012)

T.B.:من همیشه از روشی که شما از زیبایی شناسی به عنوان سلاح استفاده می کنید - یا حداقل به عنوان نیروی خیر - استفاده می کنید، طوری که گویی واسطه ای بین فرهنگ و دنیای واقعی هستید. آخرین نمونه ای که من دوست دارم، پرتره های برهنه ای است که با یورگن تلر انجام دادید. من می دانم که آنها در سال 2009 ساخته شدند، اما اولین بار آنها را در برنامه او در فوریه دیدم. این پرتره ها مرا به یاد زهره جلوی آینه ولاسکز انداخت.
V.V.:او آنجاست و پشتش به بیننده است، پشتی زیبا دارد و دست‌ها و پاهای رنگ پریده زیبایی دارد.

T.B.:و چه نوع تصویری که هنرمند در آن شیء را هم برهنه و هم لباس پوشیده به تصویر کشیده است؟
V.V.:این گویا است! از آنجایی که موهایم ریزش داشت، پرتره برهنه می‌کردیم. من معمولا آنها را گشاد نمی پوشم. فکر می کنم برای این کار خیلی پیر شده ام. پیرزن هایی که موهای بلند دارند احمق به نظر می رسند. با اینکه موهام قرمز شده اگر آنها سفید بودند، من شبیه یک جادوگر بودم. در هر صورت، یورگن خوشحال است که ما همه کارها را به روشی که انجام دادیم انجام دادیم.

T.B.: ایده مال او بود یا شما؟
V.V.:اوه نه، هرگز به این فکر نمی کردم. اما من به او اعتماد دارم، به همین دلیل به او اجازه انجام این کار را دادم. من به او ایمان دارم. اگر او بگوید می خواهد از من عکس برهنه بگیرد، فکر نمی کنم که نمی خواهم این کار را انجام دهم. من فکر می کنم، "خب، خوب، من می توانم این کار را انجام دهم."

T.B.: و من فکر کردم ایده هنری از شما نشات گرفته است.
V.V.:یورگن به من گفت که روی مبل بنشینم. فقط میتونستم بشینم رو کاناپه و لباسامو در بیارم...موهامو ول کردم. می دانید، برهنه بودن به معنای برهنه بودن کامل نیست. یک مدل موی زیبا، آرایش مهم است ... می توانید یک حلقه زیبا به انگشت خود یا چیزی شبیه به آن بزنید. مهم این است که "لباس پوش" باشید. گفتم میخواهم موهایم را ول کنم. در آن زمان همسر یورگن و پسر کوچکش با ما بودند، فضا بسیار آرام بود.

T.B.:آیا شما بیهوده هستید؟
V.V.:من ممکن است مغرور باشم... اما به شما می گویم که اصلاً سعی نمی کنم با زنان دیگر رقابت کنم. زمانی که شما جوان هستید ممکن است، اما اکنون، اگر من وارد اتاق شوم و پاملا اندرسون را ببینم که ظاهر شگفت انگیزی دارد، او را تحسین خواهم کرد و سعی نمی کنم تمام توجه را به خودم جلب کنم. من همیشه برای کسانی که کار خوبی انجام می دهند خوشحالم. من این را به شما می گویم (نمی دانم این مغرور است یا نه): وقتی از خواب بیدار می شوم، جلوی آینه می نشینم و آرایش می کنم، به خودم نگاه می کنم و فکر می کنم دارم پیر شده ام. و بعد فراموشش می کنم من از خودم راضی هستم، همین. در واقع فکر می‌کنم نسبت به سنم عالی به نظر می‌رسم. گاهی اوقات حتی آرایش نمی کنم و به آن فکر نمی کنم. یک دختر هست که همیشه رژ لب می‌زند. حتی وقتی تلفن زنگ می خورد و معلوم می شود که این دوست پسر اوست، او شروع به رنگ کردن لب هایش می کند. این نابغه است. و برای مثال جری هال قبل از رفتن به سکو عطر می زند. منظورم این است که این غرور نیست. وقتی جوان بودم، همیشه فکر می‌کردم که ظاهر خوبی دارم. با اینکه دندان هایم خیلی صاف نبود. همیشه فکر می کردم بزرگ می شوم و حتی بهتر می شوم. می دانستم که می توانم خوب به نظر برسم، بنابراین همیشه از خودم مراقبت می کردم و زمان زیادی را صرف آرایش موهایم و غیره می کردم.

T.B.:وقتی به اولین نمایش‌های شما در پاریس در دهه 80 فکر می‌کنم، به این فکر می‌کنم که چقدر متفاوت از همه کارهایی که قبلاً انجام داده‌اید، در سطح فرهنگی. می خواستم بدانم آیا آهنگ های Sex Pistols، صدای گیتار و غیره در آن زمان الهام بخش شما بوده است؟
V.V.:آره! آره! من همیشه چارلی پارکر را با استیو جونز مقایسه کرده ام. آنها سازهای مختلفی می زدند، درست است؟ من فکر می کنم استیو یک گیتاریست نابغه بود، فقط عالی! جانی راتن را هم دوست داشتم.

T.B.:او یک نمونه عالی از این است که چگونه یک فرد می تواند به زره تبدیل شود. ممکن است خارج از تصویری که به دنیا ارائه می کنید، زندگی شادی داشته باشید. فکر می کنی این کار را می کنی؟
V.V.:واقعاً به من مربوط نمی شود. من نمی خواهم برای همه خوب به نظر بیایم، اما فکر می کنم منطقی است که انگیزه ای برای بهتر کردن دنیا داشته باشیم. البته خود خواری نیز وجود دارد، زیرا برای شناخت چیزی باید آن را کشف کرد. و اگر در مورد یک شی تحقیق کرده اید، می توانید آن را بهتر کنید. من می خواهم کشف کنم، این چیزی است که واقعاً به آن اهمیت می دهم. "من فکر می کنم، و بنابراین وجود دارم" - این تمام چیزی است که من هستم. من دائماً در تمام زندگی هایی که زندگی می کنم می گذرانم، زیرا عقاید در زمان های مختلف متفاوت است.

T.B.: آیا قبول دارید که تناقض رشته ای است که تمام زندگی شما را به هم گره می زند؟
V.V.:شوهرم من را ملکه ناهنجاری خطاب می کند. حدس می‌زنم اینطور باشد، زیرا من همیشه یک واکنش مخالف به یکنواختی دارم، وقتی مردم همیشه همین کار را انجام می‌دهند... اتفاقاً، دختری به نام جین مولواچ وجود دارد که کتابی درباره من نوشته است که کامل است. زباله وقتی او پیش من آمد، نمی خواستم به او در نوشتن کتاب کمک کنم، زیرا از افرادی که سعی می کنند مهمتر از شما باشند و پشت سر شما نقشه می کشند، خوشم نمی آید. او گفت که باید با او صحبت کنم و من فکر کردم "هرگز!" البته اگر او را رد نمی‌کردم، کتاب خیلی بهتر می‌شد. اما من به او کمک نکردم و معلوم شد که این یک آشغال است.

T.B.:آیا قبول دارید که عقل با افزایش سن به وجود می آید؟
V.V.:بله همینطور است. من بهش میگم سرمایه گذاری چگونه تجربه را درک می کنید و چگونه با آن ارتباط برقرار می کنید. وقتی جوان هستید می‌توانید نظر خود را به شدت تغییر دهید، اما من فکر می‌کنم هر چه سنمان بالاتر می‌رود، نظرمان کمتر می‌شود، زیرا دیدگاه ما نسبت به چیزها محکم‌تر می‌شود. جامد به بهترین معنای کلمه. تمام تصمیمات ما بر اساس تجربه است و بنابراین برای ما قابل قبول ترین است.

T.B.: به نظر شما با افزایش سن آزادتر می شویم؟ این امر به ویژه در مورد زنان صادق است. روزی زنی به من گفت که با گذشت زمان همه زنان از دغدغه های دنیوی و آنچه در جوانی و میانسالی آزارشان می داد رها می شوند.
V.V.:فکر می کنم حق با شماست. وقتی جوانتر بودم، احتمالا نقش زنم را بسیار درخشان تر از الان ایفا می کردم. بسیاری از مردم در مورد بحران میانسالی صحبت می کنند. در 30 سالگی برای من اتفاق افتاد. بعد از آن، دیگر نگران این نبودم که شیء جنسی نباشم.

T.B.: آیا قبلا بوده اند؟
V.V.:آره. خیلی مورد توجه قرار گرفتم. او شگفت انگیز به نظر می رسید! اما به یاد دارم که وقتی بریژیت باردو را در فیلم ها دیدم، فکر کردم که هرگز نمی توانم اینقدر خوب به نظر برسم.


T.B.:چقدر از جایگاه خود در تاریخ مد آگاه هستید؟ در سال 1989، جان فرچایلد گفت که شما را یکی از تأثیرگذارترین طراحان می داند.
V.V.:کتاب هالستون روی میز را ببینید؟ آندریاس آن را از یک فروشگاه دست دوم خرید. من قبلاً هرگز به کارهای او نگاه نکرده بودم، اما اکنون نگاه می کنم. به نظر می رسد سبک او مربوط به دهه 70 است. اگر او زنده نبود، همه فکر می کردند این لباس های دهه 70 است. فکر می کنم در اینجا مد من با دوره ای که در آن زندگی می کنم مطابقت دارد. او بسیار التقاطی است. در دهه 70، وقتی مالکوم و من Let it Rock را باز کردیم، به دنبال چیزی راک بودیم، چیزی مربوط به دهه 50، زیرا از هیپی ها خسته شده بودیم. او هرگز هیپی نبود، از اقتدار متنفر بود و هرگز مطابق با روند آن زمان لباس نمی پوشید. آغاز دوران نوستالژی دهه 30، 40 بود... همه واقعیت ها را تجزیه و تحلیل کردم و به این نتیجه رسیدم که باید شورشی باشیم، باید به دهه 50 برگردیم و به دنیای بزرگسالان اعتراض کنیم. همان موقع بود که دعواهای عروسکی شروع شد. مردم آن را دوست نداشتند، آنها به پیروی از مد هیپی ادامه دادند. و این تازه آغاز دوران نوستالژی بود. اکنون مد از هر چیزی که ممکن است عبور کرده است. اکنون امکان اختراع چیز جدیدی وجود نخواهد داشت، بنابراین مد التقاطی شده است.

T.B.:من هیچ وقت نفهمیدم با نوستالژی مخالف بودی یا موافق. به نظر من التقاط شما تأثیر رادیکال نسبتاً قوی داشت ...
V.V.:اوه، فکر می کنم تأثیر بسیار قوی داشتم. اما بیشتر علیه من بود. مردم فکر می کردند لباس ها نباید لبه های پاره داشته باشند. اگر پارچه بد است، پس واقعاً وحشتناک به نظر می رسد، اما من روی این واقعیت تأثیر گذاشتم که مردم اساساً شروع به استفاده از این تکنیک کردند. من نمی توانم نظر خود را در مورد مد امروز بیان کنم. چند سال پیش، می‌گفتم که او وحشتناک است، هیچ آدمی وجود ندارد که خوب به نظر برسد. البته، طراحان واقعاً خوبی در دنیا وجود دارند. ایو سن لوران و کریستوبال بالنسیاگا الهام بخش بسیاری از مردم بودند. اما من هرگز از روندهای عمومی پیروی نمی کنم، زیرا حتی به مجلات مد هم نگاه نمی کنم، مگر اینکه عکس هایی از کارهایم در آنها چاپ شده باشد.

T.B.:من همیشه فکر می کردم که رابطه خاصی بین شما وجود دارد.
V.V.:من او را یک طراح بسیار بسیار با استعداد می دانم. این اول است. می دانم که ری بیش از من به هنر معاصر متعهد است. اما این به این معنی نیست که الهام بخش من نیست. همه ما از هر چیزی که در اطرافمان اتفاق می افتد الهام می گیریم. ری گاهی اوقات می تواند بسیار افراطی باشد. او می تواند لباس هایی با خطوط بسیار پهن باسن، با قوز یا چیزی شبیه به آن درست کند ...

T.B.:اما هر دوی شما شبح مد را تغییر دادید، تمام قوانین را کنار گذاشتید.
V.V.:من نمی دانم. من فقط جزئیات مختلفی را در زمان های مختلف به مد اضافه کردم. آیا سیلوئت را تغییر دادم؟ یک زمانی شانه های پهن را رها کردم و شانه های باریک را به حالت سیلوئت برگرداندم. هنگام کار با آندریاس تغییرات زیادی در سبک لباس هایم ایجاد کردم. به هر حال، در 20 سال گذشته او کمتر از من طراحی کرده است. افراد کمی در مورد آن می دانند. او بسیار مسئولیت پذیر است. بیشتر اوقات من در واقع دستیار او هستم. او رئیس است. او مراقب همه چیز است. منظورم این است که اگر چیزی اشتباه دوخته شود به شدت ناراحت می شود. او از نظر زیبایی شناختی زیبایی و پتانسیل انسانی را در لباس ها درک می کند.

T.B.:آیا این اولین بار در زندگی شماست که با کسی به این شکل کار می کنید؟
V.V.:من از آندریاس چیزهای زیادی یاد گرفتم و فکر می کنم او نیز از همکاری با من سود برد. او نمی تواند قدرت خود را به تنهایی کنترل کند.

T.B.: خنده دار است که به این فکر کنیم که شما کسی را تنبیه می کنید.
V.V.:من یک نظم درونی بسیار قوی دارم. من از کسانی هستم که اصول را زیر پا می گذارم. آندریاس می تواند بر اساس اصول برش های شگفت انگیزی ایجاد کند، در حالی که من بیشتر به هندسه متکی هستم. ما به طرق مختلف با او کار می کنیم. بهترین کاری که او انجام داد این بود که راهی پیدا کرد تا لباس‌های ما را طوری نشان دهیم که توسط یک خیاط مست ساخته شده است. و این احساس پویایی باورنکردنی را ایجاد می کند. گویی در حال حرکت هستید، اگرچه هنوز حرکت را شروع نکرده اید. این نابغه است.

T.B.:آیا شما مالیخولیایی هستید؟
V.V.:خیر اکنون نسبت به چند سال پیش احساس خوشحالی بیشتری می کنم، زیرا کار به من این فرصت را داده است که در مورد چیزهایی که واقعا برایم مهم هستند صحبت کنم. احساس می کنم اکنون همه چیز در حال جمع شدن و ادغام در یک کل واحد است. مد من به من کمک می کند آنچه را که می خواهم بگویم. و آنچه من می گویم به نوبه خود به مد کمک می کند. من نگران این هستم که به اندازه کافی با مردم تعامل نداشته باشم. اما من می خواهم آنها را مجبور به انجام کاری کنم که به وضعیت آب و هوایی و اکولوژیکی ما کمک کند. به نظرم تمام تلاشم را برای این کار می کنم، این سوال همیشه مرا آزار می دهد. هزاران سازمان غیردولتی و بنیاد خیریه وجود دارد، افرادی که کارهای شگفت انگیزی انجام می دهند. اخیراً با افرادی آشنا شده ام که از من حمایت می کنند و به من امید می دهند. من به اصل گایا اعتقاد دارم که بر اساس آن زمین با بیوسفر در تعامل است و از این طریق سلامت خود را بازیابی می کند. من معتقدم که ما این پتانسیل را داریم که به سلامت زمین کمک کنیم.

T.B.: برای همین از شما در مورد مالیخولیا پرسیدم. بالاخره ما نمی دانیم دنیا چگونه کار می کند.
V.V.:آره من دوست دارم آخرین نفر روی زمین باشم که بفهمم همه چیز چگونه کار می کند.

T.B.:در آثار شما مالیخولیا دست به دست هم می دهد. ایده آل رمانتیک یکی از ایده آل های غیر قابل تحقق بشر است. وجود دارد تا نابود شود.
V.V.:آیا شما در مورد عاشقانه با "R" بزرگ صحبت می کنید، عاشقانه های دهه 1830 - دردناک و مصرف کننده؟ نمی دونم شاید یه جور دلتنگی باشه... یه جور حسرت به گذشته یا چیزی که اصلا وجود نداره. من همیشه طرح هایی را ارائه می کنم که برای یک جهان موازی طراحی شده اند. برای من قهرمان کسی است که بتواند یک زندگی واقعی داشته باشد.

T.B.:فکر نمی کنید مسیر جنجالی که انتخاب کرده اید در حال بلعیده شدن توسط جریان اصلی است؟ منظورم این است که شما مورد احترام جامعه ای هستید که شما آن را تحقیر می کردید.
V.V.:میدانم. من متوجه شدم که بسیار محبوب هستم. در پایان دوره پانک راک، متوجه شدم که این یک ترفند بازاریابی و فرصتی برای توسعه محصولات بیشتر است. اما این فرصتی برای ایجاد یک جامعه آزاد نیز بود. ما شورشیان داریم، پس آزادیم». اما من فکر می کردم که این کافی نیست، باید جلوتر رفت و ایده های بیشتری تولید کرد. قوانین را فراموش کنید من با آنها مخالف نیستم البته از نظر سیاسی ما با آنها موافق نیستیم، اما دیگر علاقه ای به مخالفت با چیزی ندارم. من به تحقیق علاقه دارم.

T.B.:من لحظاتی را تصور می کنم که وقتی از شما به عنوان معشوقه ویوین وست وود استقبال می کنید، می خندید.
V.V.:نه، هیچ وقت فکر نمی کردم عجیب باشد. چنین افکاری هرگز به ذهن من خطور نکرد. مسلماً وقتی به طور ناگهانی چنین عنوانی به شما داده می‌شود، در کلام خود دچار مشکل می‌شوید. اما در هر صورت شما آن را قبول دارید. شاید سقراط هنگام مصرف سم چیزی شبیه به آن را احساس می کرد. همین طور است، اما در یک راه خوب. اگر جامعه از من بخواهد چرا که نه؟

T.B.:اما این عنوان شما را به یک نماد تبدیل کرده است...
V.V.:من می دانم که اگر پدر و مادرم از شمال انگلیس به جنوب انگلیس نقل مکان نمی کردند، ممکن بود معلم می شدم نه طراح. گاهی اوقات فکر می کنم خوب است که یک زندگی معمولی داشته باشم، کتاب بخوانم و دوستان را ببینم. در شرایط زندگیم، من برای این کار وقت ندارم... دیگران برای همه اینها وقت بیشتری دارند، اما من می فهمم که من زندگی می کنم که همه زندگی نمی کنند. من همیشه به دنبال آموختن درس های زندگی بوده ام. نمی دانم اگر معلم شوم چه اتفاقی می افتد. من مطمئن هستم که من مدیر مدرسه خواهم بود. یا با دانش آموزان کار می کردم... یا اتحادیه های معلمان... شاید کتابی می نوشتم و کاری برای نظام آموزشی انجام می دادم.

T.B.:می توانید بگویید مهم ترین فرد زندگی شما کیست؟
V.V.:این گری نس است، دوست من. میدونم که خودم قضاوت میکنم اما من او را یکی از باهوش ترین افراد کل دنیا می دانم. او توجه من را به هنر جلب کرد و با مطالعه مرا با خود برد. او به من آموخت که به مسائل واقع بینانه نگاه کنم. البته مالکوم هم روی من تاثیر گذاشت. اما من از او خسته شدم، چون او فقط موفقیت سطحی می خواست، عمیقاً وارد موضوع نشد. بنابراین او دیگر برای من جالب نبود. من فکر می کنم مهم است که به جلو برویم، و او این کار را نکرد.

T.B.:و آخرین: دوست دارید پیری خود را چگونه ببینید؟
V.V.:ای کاش می توانستم آنقدر عمر کنم که مردم را با مسئله تغییرات آب و هوایی روبرو کنم. شاید در این صورت آنها انگیزه واقعی برای مبارزه با آن داشته باشند.

T.B.: و این مهمتر از آن چیزی است که مردم در مورد نحوه تغییر مد شما فکر می کنند؟
V.V.:بله، من نگران این نیستم. من از کسی انتظاری ندارم ما خیلی کم می دانیم... خیلی بیشتر از آنچه به دست آورده ایم، دانش خود را از دست داده ایم. و بنابراین نمی دانم درباره زندگی پس از مرگ چه فکر می کنم. من هنوز متقاعد شده ام که وجود ندارد. من نمی‌خواهم بناهایی برایم ساخته شود، ترجیح می‌دهم ناپدید شوم. قطعا، قطعا، قطعا.

ویوین وست وود (مصاحبه با Time Out-London، 2008)

تایم اوت لندن:قهرمانان لندنی شما چه کسانی هستند؟
ملکه. من می دانم که او قهرمان کل کشور است، اما لندن بدون او وحشتناک خواهد بود. اگر همه این سیاستمداران را بدون او تصور کنید، همه اینها بدون زمینه هایی مانند پرچم های سلطنتی بسیار خسته کننده خواهد بود. فکر می کنم همه چیز خیلی شیرین است... حتی کاخ باکینگهام. شما ممکن است فکر کنید او وحشتناک است، اما من فکر می کنم او ناز است. و نیل مک گرگور از موزه بریتانیا.

تایم اوت لندن:از میان تمام رویدادهایی که در 40 سال گذشته در صنعت مد رخ داده است، کدام را مهم‌ترین آنها می‌دانید؟
پانک - چیز دیگری برای گفتن نیست. من با شلوارهای لاستیکی و کفش های پاشنه بلند در خیابان ها راه می رفتم در حالی که بقیه شلوار جین و کفش های پلت فرم می پوشیدند. احساس می کردم یک قهرمان واقعی هستم. میدونستم ظاهرم خوبه

تایم اوت لندن:آینده مد چیست؟
به نظر می رسد لندن تا 20 سال دیگر نیمه زیر آب خواهد بود! مجموعه ای که در اینجا نشان می دهم با سبک خیابانی و سکسی مشخص می شود. او مرا یاد سرگرمی، نوشیدن و چیزهای مشابه می اندازد. این برای افرادی است که شنبه شب بیرون می روند و می خواهند لباس بپوشند.

تایم اوت لندن:مکان مورد علاقه شما در لندن چیست؟
گالری والاس آثار هنری فرانسوی که در مجموعه والاس قرار دارند، شبیه هیچ چیز دیگری نیستند، باشکوه هستند. در زمانی جمع آوری شد که همه اینها پس از انقلاب قدردانی نشد. همیشه گفته ام اینجا بهترین هنرستان کشور است.