مصالح سازه ای چوبی، ترکیبی از استحکام بالا، سازگاری با محیط زیست و سهولت نصب، به طور گسترده در ساخت و سازهای کم ارتفاع مدرن برای ساخت سقف، سقف و قاب برق کف استفاده می شود. فاصله محاسبه شده صحیح بین لگ های کف و تیرهای بین طبقه، کلید استحکام و دوام نه تنها یک عنصر ساختاری، بلکه کل سازه به عنوان یک کل است.
سیاهههای مربوط به کف، ساخته شده از یک تیر چوبی از یک بخش مشخص و دقیق محاسبه شده، عناصر قدرتی هستند که بارهای ساکن را از مبلمان، تجهیزات نصب شده روی زمین و بارهای دینامیکی که هنگام حرکت افراد در داخل خانه رخ می دهد، درک می کنند. طبقات روی کنده های چوبی دارای ویژگی هایی هستند که امکان تسطیح عیوب جزئی در سازه های ساختمان را فراهم می کند:
سیاهههای مربوط به طور عمده از چوب مخروطی ساخته شده اند که محتوای رزین آن محافظت در برابر رطوبت و عمر طولانی را فراهم می کند. برای نصب کندههای چوبی در مکانهای با کاربرد دشوار، از چوبهای سخت با مقاومت در برابر رطوبت بالا یا محصولات لاری با محتوای بالای رزین طبیعی استفاده میشود.
مانند هر مصالح ساختاری دیگری، محصولات چوبی دارای شاخص های خاصی از استحکام، مقاومت در برابر سایش، عمر مفید و البته قیمت هستند. هنگام نصب کفپوش های چوبی بر روی کنده های چوبی یا سقف های تیرهای بین کفی، می توانید از کنده های ضخیم که در فاصله نزدیک از یکدیگر قرار گرفته اند استفاده کنید و بالاترین استحکام ساختاری را به دست آورید و مقدار نسبتاً قابل توجهی را صرف کنید. اما استفاده از تعداد لازم الوارها یا تیرها با داشتن مقطعی متناسب با بار مورد نظر، دستیابی به مقاومت سازه ای لازم را با هزینه بسیار کمتر ممکن می سازد.
در یک خانه پانلی، زمانی که کندهها روی سطح یک دال کف بتن مسلح قرار میگیرند، سطح مقطع آنها حداقل لازم برای اتصال تخته کف یا نئوپان انتخاب میشود. نکته دیگر استفاده از سازه های چوبی در ساختار قاب است، زمانی که سیاهههای مربوط نه تنها به عنوان پایه کف آینده عمل می کنند، بلکه به عنوان یک عنصر استحکام قاب مرتبط با تکیه گاه های دیوار نیز عمل می کنند.
حتی با چنین حداقل داده ها، می توان به درستی سطح مقطع مورد نیاز یک تیر چوبی برای ساخت کنده ها و حداکثر گام بین کنده ها را محاسبه کرد.
سطح مقطع یک تیر چوبی برای دستگاه تاخیر بسته به فاصله بین تکیه گاه ها و ظرفیت بار مورد نیاز کف انتخاب می شود. هنگام محاسبه بخش مورد نیاز تاخیر، حداکثر بار روی کف نباید بیش از 300 کیلوگرم در متر مربع باشد.
به عنوان یک کنده، از یک تیر مربع یا مستطیل استفاده می شود که ضلع وسیع تر آن به صورت عمودی قرار دارد. بنابراین، حداکثر استحکام چوب با حداقل مصرف چوب به دست می آید که هزینه های غیرمولد کفپوش را کاهش می دهد. در عمل ساختمانی، نسبت عرض چوب به ارتفاع آن 1.5-2 است که از نظر استحکام و هزینه بهینه است. هنگام استفاده از تخته لبه استاندارد با ضخامت 5 سانتی متر به عنوان کنده، ارتفاع آن با فاصله بین تکیه گاه های 2 متری باید از 10 تا 15 سانتی متر باشد. جدول:
گاهی اوقات برای یک توسعه دهنده انفرادی یافتن چوب استاندارد مناسب برای ساخت سیاهههای مربوط به بخش مورد نیاز دشوار است. راه برون رفت از این وضعیت بسیار ساده است. برای اطمینان از ظرفیت بار مورد نیاز کف، می توان چندین تخته استاندارد به ضخامت 5-6 سانتی متر در کنار هم نصب کرد که ارتفاع الوار حاصل را 1-2 سانتی متر نسبت به استاندارد افزایش می دهد. چنین "کیک لایه ای"، حتی در صورت عدم چسباندن تخته ها به یکدیگر، به طور کامل یک چوب کامل با ابعاد مورد نیاز را جایگزین می کند. اگر تخته ها در فواصل منظم در تمام طول سطح نگهدارنده فونداسیون قرار گیرند، می توان به نتایج مشابهی دست یافت.
تنها چیزی که باید در نظر گرفت این است که در یک خانه قاب به دلیل تاخیر در بسته شدن قفسه های سازه های دیوار، دهانه ها و توزیع عایق، استفاده از این روش توزیع بار بسیار دشوار است. در یک خانه اسکلت، از کنده های کف به عنوان تیرهای کف استفاده می شود، بنابراین حداقل سطح مقطع مورد نیاز باید با در نظر گرفتن بار از سازه های سقف و عایق افزایش یابد.
در ساخت کفپوش های چوبی به وضوح دیده می شود که فاصله بین لگ ها که پله نامیده می شود از ضخامت چقدر بستگی دارد و به نوع مصالح استفاده شده بستگی دارد. هرچه تخته به عنوان کفپوش ضخیم تر باشد، فاصله بین لگ ها باید بیشتر باشد. جدول زیر به طور واضح تر در مورد اینکه کدام مرحله را هنگام استفاده از ضخامت های مختلف تخته انتخاب کنید، نشان می دهد.
به عنوان یک پوشش کف خشن در ساخت و سازهای مدرن، از مصالح سازه ای دال اغلب به جای تخته استفاده می شود که بر این اساس روش محاسبه را تغییر می دهد. تخته نئوپان (نئوپان)، تخته خرده چوب متصل به سیمان (CSP)، تخته رشتهای جهتدار (OSB) و تختههای الیاف گچی (GFP) با موفقیت به عنوان پایهای برای پوشش مواد نورد شده یا کاشیهای سرامیکی که روی کندههای چوبی چیده شدهاند استفاده میشوند. در برخی موارد، تخته نئوپان را می توان با سیمان یا مواد مبتنی بر گچ پوشش داد. با توجه به استحکام خمشی بیشتر تخته نئوپان و استحکام کمتری نسبت به تخته، باید یک پله را بین عقب افتادگی ها بیش از 40 سانتی متر انتخاب کنید و هنگام استفاده از تخته نئوپان ضخیم تر (20-22 میلی متر)، فاصله بین لگ ها را تا حداکثر افزایش دهید. 60 سانتی متر.
هنگام محاسبه گام بین تاخیرها برای یک اتاق خاص، می توانید از مقادیر متوسط جدولی استفاده کنید و اگر فاصله بین آخرین تاخیرها کمتر باشد، استحکام کف در این مکان فقط افزایش می یابد.
اگر قسمت تاخیر و مرحله بین آنها را اشتباه انتخاب کنید چه اتفاقی می افتد؟ هنگام نصب کف بر روی پایه بتنی، مهمترین پارامتر مرحله بین تاخیرها خواهد بود که رفتار پوشش نهایی به آن بستگی دارد. تخته نئوپان نصب شده روی کنده های نصب شده با شکاف بیشتر از حد مجاز ممکن است افتادگی یا شکستگی داشته باشد، کاشی های سرامیکی ممکن است ترک بخورند و تخته ممکن است خم شود. در هر صورت، طبقات نیاز به تغییر خواهند داشت.
عواقب ناخوشایندتر ناشی از اشتباهات در محاسبه تعداد مورد نیاز تأخیرهای مورد استفاده به عنوان طبقات بین طبقه است. اگر باید از تعداد بیشتری از کنده ها یا سطح مقطع بزرگتر از آنچه در محاسبات اشتباه نشان داده شده است استفاده شود، استحکام کل سازه به میزان قابل توجهی کاهش می یابد که می تواند منجر به تغییر شکل های برگشت ناپذیر و تخریب کامل طبقات شود.
برای محاسبه ابعاد تیر و تعداد عناصر مورد نیاز برای نصب کف چوبی روی کنده های با پوشش های ناهموار از تخته یا نئوپان، می توانید: