نقش آموزش عالی در دنیای مدرن مقاله نقش آموزش عالی نقش آموزش عالی در تمدن مدرن

08.07.2020

بخش 1 پداگوژی آموزش عالی

فصل 1. توسعه مدرنتحصیل در روسیه و خارج از کشور

1. نقش آموزش عالی در تمدن مدرن

2. جایگاه دانشگاه فنی در فضای آموزشی روسیه.

3. بنیادی سازی آموزش در آموزش عالی

4. انسان سازی و انسان سازی آموزش در آموزش عالی

5. فرآیندهای یکپارچه سازی در آموزش مدرن

6. مؤلفه آموزشی در آموزش حرفه ای

7. اطلاع رسانی فرآیند آموزشی

فصل 2. آموزش به عنوان یک علم

1. موضوع علم تربیتی. دسته بندی های اصلی آن

2. نظام علوم تربیتی و رابطه تربیت با سایر علوم

فصل 3

1. مفهوم کلیدر مورد تعلیم و تربیت

2. جوهر، ساختار و نیروهای محرکه یادگیری

3. اصول تدریس به عنوان راهنمای اصلی در تدریس

4. روش های تدریس در آموزش عالی

فصل 4

1. عمل آموزشی به عنوان یک فعالیت سازمانی و مدیریتی

2. خودآگاهی معلم و ساختار فعالیت آموزشی

3. توانایی های آموزشی و مهارت های تربیتی معلم آموزش عالی

4. مهارت های آموزشی و تربیتی معلم آموزش عالی

فصل 5. اشکال سازماندهی فرآیند آموزشی در آموزش عالی

2. سمینارها و کلاسهای عملی در مدرسه عالی

3. کار مستقل دانش آموزان به عنوان رشد و خود سازماندهی شخصیت دانش آموزان

4. مبانی کنترل آموزشی در آموزش عالی

فصل 6. طراحی آموزشی و فناوری های آموزشی

1. مراحل و اشکال طراحی آموزشی

2. طبقه بندی فناوری ها برای آموزش آموزش عالی

3. ساخت مدولار محتوای رشته و کنترل رتبه

4. تشدید یادگیری و یادگیری مبتنی بر مسئله

5. یادگیری فعال

6. بازی تجاری به عنوان شکلی از یادگیری فعال

7. فن آوری های یادگیری اکتشافی

8. فن آوری یادگیری نشانه- زمینه

9. فن آوری های یادگیری رشدی

10. آموزش فناوری اطلاعات

11. فن آوری های آموزش از راه دور

فصل 7

فصل 8

فصل 9

بخش 2. روانشناسی دبیرستان

فصل 1. ویژگی های رشد شخصیت دانش آموز

فصل 2. گونه شناسی شخصیت دانش آموز و معلم

فصل 3. بررسی روانشناختی و تربیتی شخصیت دانش آموز

پیوست 1. طرح های روانشناختی "ویژگی های روانشناختی فردی شخصیت"

ضمیمه 2. طرح های روانشناختی "ارتباطات و تاثیرات اجتماعی-روانی"

فصل 4. روانشناسی آموزش حرفه ای

1. مبانی روانشناختی خودمختاری حرفه ای

2. تصحیح روانی شخصیت دانش آموز با انتخاب مصالحه حرفه

3. روانشناسی رشد حرفه ای شخصیت

4. ویژگی های روانی یادگیری دانش آموزان

5. مشکلات بهبود عملکرد تحصیلی و کاهش افت تحصیلی دانش آموزان

6. مبانی روانشناختی برای شکل گیری تفکر سیستمی حرفه ای

7. ویژگی های روانی تربیت دانش آموزان و نقش گروه های دانش آموزی

ضمیمه.طرح‌های روان‌شناختی «پدیده‌های اجتماعی و تشکیل تیم»

کتابشناسی - فهرست کتب


آموزش و پرورش و روانشناسی آموزش عالی

بخش 1. پداگوژی آموزش عالی

فصل 1. توسعه مدرن آموزش در روسیه و

خارج از کشور

نقش آموزش عالی در تمدن مدرن

در جامعه مدرن، آموزش به یکی از گسترده ترین حوزه های فعالیت بشر تبدیل شده است. بیش از یک میلیارد دانش آموز و تقریبا 50 میلیون معلم در آن مشغول به کار هستند. نقش اجتماعی آموزش و پرورش به طور قابل توجهی افزایش یافته است: چشم انداز توسعه بشر امروز تا حد زیادی به جهت گیری و اثربخشی آن بستگی دارد. که در دهه گذشتهجهان در حال تغییر نگرش نسبت به انواع آموزش است.

آموزش به ویژه آموزش عالی به عنوان عامل اصلی و پیشرو در پیشرفت اجتماعی و اقتصادی تلقی می شود. دلیل چنین توجهی در درک این نکته نهفته است که مهمترین ارزش و سرمایه اصلی جامعه مدرن، فردی است که بتواند دانش جدید را جستجو کند و بر آن مسلط شود و تصمیمات غیر استاندارد بگیرد.

در اواسط دهه 60. کشورهای پیشرفته به این نتیجه رسیده اند که پیشرفت علمی و فناوری قادر به حل حادترین مشکلات جامعه و فرد نیست، تضاد عمیقی بین آنها آشکار می شود. بنابراین، برای مثال، توسعه عظیم نیروهای مولده حداقل سطح رفاه لازم را برای صدها میلیون نفر تضمین نمی کند. بحران اکولوژیکی یک ویژگی جهانی پیدا کرده است و تهدیدی واقعی برای نابودی کامل زیستگاه همه زمینیان ایجاد کرده است. بی رحمی در رابطه با دنیای گیاهی و جانوری انسان را به موجودی بی رحم و بی روح تبدیل می کند.

در سال های اخیر محدودیت ها و خطرات پیشرفتهای بعدیبشریت از طریق رشد صرفا اقتصادی و افزایش قدرت فنی و همچنین این واقعیت که توسعه آینده بیشتر توسط سطح فرهنگ و خرد انسان تعیین می شود. به عقیده اریش فروم، توسعه نه آنقدر با آنچه که یک فرد دارد تعیین می‌شود، بلکه به این بستگی دارد که او چه کسی است، چه کاری می‌تواند با آنچه که دارد انجام دهد.

همه اینها کاملاً بدیهی است که در غلبه بر بحران تمدن، در حل حادترین مشکلات جهانی بشر، آموزش باید نقش عظیمی ایفا کند. یکی از اسناد یونسکو (گزارش وضعیت آموزش جهانی برای سال 1991، پاریس، 1991) می گوید: «اکنون به طور کلی پذیرفته شده است که سیاست هایی با هدف مبارزه با فقر، کاهش مرگ و میر کودکان و بهبود سلامت جامعه، حمایت می کند. محیط، تقویت حقوق بشر، بهبود درک بین المللی و غنی سازی فرهنگ ملیبدون استراتژی آموزشی مناسب کارساز نخواهد بود. تلاش برای تضمین و حفظ رقابت در توسعه فناوری پیشرفته بیهوده خواهد بود."

باید تأکید کرد که تقریباً همه کشورهای توسعه یافته اصلاحاتی را در سیستم های آموزشی ملی در اعماق و مقیاس های مختلف انجام دادند و منابع مالی هنگفتی را در آنها سرمایه گذاری کردند. اصلاحات آموزش عالی وضعیت سیاست دولتی را به خود اختصاص داده است، زیرا ایالت ها متوجه شده اند که سطح آموزش عالی در یک کشور توسعه آینده آن را تعیین می کند. در راستای این سیاست، مسائل مربوط به رشد تعداد دانشجویان و تعداد دانشگاه‌ها، کیفیت دانش، کارکردهای جدید آموزش عالی، رشد کمی اطلاعات و گسترش فناوری‌های نوین اطلاعاتی و غیره مطرح شد. حل شد.

اما در عین حال در 10-15 سال گذشته مشکلاتی که در چارچوب اصلاحات قابل حل نیست، یعنی. در چارچوب رویکردهای روش شناختی سنتی، و بیشتر و بیشتر از بحران جهانی آموزش صحبت می کنند. سیستم های آموزشی موجود کارکرد خود را انجام نمی دهند - تشکیل یک نیروی خلاق، نیروهای خلاق جامعه.

در سال 1968، دانشمند و مربی آمریکایی F. G. Coombs، شاید برای اولین بار، تحلیلی از مشکلات حل نشده آموزش ارائه کرد: فرم متفاوتقوی تر یا ضعیف تر. اما چشمه‌های داخلی آن در همه کشورها به یک اندازه خودنمایی می‌کند - توسعه‌یافته و در حال توسعه، ثروتمند و فقیر، که مدت‌ها به خاطر مؤسسات آموزشی خود مشهور بودند یا اکنون آنها را به سختی ایجاد کرده‌اند. وضعیت در حوزه آموزش بیش از پیش نگران کننده شده است.

بیانیه بحران آموزش و پرورش از ادبیات علمیبه اسناد رسمی و اظهارات دولتمردان منتقل شد.

گزارشی از کمیسیون ملی کیفیت آموزشی ایالات متحده تصویر تیره‌ای را نشان می‌دهد: "ما مرتکب یک عمل جنون آمیز خلع سلاح آموزشی شده‌ایم. ما نسلی از آمریکایی‌ها را بی‌سواد در علم و فناوری پرورش می‌دهیم." نظر ژیسکار دستن، رئیس جمهور سابق فرانسه نیز جالب است: "به نظر من شکست اصلی جمهوری پنجم این است که نتوانست مشکل آموزش و پرورش جوانان را به طور رضایت بخشی حل کند."

بحران آموزش اروپای غربی و آمریکا نیز به یک موضوع تبدیل شده است داستان. به عنوان مثال می توان به مجموعه ای از رمان ها درباره ویلت توسط طنزپرداز انگلیسی تام شارپ یا رمان مهره چهارم اثر نویسنده فنلاندی مارتی لارنی اشاره کرد.

در علم داخلی، تا همین اواخر، مفهوم "بحران آموزش جهانی" مردود بود. به گفته دانشمندان شوروی، بحران آموزشی فقط در خارج از کشور ممکن به نظر می رسید، "با آنها". اعتقاد بر این بود که "در کشور ما" فقط می توان در مورد "مشکلات رشد" صحبت کرد. امروزه هیچکس وجود بحران در نظام آموزشی داخلی را مناقشه نمی کند. برعکس، تمایل به تجزیه و تحلیل و تعریف علائم و راه های برون رفت از شرایط بحرانی وجود دارد.

Gershunskip B. S. روسیه: آموزش و آینده. بحران آموزش در روسیه در آستانه قرن بیست و یکم. م.، 1993; Shukshunov V. E.، به گردن V. F.، Romanova L. I. از طریق توسعه آموزش به روسیه جدید. م.، 1993; و غیره.

نویسندگان با تحلیل مفهوم پیچیده و گسترده «بحران آموزش و پرورش» تأکید می‌کنند که به هیچ وجه مشابه با افول مطلق نیست. آموزش عالی روسیه به طور عینی یکی از موقعیت های پیشرو را اشغال کرده است، دارای تعدادی مزیت است که در زیر برجسته خواهد شد.

ماهیت بحران جهانی در درجه اول در جهت گیری سیستم آموزشی فعلی (به اصطلاح آموزش حمایتی) به گذشته، تمرکز آن بر تجربه گذشته، در غیاب جهت گیری به آینده دیده می شود. این ایده به وضوح در بروشور V.E. شوکشونوا، V.F. وزیاتیشوا، L.I. رومانکووا و در مقاله O.V. دولژنکو "افکار بی فایده، یا یک بار دیگر در مورد آموزش".

توسعه مدرن جامعه ایجاب می کند سیستم جدیدآموزش - "آموزش نوآورانه"، که در دانش آموزان توانایی تعیین آینده، مسئولیت در قبال آن، ایمان به خود و توانایی های حرفه ای آنها برای تأثیرگذاری بر این آینده را در دانش آموزان شکل می دهد.

در کشور ما بحران آموزش ماهیتی دوگانه دارد:

اولاً، این مظهر بحران جهانی در آموزش است.

ثانیاً، در یک محیط و تحت تأثیر قدرتمند بحران دولت، کل سیستم اجتماعی-اقتصادی و اجتماعی-سیاسی اتفاق می افتد.

بسیاری از خود می پرسند که آیا درست است که در شرایط چنین شرایط تاریخی دشواری در روسیه در حال حاضر اصلاحات در آموزش و پرورش به ویژه آموزش عالی آغاز شود؟ این سؤال مطرح می شود که آیا اصلاً به آنها نیاز است ، زیرا بدون شک مدرسه عالی روسیه در مقایسه با مدارس عالی ایالات متحده و اروپا دارای مزایای زیادی است؟ قبل از پاسخ به این سوال، بیایید "تحولات" مثبت آموزش عالی روسیه را فهرست کنیم:

تقریباً در تمام زمینه های علم، فناوری و تولید، قادر به آموزش پرسنل است.

از نظر مقیاس آموزش متخصصان و در دسترس بودن پرسنل یکی از مکان های پیشرو در جهان را اشغال می کند.

· متفاوت است سطح بالاآموزش بنیادی، به ویژه در علوم طبیعی؛

به طور سنتی بر فعالیت حرفه ایو ارتباط نزدیکی با تمرین دارد.

اینها مزایای سیستم آموزشی روسیه (تحصیلات عالی) است.

با این حال، به وضوح تشخیص داده شده است که اصلاح آموزش عالی در کشور ما یک نیاز فوری است. تغییرات در حال وقوع در جامعه به طور فزاینده ای کاستی های آموزش عالی داخلی را که زمانی به عنوان مزایای آن در نظر می گرفتیم عینیت می بخشد:

در شرایط مدرن، کشور به چنین متخصصانی نیاز دارد که نه تنها امروز "فارغ التحصیل" نمی شوند، بلکه برای آموزش ما نیز هستند نظام آموزش و پرورشهنوز پایگاه علمی و روش شناختی ایجاد نکرده است.

· آموزش رایگان متخصصان و دستمزدهای فوق العاده پایین برای کار آنها ارزش آموزش عالی و نخبه بودن آن را از نظر رشد سطح فکری افراد کم ارزش کرده است. وضعیت آن، که باید نقش اجتماعی و حمایت مادی خاصی را برای فرد فراهم کند.

· اشتیاق بیش از حد برای آموزش حرفه ای به ضرر رشد عمومی معنوی و فرهنگی فرد بود.

رویکرد متوسط ​​به فرد، تولید ناخالص "محصولات مهندسی"، عدم تقاضا برای دهه‌ها هوش، استعداد، اخلاق و حرفه‌ای بودن منجر به انحطاط شده است. ارزشهای اخلاقی، به روشنفکر زدایی از جامعه، سقوط اعتبار یک فرد بسیار تحصیلکرده. این سقوط در کهکشانی از مسکو و سایر سرایداران با تحصیلات دانشگاهی، به طور معمول، شخصیت‌های خارق‌العاده تحقق یافت.

مدیریت تمامیت خواهانه آموزش، تمرکز بیش از حد، یکپارچه سازی الزامات، ابتکار عمل و مسئولیت گروه آموزشی را سرکوب کرد.

در نتیجه نظامی شدن جامعه، اقتصاد و آموزش، یک ایده تکنوکراتیک از نقش اجتماعی متخصصان، بی احترامی به طبیعت و انسان شکل گرفته است.

انزوا از جامعه جهانی از یک سو و کار بسیاری از صنایع مبتنی بر مدل های خارجی، خرید واردات کل کارخانه ها و فناوری ها از سوی دیگر، مخدوش شده است. عملکرد اصلیمهندس - توسعه خلاقانه تجهیزات و فناوری اساساً جدید؛

رکود اقتصادی، بحران دوره انتقالی منجر به کاهش شدید حمایت مالی و مادی برای آموزش و پرورش، به ویژه آموزش عالی شد.

امروزه، این ویژگی های منفی به ویژه تشدید شده و توسط تعدادی دیگر از ویژگی های کمی تکمیل شده است، که بر وضعیت بحرانی آموزش عالی در روسیه تأکید دارد:

· یک روند نزولی ثابت در تعداد دانش آموزان وجود دارد (برای 10 سال تعداد دانش آموزان 200 هزار کاهش یافته است).

· سیستم موجودآموزش عالی فرصت های یکسانی را برای تحصیل در دانشگاه ها برای جمعیت کشور فراهم نمی کند.

· کاهش شدیدی در تعداد کارکنان آموزش عالی (بیشتر آنها برای کار به کشورهای دیگر ترک می کنند) و خیلی بیشتر شده است.

لازم به ذکر است که دولت روسیه تلاش های قابل توجهی را با هدف اصلاح موفق آموزش عالی انجام می دهد. به ویژه، توجه اصلی به تجدید ساختار سیستم مدیریت آموزش عالی، یعنی:

توسعه گسترده اشکال خودگردانی؛

· مشارکت مستقیمدانشگاه ها در توسعه و اجرای سیاست آموزشی دولتی؛

ارائه حقوق گسترده تر به دانشگاه ها در تمامی زمینه های فعالیتشان.

· گسترش آزادی های تحصیلی برای معلمان و دانش آموزان.

در محافل فکری روسیه، عواقب احتمالی کاهش تدریجی آموزش و کاهش حمایت اجتماعی دانش آموزان و معلمان به طور فزاینده ای آشکار می شود. این درک وجود دارد که گسترش غیرقانونی اشکال فعالیت بازار به حوزه آموزش، نادیده گرفتن ماهیت خاص فرآیند آموزشی می تواند منجر به از دست دادن آسیب پذیرترین مؤلفه های ثروت اجتماعی - تجربه علمی و روش شناختی و سنت های فعالیت خلاق شود. .

بنابراین، وظایف اصلی اصلاح سیستم آموزش عالی به حل مشکل ماهیت اساسی و سازمانی و مدیریتی، توسعه یک سیاست دولتی متعادل، جهت گیری آن به سمت آرمان ها و منافع روسیه جدید کاهش می یابد. و با این حال، پیوند اصلی، هسته، مبنای خروج آموزش روسیه از بحران چیست؟

بدیهی است که مشکل توسعه بلندمدت آموزش عالی تنها با اصلاحات سازمانی، مدیریتی و محتوایی قابل حل نیست.

در این راستا، مسئله لزوم تغییر پارادایم آموزش و پرورش بیش از پیش مطرح می شود.

ما توجه خود را بر مفهومی متمرکز کردیم که توسط دانشمندان آکادمی بین المللی علوم آموزش عالی (ANHS) V.E. شوکشونوف، V.F. ویزیاتیشف و دیگران.به عقیده آنها خاستگاه علمی سیاست جدید آموزشی را باید در سه حوزه جستجو کرد: فلسفه تعلیم و تربیت، علوم انسان و جامعه و «نظریه عمل» (شکل 1.2).

فلسفه تعلیم و تربیتباید در مورد جایگاه یک فرد در دنیای مدرن، در مورد معنای وجود او، در مورد نقش اجتماعی آموزش در حل مشکلات کلیدی بشر ایده جدیدی ارائه دهد.

علوم انسان و جامعه (روانشناسی تعلیم و تربیت، جامعه شناسی و غیره) برای داشتن یک درک علمی مدرن از الگوهای رفتار و رشد انسان و نیز مدلی از تعاملات بین افراد در درون نظام آموزشی و نظام آموزشی مورد نیاز است. خود - با جامعه.

"نظریه عمل"، شامل آموزش مدرن، طراحی اجتماعی، مدیریت سیستم آموزشی و غیره، فرصتی را برای ارائه یک سیستم آموزشی جدید در مجموع فراهم می کند: تعیین اهداف، ساختارهای سیستم، اصول سازمان و مدیریت آن همچنین ابزاری برای اصلاح و انطباق نظام آموزشی با شرایط متغیر زندگی خواهد بود.

بنابراین، مبانی اساسی توسعه آموزش نشان داده شده است. جهات توسعه پارادایم پیشنهادی آموزش چیست؟

روی میز. 1.1 ارائه شده است گزینه های ممکنتوسعه آموزش

جدول 1.1.

گزینه هایی برای توسعه آموزش

عناصر / پارادایم ها پارادایم موجود توسعه احتمالی
وظیفه اصلی انسان شناخت دنیای موجود تغییر هدفمند جهان
مبنای علمی فعالیت روش علمی طبیعی نظریه عمل تحول آفرین
یک کار معمولی دارد فقط یکی راه حل صحیح بسیاری از راه حل های عملی
معیارهای ارزیابی تصمیم فقط یکی: "درست - غلط" معیارهای زیادی: سودمندی، کارایی، بی ضرری
نقش اخلاق، اخلاق و اخلاق جایی ندارند، نیازی ندارند برای تصمیم گیری لازم است
وظیفه اصلی آموزش و پرورش برای آگاهی از جهان موجود و قوانین آن برای تجهیز روش شناسی تحول خلاق جهان
امکان شکل گیری معنوی شخصیت فقط به طور جداگانه از طریق آموزش لیبرال در جریان فعالیت کاملاً ممکن و مطلوب است

روش پیشنهادی را می توان انسان گرایانه نامید، زیرا در مرکز آن یک شخص قرار دارد رشد معنوی، نظام ارزشی علاوه بر این، روش جدید، که اساس فرآیند آموزشی است، وظیفه شکل گیری ویژگی های اخلاقی و ارادی، آزادی خلاق فرد را تعیین می کند.

در این راستا، مشکل انسان‌سازی و انسان‌دوستانه‌سازی آموزش کاملاً آشکار است که با روش‌شناسی جدید، معنایی بسیار عمیق‌تر از آشنا کردن فرد با فرهنگ بشردوستانه پیدا می‌کند.

نکته این است که باید فعالیت های متخصصان را انسانی کرد. و برای این شما نیاز دارید:

· اولاً در معنای مفهوم «بنیادسازی تعلیم و تربیت» بازنگری شود و معنای جدیدی به آن بخشیده شود و علم انسان و جامعه را در پایگاه دانش اصلی قرار دهد. در روسیه، این یک مشکل آسان نیست.

ثانیاً، شکل گیری تفکر سیستمی، بینش یکپارچه از جهان بدون تقسیم به «فیزیکدان» و «غزل سرا» مستلزم حرکت متقابل و نزدیک شدن احزاب است.

فعالیت فنی باید انسانی شود. اما علوم انسانی نیز باید در جهت تسلط بر ارزش های جهانی انباشته شده در حوزه علمی و فنی گام بردارد. این شکاف در آموزش فنی و بشردوستانه بود که منجر به ضعیف شدن محتوای بشردوستانه فرآیند آموزشی، کاهش سطح خلاقیت و فرهنگی یک متخصص، اقتصادی و نیهیلیسم قانونیو در نهایت - کاهش پتانسیل علم و تولید.

روانشناس معروف وی. معمولاً وقتی صحبت از انسانی‌سازی آموزش مهندسی می‌شود، تنها افزایش سهم رشته‌های بشردوستانه در برنامه‌های درسی دانشگاه است. در همان زمان، به دانش آموزان تاریخ هنر و سایر رشته های بشردوستانه ارائه می شود که به ندرت به طور مستقیم با فعالیت آینده یک مهندس مرتبط است. اما این به اصطلاح "انسان دوستانه خارجی" است.

تأکید می کنیم که در میان قشر هوشمند علمی و فنی، سبک تفکر تکنوکراتیک حاکم است که دانشجویان از همان ابتدای تحصیل در دانشگاه آن را در خود «جذب» می کنند. بنابراین، آنها مطالعه علوم انسانی را به عنوان چیزی ثانویه تلقی می کنند و گاهی اوقات نیهیلیسم آشکار را نشان می دهند.

یک بار دیگر به یاد بیاورید که جوهر انسان سازی آموزش در درجه اول در شکل گیری فرهنگ تفکر، توانایی های خلاق دانش آموز مبتنی بر درک عمیق تاریخ فرهنگ و تمدن، کل میراث فرهنگی دیده می شود. این دانشگاه به گونه ای طراحی شده است که متخصصی را آماده کند که قادر به خودسازی مداوم، خودسازی باشد و هر چه طبیعت او غنی تر باشد، خود را در فعالیت های حرفه ای درخشان تر نشان می دهد. اگر این مشکل حل نشود، همانطور که فیلسوف روسی جی پی فدوتوف در سال 1938 نوشت، «... چشم انداز یک روسیه صنعتی، قدرتمند، اما بی روح و بی روح وجود دارد... قدرت بی روح برهنه، منسجم ترین بیان است. تمدن لعنتی قابیل."

بنابراین، جهت گیری های اصلی اصلاح آموزش روسیه باید چرخش به سمت شخص، توسل به معنویت او، مبارزه با علم گرایی، اسنوبیسم تکنوکراتیک و ادغام علوم خصوصی باشد (جدول 1.2).

جدول 1.2

جهات اصلی اصلاحات در عرصه علم:
به طرف شخص بچرخید.
· مبارزه با اسنوبیسم تکنوکرات.
· ادغام علوم خصوصی.
شرایط لازم:
· احیای حیثیت آموزش و پرورش.
· ادراک فعال از علوم انسان و جامعه.
· دموکراتیک سازی، غیرنظامی سازی، ایدئولوژی زدایی.
· تمرکز بر فناوری های توسعه پسا صنعتی.
منافع اصلی فدرال
· توسعه هماهنگ و آزاد اعضای جامعه.
· بالا بردن و غنی سازی توان اخلاقی و فکری ملت.
· ارائه یک اقتصاد مختلط بازار با متخصصان سطح بالا.

در عین حال، برنامه روسیه برای توسعه آموزش باید دارای مکانیسم هایی باشد که تضمین می کند:

وحدت فضای آموزشی فدرال؛

· درک و درک باز از کل پالت تجربه فرهنگی، تاریخی و آموزشی جهان.

خطوط اصلی برای خروج آموزش روسیه از بحران مشخص شده است. گزینه های احتمالی برای اجرای اصلاحات آموزشی ایجاد شده است. فقط باید آموزش را به سطحی برسانیم که بینشی جدید از جهان، تفکر خلاق جدید ارائه دهد.

فصل 1. توسعه مدرن آموزش در روسیه و خارج از کشور

1. نقش آموزش عالی در تمدن مدرن

در جامعه مدرن، آموزش به یکی از گسترده ترین حوزه های فعالیت بشر تبدیل شده است. بیش از یک میلیارد دانش آموز و تقریبا 50 میلیون معلم در آن مشغول به کار هستند. نقش اجتماعی آموزش به طور قابل توجهی افزایش یافته است: چشم انداز توسعه بشر امروز تا حد زیادی به جهت گیری و اثربخشی آن بستگی دارد. در دهه اخیر، جهان نگرش خود را نسبت به انواع آموزش تغییر داده است. آموزش به ویژه آموزش عالی به عنوان عامل اصلی و پیشرو در پیشرفت اجتماعی و اقتصادی تلقی می شود. دلیل چنین توجهی در درک این نکته نهفته است که مهم ترین ارزش و سرمایه اصلی جامعه مدرن، فردی است که قادر به جستجو و تسلط بر دانش جدید و تصمیم گیری غیراستاندارد باشد.

در اواسط دهه 60. کشورهای پیشرفته به این نتیجه رسیده اند که پیشرفت علمی و فناوری قادر به حل حادترین مشکلات جامعه و فرد نیست، تضاد عمیقی بین آنها آشکار می شود. بنابراین، برای مثال، توسعه عظیم نیروهای مولده حداقل سطح رفاه لازم را برای صدها میلیون نفر تضمین نمی کند. بحران اکولوژیکی یک ویژگی جهانی پیدا کرده است و تهدیدی واقعی برای نابودی کامل زیستگاه همه زمینیان ایجاد کرده است. بی رحمی در رابطه با دنیای گیاهی و جانوری انسان را به موجودی بی رحم و بی روح تبدیل می کند.

در سال های اخیر محدودیت ها و خطرات توسعه بیشتر بشر از طریق رشد صرفا اقتصادی و افزایش توان فنی و همچنین اینکه توسعه آینده بیشتر با سطح فرهنگ و خرد انسان تعیین می شود، بیشتر شده است. در سال های اخیر واقعی تر است. به عقیده اریش فروم، توسعه نه آنقدر با آنچه که یک فرد دارد تعیین می‌شود، بلکه به این بستگی دارد که او چه کسی است، چه کاری می‌تواند با آنچه که دارد انجام دهد.

همه اینها کاملاً بدیهی است که در غلبه بر بحران تمدن، در حل حادترین مشکلات جهانی بشر، آموزش باید نقش عظیمی ایفا کند. یکی از اسناد یونسکو (گزارش وضعیت آموزش جهانی برای سال 1991، پاریس، 1991) می گوید: «اکنون به طور کلی پذیرفته شده است که سیاست هایی با هدف مبارزه با فقر، کاهش مرگ و میر کودکان و بهبود سلامت جامعه، حمایت از محیط زیست، تقویت حقوق بشر، بهبود درک بین المللی و غنی سازی فرهنگ ملی بدون استراتژی آموزشی مناسب کارساز نخواهد بود.

در تعلیم و تربیت، معمولاً آموزش به عنوان فرآیند و نتیجه جذب سیستم معینی از دانش، مهارت ها، نگرش ها و باورها، یعنی مجموعه منظم آنها بر اساس اصول و وظایف از پیش تعیین شده، درک می شود. تعلیم و تربیت انسان در نتایج فعالیت های او، رشد خلاقانه توانایی ها، اشکال ارتباط و رفتار او آشکار می شود. یک فرد تحصیلکرده فردی فرهیخته است که نه تنها دارای شایستگی حرفه ای، بلکه دارای بسیاری از اشکال فرهنگ دیگر نیز می باشد.

آموزش عالیدو نوع کارکرد مرتبط با یکدیگر را در جامعه انجام می دهد:

ولی) عملکرد تولید مثلبا هدف بازتولید فرهنگ، تجربه اجتماعی و روش های فعالیت در نسل های جدید مردم؛ ب) تابع توسعهبا هدف توسعه شخصیت یک فرد و

و جامعه در کل

- تحصیلات- این یکی از راه های ورود انسان به دنیای فرهنگ است. - تحصیلاتوسیله ای برای اجتماعی شدن، شکل گیری و رشد یک فرد به عنوان یک فرد است.

- تحصیلاتیک عامل تأثیرگذار است موقعیت اجتماعیشخصیت، در فرآیند حرفه ای شدن و خود تأییدی.

- تحصیلات-عاملی در بازتولید ساختار اجتماعی-حرفه ای جامعه و پیشرفت اجتماعی است.

جهان امروز در حال پیوستن به نیروهای آموزش و پرورش برای پرداختن به نه تنها محلی، اما همچنین جهانیمشکلات انسانی:

1. مشکلات بین اجتماعی- مهار گسترش سلاح های هسته ای و جلوگیری از جنگ جهانی جدید، هماهنگ سازی روابط اقتصادیبین کشورهای توسعه یافته و عقب مانده، مبارزه با تروریسم و ​​غیره.

2. مشکلات ناشی از تعامل جامعه و طبیعت dy - جلوگیری از تخریب محیط طبیعی، تامین غذا برای جمعیت در حال رشد سریع سیاره و غیره.

3. مشکلات رابطه انسان و جامعه- غلبه بر بحران سلامت ناشی از عوامل اقتصادی و اجتماعی-فرهنگی (اعتیاد به مواد مخدر، اعتیاد به الکل، استرس)؛ کاهش رشد تعداد معلولان جسمی و ذهنی که خطری برای مخزن ژنی انسان است.



دلیل این مشکلات، اولاً خود شخص با سطح تحصیلات ناکافی، با توانایی های توسعه نیافته در جهت یابی است. مسائل معاصر. و همچنین مسئولانه در حل آنها شرکت کنید.

وجود عادی هر جامعه ای بدون عملکرد و توسعه کامل نظام آموزش عالی غیرممکن است. جایگاه آموزش در زندگی جامعه تا حد زیادی با نقشی که در رشد اجتماعی دانش افراد، تجربه، مهارت ها، توانایی ها، فرصت هایی برای توسعه ویژگی های حرفه ای و شخصی آنها ایفا می شود تعیین می کند.

اطلاع رسانی مداوم جامعه جهانی یک واقعیت علمی و واقعی است. عمیق ترین نقش رو به رشد دانش و اطلاعات در توسعه اجتماعی در مفهوم جامعه اطلاعاتی، شکل گیری یک تمدن اطلاعاتی منعکس شد. اطلاعات، دانش به «عامل اجتماعی بنیادی» تبدیل می‌شوند که زیربنای آن است توسعه اقتصادی. این واقعیت که دانش موقعیت های کلیدی در توسعه اقتصادی را اشغال می کند و به منبع اصلی ارزش در جامعه اطلاعاتی پساصنعتی تبدیل می شود، جایگاه آموزش را در ساختار زندگی اجتماعی، رابطه بین حوزه هایی مانند آموزش و اقتصاد به طور اساسی تغییر می دهد. . کسب دانش، اطلاعات، مهارت های جدید، نیاز به تجدید و توسعه دائمی آنها به ویژگی های اساسی کارگران در اقتصاد فراصنعتی تبدیل می شود.

نوع جدیدی از توسعه اقتصادی که در جامعه اطلاعاتی در حال گسترش است، این امر را برای کارگران ضروری می سازد که در طول زندگی خود حرفه خود را تغییر دهند و پیوسته مهارت های خود را ارتقا دهند.

حوزه آموزش به طور قابل توجهی در جامعه اطلاعاتی با حوزه اقتصادی جامعه تلاقی می کند. فعالیت آموزشی در حال تبدیل شدن به یک جزء مهم توسعه اقتصادی است. یک فرد در جامعه اطلاعاتی فرصت های جدیدی برای خودسازی و توسعه دریافت می کند، اما برای استفاده از این فرصت ها به کار فعال برای آموزش شهروندان نیاز است. در ساختار اجتماعی جامعه فراصنعتی، حوزه تعلیم و تربیت با تمامی عناصر این ساختار پیوند تنگاتنگی دارد و سیر توسعه اجتماعی تا حد زیادی به وضعیت این حوزه بستگی دارد.

اهمیت اجتماعی آموزش نیز با عوامل زیر تعیین می شود:

· درک بخش فزاینده ای از جامعه که امروزه آموزش عالی به عنوان یک امر اساسی و حداقل ضروری برای فعالیت خلاقانه که بیشترین رضایت را برای فرد به ارمغان می آورد تبدیل شده است.

· افزایش ارزش آموزش در نظر بسیاری از افراد برای خودسازی، کسب عزت نفس و عزت نفس، گسترش دایره ارتباطات انسانی از طریق درک افراد با ذهنیت فرهنگی متفاوت.

در سالهای اخیر نقش آموزش عالی تغییر کرده است و برای طیف وسیعی از مردم قابل دسترس تر شده است و تعداد دارندگان مدرک دیپلم به طور مداوم در حال افزایش است و افزایش عرضه نیروی کار ماهر و مازاد آن کارفرما را قادر می سازد تا از میان انبوهی از متخصصان انتخاب کنید، و بنابراین، ادعاها را به سطح آموزش افزایش دهید.

آموزش مهم است جزءبازتولید نیروی کار نسبت فزاینده ای از جمعیت فعال در خدمات، آموزش، تحقیقات، ارتباطات، مددکاری اجتماعی و سایر فعالیت هایی که درصد فارغ التحصیلان دانشگاهی بالاتر از مثلاً در کشاورزی و صنایع سنتی است، وجود دارد. بنابراین نقش آموزش عالی در حال افزایش است زیرا تقاضا بیشتر شده است. آموزش عالی برای انتقال دانش، مهارت ها و توسعه کیفیت هایی طراحی شده است که به فارغ التحصیلان امکان می دهد موقعیت های حرفه ای مختلف را کشف کنند و با چرخش های غیر منتظره در جریان تغییرات در فرآیندهای تکنولوژیکی، در سازمان کار و در ساختار حرفه سازگار شوند. آموزش عالی نقش مهمی در هر دانشکده ایفا می کند، زیرا وظیفه اجتماعی مهمی را انجام می دهد: یکی از ابزارهای اجرای عدالت اجتماعی در جامعه است. کسب آموزش عالی در محل کار راه را برای رشد دانش، حرفه ای و فرهنگی برای تعداد زیادی از افرادی که فرصت یادگیری آموزش تمام وقت را ندارند باز می کند. این دلایل بسیار متفاوت است، اغلب آنها به ویژگی های شخصی یک فرد (وضعیت تأهل، شرایط مادی، دور بودن دانشگاه تربیت معلم از محل سکونت و غیره) بستگی ندارند.

تشکیل و عملکرد کارآمدسیستم آموزش عالی نقش مهمی را ایفا می کند شرط ضروریتوسعه اجتماعی و اقتصادی کشور، توسعه همه جانبهشخصیت، و این یکی از زمینه های اصلی آموزش عالی است. آموزش عالی نقش مهمی ایفا می کند و به ویژه تحصیلات دانشگاهی هم به عنوان یک مبتکر عمل می کند و هم به عنوان یک مبتکر در روند افزایش دانش در نتیجه فعالیت های پژوهشی مستمر کمک می کند و هم به عنوان محافظه کار در فعالیت های آموزشی.

امروزه، بسیاری از مردم می‌دانند که کسب مجموعه‌ای از دانش به معنای کسب یک شغل عالی در آینده نیست. آگاهی از این واقعیت، اول از همه، با این واقعیت مرتبط است که باید یاد گرفت چگونه دانش به دست آمده را به کار برد. یک انسان-دایره المعارف در زندگی فقط به این دلیل که نمی داند کجا و چگونه دانشی را که دارد به کار ببرد، به هیچ چیز نمی رسد. توانایی سازماندهی خود، توزیع شایسته زمان خود (مدیریت زمان)، توانایی مدیریت یک تیم و تعیین وظایف صحیح، و همچنین دانستن چگونگی به وجود آوردن آنها - این تضمینی است که شما را تحصیل کرده می نامند. .

حفاظت از مخاط دهان تا حد زیادی توسط ایمونوگلوبولین های کلاس A انجام می شود، بنابراین کمبود در تشکیل این دسته از ایمونوگلوبولین ها بیشترین توجه را برای دندانپزشکان دارد. با نقص در لنفوسیت های T، بیماران در معرض خطر ابتلا به عفونت های ویروسی و قارچی هستند. اولین علائم نقص ایمنی اغلب استوماتیت کاندیدیایی (برفک دهان) یا یک دوره طولانی مدت شدید استوماتیت هرپس است. نقص مادرزادی در ایمنی سلولی با نقض مکانیسم های تنظیم ایمنی در نتیجه غلبه سرکوبگرهای T را می توان با کاندیدیازیس مخاطی پوستی مزمن (کاندیدیازیس گرانولوماتوز مزمن) ترکیب کرد.

نقص ایمنی می تواند علت یا پیامد بیماری های حساسیت مفرط یا بیماری های خود ایمنی باشد. بنابراین، کمبود IgA به جذب آنتی ژن های خارجی از طریق غشای مخاطی کمک می کند که باعث ایجاد حساسیت در بدن می شود.

تظاهرات بالینیحالت های نقص ایمنی می توانند به عنوان عفونت های ناشی از میکروارگانیسم های فرصت طلب، بیماری های خود ایمنی، عکس العمل های آلرژیتیک، تومورها در حفره دهان، بیماری های علت میکروبی (استوماتیت، ژنژیووستوماتیت و غیره) اغلب ظاهر می شود که نتیجه حالت های نقص ایمنی اولیه و ثانویه است. بنابراین، در کودکانی که از نقص ایمنی رنج می برند، مخاط دهان اغلب تحت تأثیر باکتری ها، ویروس ها یا قارچ ها در نتیجه کاهش شدید محافظت سلولی یا هومورال قرار می گیرد. چنین عوارضی در کودکان با نقص اولیه - دیسپلازی مادرزادی تیموس، لنفوگرانولوماتوز اکتسابی مشاهده می شود. لوسمی، کمبود انتخابی IgA، لیزوزیم یا اینترفرون. عوارض مشابه برای بیماران مبتلا به حالت های نقص ایمنی ثانویه ناشی از درمان دارویی (گلوکوکورتیکواستروئیدها و غیره) معمول است. پاتوژنز کاندیدیاز مخاط دهان تحت سلطه علل درون زا است، که اصلی ترین آنها حالت های نقص ایمنی ثانویه است که با دیابت، لوسمی، عفونت های مزمن (سل و غیره) رخ می دهد. دوره بعد از عمل. نشان دهنده حساسیت بالا به عفونت کاندیدیایی در نوزادان و افراد مسن است، به عنوان مثال، در افرادی که وضعیت های نقص ایمنی مرتبط با سن دارند. در صورت عدم وجود آنتی بادی های خاص در بیماران مبتلا به کاندیدیازیس و کاهش همزمان یک واکنش آلرژیک پوستی خاص، می توان یک دوره نامطلوب بیماری را پیش بینی کرد.

در جامعه مدرن، آموزش به یکی از گسترده ترین حوزه های فعالیت بشر تبدیل شده است. بیش از یک میلیارد دانش آموز و تقریبا 50 میلیون معلم در آن مشغول به کار هستند. نقش اجتماعی آموزش و پرورش به طور قابل توجهی افزایش یافته است: چشم انداز توسعه بشر امروز تا حد زیادی به جهت گیری و اثربخشی آن بستگی دارد. در دهه اخیر، جهان نگرش خود را نسبت به انواع آموزش تغییر داده است. تحصیلات،. به ویژه آموزش عالی به عنوان عامل اصلی و پیشرو در پیشرفت اجتماعی و اقتصادی محسوب می شود. دلیل چنین توجهی در درک این نکته نهفته است که مهمترین ارزش و سرمایه اصلی جامعه مدرن، فردی است که بتواند دانش جدید را جستجو کند و بر آن مسلط شود و تصمیمات غیر استاندارد بگیرد.

در اواسط دهه 60. کشورهای پیشرفته به این نتیجه رسیده اند که پیشرفت علمی و فناوری قادر به حل حادترین مشکلات جامعه و فرد نیست، تضاد عمیقی بین آنها آشکار می شود. بنابراین، برای مثال، توسعه عظیم نیروهای مولده حداقل سطح رفاه لازم را برای صدها میلیون نفر تضمین نمی کند. بحران اکولوژیکی یک ویژگی جهانی پیدا کرده است و تهدیدی واقعی برای نابودی کامل زیستگاه همه زمینیان ایجاد کرده است. بی رحمی در رابطه با دنیای گیاهی و جانوری انسان را به موجودی بی رحم و بی روح تبدیل می کند.

توسعه مدرن آموزش در. روسیه و خارج از کشور. در سال های اخیر محدودیت ها و خطرات توسعه بیشتر بشر از طریق رشد صرفا اقتصادی و افزایش توان فنی و همچنین اینکه توسعه آینده بیشتر با سطح فرهنگ و خرد انسان تعیین می شود، بیشتر شده است. در سال های اخیر واقعی تر است. به عقیده اریش فروم، توسعه نه آنقدر با آنچه که یک فرد دارد تعیین می‌شود، بلکه به این بستگی دارد که او چه کسی است، چه کاری می‌تواند با آنچه که دارد انجام دهد.

همه اینها کاملاً بدیهی است که در غلبه بر بحران تمدن، در حل حادترین مشکلات جهانی بشر، آموزش باید نقش عظیمی ایفا کند. یکی از اسناد یونسکو (گزارش وضعیت آموزش جهانی برای سال 1991، پاریس، 1991) می گوید: «اکنون به طور کلی پذیرفته شده است که سیاست هایی با هدف مبارزه با فقر، کاهش مرگ و میر کودکان و بهبود سلامت جامعه، حمایت می کند. محیط زیست، تقویت حقوق بشر، بهبود درک بین المللی و غنی سازی فرهنگ ملی بدون استراتژی آموزشی مناسب کارساز نخواهد بود. تلاش برای تضمین و حفظ رقابت در توسعه فناوری پیشرفته بیهوده خواهد بود.

باید تأکید کرد که تقریباً همه کشورهای توسعه یافته اصلاحاتی را در سیستم های آموزشی ملی در اعماق و مقیاس های مختلف انجام دادند و منابع مالی هنگفتی را در آنها سرمایه گذاری کردند. اصلاحات آموزش عالی وضعیت سیاست دولتی را به خود اختصاص داده است، زیرا ایالت ها متوجه شده اند که سطح آموزش عالی در یک کشور توسعه آینده آن را تعیین می کند. در راستای این سیاست، مسائل مربوط به رشد تعداد دانشجویان و تعداد دانشگاه‌ها، کیفیت دانش، کارکردهای جدید آموزش عالی، رشد کمی اطلاعات و گسترش فناوری‌های نوین اطلاعاتی و... حل و فصل شدند.

اما در عین حال، در 10-15 سال گذشته، مشکلاتی که قابل حل نیستند، به طور فزاینده ای خود را در جهان احساس می کنند: در چارچوب اصلاحات، یعنی. در چارچوب رویکردهای روش شناختی سنتی، و بیشتر و بیشتر از بحران جهانی آموزش صحبت می کنند. سیستم های آموزشی موجود کارکرد خود را انجام نمی دهند - تشکیل یک نیروی خلاق، نیروهای خلاق جامعه. در سال 1968 دانشمند و مربی آمریکایی F.G. اما چشمه‌های درونی آن در همه کشورها به یک اندازه خودنمایی می‌کند - توسعه‌یافته و در حال توسعه، غنی و فقیر، که مدت‌هاست به خاطر مؤسسات آموزشی خود مشهور بوده‌اند یا اکنون آنها را به سختی ایجاد می‌کنند. تقریباً 20 سال بعد، در کتاب جدید خود با عنوان «منظره ای از دهه 80» نیز به این نتیجه می رسد که بحران در آموزش و پرورش بدتر شده و وضعیت عمومی در حوزه آموزش و پرورش نگران کننده تر شده است.

بیان بحران آموزش و پرورش از ادبیات علمی به اسناد رسمی و اظهارات دولتمردان تبدیل نشد.

گزارش کمیسیون ملی کیفیت آموزشی ایالات متحده تصویری غمگین را ترسیم می کند: «ما یک عمل جنون آمیز خلع سلاح آموزشی مرتکب شده ایم. ما در حال پرورش نسلی از آمریکایی‌های بی‌سواد در علم و فناوری هستیم.» نظر رئیس جمهور سابق فرانسه، ژیسکار d "Estaing" خالی از لطف نیست: "من فکر می کنم که شکست اصلی جمهوری پنجم این است که نتوانست مشکل آموزش و پرورش و پرورش جوانان را به طور رضایت بخشی حل کند."

آموزش و پرورش باید

به یک عامل پیشرو تبدیل شود

پیش رفتن

بحران آموزش اروپای غربی و آمریکا به موضوعی در ادبیات داستانی نیز تبدیل شده است. به عنوان مثال می توان به سریال Wilt اثر طنزپرداز انگلیسی تام شارپ یا The Fourth Vertebra اثر نویسنده فنلاندی مارتی لارنی اشاره کرد.

در علم داخلی، تا همین اواخر، مفهوم "بحران آموزش جهانی" رد شد. به گفته دانشمندان شوروی، بحران آموزشی فقط در خارج از کشور ممکن به نظر می رسید، "با آنها". اعتقاد بر این بود که "با ما" فقط می توانیم در مورد "مشکلات رشد" صحبت کنیم. امروزه هیچکس وجود بحران در نظام آموزشی داخلی را مناقشه نمی کند. برعکس، تمایل به تحلیل و تعریف علائم و راه‌های خروج از بحران وجود دارد.

نویسندگان با تحلیل مفهوم پیچیده و گسترده «بحران آموزش و پرورش» تأکید می‌کنند که به هیچ وجه مشابه افول مطلق نیست. آموزش عالی روسیه به طور عینی یکی از موقعیت های پیشرو را اشغال کرده است، دارای تعدادی مزیت است که در زیر برجسته خواهد شد.

ماهیت بحران جهانی در درجه اول در جهت گیری نظام آموزشی موجود (به اصطلاح آموزش حمایتی) به گذشته، جهت گیری آن به تجربه گذشته، در غیاب جهت گیری به آینده دیده می شود.این ایده به وضوح در بروشور VE شوکشونوا، V.F. وزیاتیشوا، L.I. رومانکووا و وی. مقاله توسط O.V. Dolzhenko "افکار بی فایده، یا یک بار دیگر در مورد آموزش و پرورش."

توسعه مدرن جامعه مستلزم یک سیستم آموزشی جدید - "آموزش نوآورانه" است که در دانش آموزان توانایی تعیین آینده ، مسئولیت در قبال آن ، ایمان به خود و توانایی های حرفه ای آنها برای تأثیرگذاری بر این آینده را در دانش آموزان شکل می دهد.

در کشور ما بحران آموزش ماهیتی دوگانه دارد. اولاً، این مظهر بحران آموزش جهانی است. ثانیاً، در یک محیط و تحت تأثیر قدرتمند بحران دولت، کل سیستم اجتماعی-اقتصادی و اجتماعی-سیاسی اتفاق می افتد. بسیاری از خود می پرسند که آیا درست است که در شرایط چنین شرایط تاریخی دشواری در روسیه در حال حاضر اصلاحات در آموزش و پرورش به ویژه آموزش عالی آغاز شود؟ این سؤال مطرح می شود که آیا اصلاً به آنها نیاز است ، زیرا بدون شک مدرسه عالی روسیه در مقایسه با مدارس عالی ایالات متحده و اروپا دارای مزایای زیادی است؟ قبل از پاسخ به این سوال، بیایید "تحولات" مثبت آموزش عالی روسیه را فهرست کنیم:

تقریباً در تمام زمینه های علم، فناوری و تولید، قادر به آموزش پرسنل است.

از نظر مقیاس آموزش متخصصان و در دسترس بودن پرسنل، یکی از مکان های پیشرو در جهان را به خود اختصاص داده است.

با سطح بالایی از آموزش اساسی، به ویژه در علوم طبیعی، متمایز است.

به طور سنتی بر فعالیت های حرفه ای متمرکز است و رابطه نزدیکی با تمرین دارد.

اینها مزایای سیستم آموزشی روسیه (تحصیلات عالی) است.

با این حال، به وضوح تشخیص داده شده است که اصلاح آموزش عالی در کشور ما یک نیاز فوری است. تغییرات در حال وقوع در جامعه به طور فزاینده ای کاستی های آموزش عالی داخلی را که زمانی به عنوان مزایای آن در نظر می گرفتیم عینیت می بخشد:

در شرایط مدرن، کشور به چنین متخصصانی نیاز دارد که نه تنها امروز «فارغ التحصیل» نمی شوند، بلکه نظام آموزشی ما هنوز مبنای علمی و روش شناختی برای تربیت آنها ایجاد نکرده است.

آموزش رایگان متخصصان و دستمزدهای فوق العاده پایین برای کار آنها ارزش آموزش عالی و نخبه بودن آن را از نظر توسعه سطح فکری افراد کم ارزش کرده است. وضعیت آن، که باید نقش اجتماعی و حمایت مادی خاصی را برای فرد فراهم کند.

اشتیاق بیش از حد برای آموزش حرفه ای به ضرر رشد عمومی معنوی و فرهنگی فرد بود.

* رویکرد متوسط ​​به فرد، تولید ناخالص «محصولات مهندسی»، فقدان تقاضا برای دهه‌ها هوش، استعداد، اخلاق و حرفه‌گرایی منجر به تنزل ارزش‌های اخلاقی، عقل‌زدایی جامعه و کاهش اعتبار یک فرد با تحصیلات عالی. این سقوط در کهکشانی از مسکو و سایر سرایداران با تحصیلات دانشگاهی، به طور معمول، شخصیت‌های خارق‌العاده تحقق یافت.

مدیریت توتالیتر آموزش، تمرکز بیش از حد، یکپارچه سازی الزامات، ابتکار عمل و مسئولیت هیئت آموزشی را سرکوب کرد.

در نتیجه نظامی شدن جامعه، اقتصاد و آموزش، یک ایده تکنوکراتیک از نقش اجتماعی متخصصان، بی احترامی به طبیعت و انسان شکل گرفت.

انزوا از جامعه جهانی، از یک سو، و کار بسیاری از صنایع مبتنی بر مدل های خارجی، خرید واردات کل کارخانه ها و فناوری ها، از سوی دیگر، عملکرد اصلی یک مهندس - توسعه خلاقانه تجهیزات اساساً جدید و ... را مخدوش کرد. فن آوری؛

رکود اقتصادی، بحران دوره انتقالی منجر به کاهش شدید حمایت مالی و مادی برای آموزش و پرورش، به ویژه آموزش عالی شد.

امروزه، این ویژگی های منفی به ویژه تشدید شده و توسط تعدادی دیگر از ویژگی های کمی تکمیل شده است، که بر وضعیت بحرانی آموزش عالی در روسیه تأکید دارد:

  • * روند نزولی ثابت در تعداد دانش آموزان وجود دارد: (برای 10 سال تعداد دانش آموزان 200 هزار کاهش یافته است). سیستم موجود آموزش عالی فرصت های یکسانی را برای تحصیل در دانشگاه ها برای جمعیت کشور فراهم نمی کند.
  • * کاهش شدید تعداد آموزش "سپاه" آموزش عالی (بیشتر آنها برای کار در کشورهای دیگر ترک می کنند) و خیلی بیشتر.

لازم به ذکر است که دولت روسیه تلاش های قابل توجهی را با هدف اصلاح موفق آموزش عالی انجام می دهد. به ویژه، توجه اصلی به تجدید ساختار سیستم مدیریت آموزش عالی، یعنی:

توسعه گسترده اشکال خودگردانی؛

مشارکت مستقیم دانشگاه ها در توسعه و اجرای سیاست آموزشی دولتی؛

ارائه حقوق گسترده تر به دانشگاه ها در همه زمینه های فعالیتشان.

گسترش آزادی های تحصیلی برای معلمان و دانش آموزان.

در محافل فکری روسیه، عواقب احتمالی کاهش تدریجی آموزش و کاهش حمایت اجتماعی دانش آموزان و معلمان به طور فزاینده ای آشکار می شود. این درک وجود دارد که گسترش غیرقانونی اشکال فعالیت بازار به حوزه آموزش، نادیده گرفتن ماهیت خاص فرآیند آموزشی می تواند منجر به از دست دادن آسیب پذیرترین مؤلفه های ثروت اجتماعی - تجربه علمی و روش شناختی و سنت های فعالیت خلاق شود. .

بنابراین، وظایف اصلی اصلاح سیستم آموزش عالی به حل مشکل ماهیت اساسی و سازمانی و مدیریتی، توسعه یک سیاست دولتی متوازن، جهت دهی آن به آرمان ها و منافع روسیه جدید خلاصه می شود. آیا پیوند اصلی، هسته اصلی، مبنای نتیجه گیری آموزش روسیه از بحران است؟

بدیهی است که مشکل توسعه بلندمدت آموزش عالی تنها با اصلاحات سازمانی، مدیریتی و محتوایی قابل حل نیست.

در ارتباط با این موضوع، مسئله نیاز با اصرار بیشتری مطرح می شود. صد تغییر در پارادایم آموزش

ما توجه خود را بر مفهوم توسعه یافته توسط دانشمندان آکادمی بین المللی علوم آموزش عالی (ANHS) V. E. Shchukshunov، V. F. Vzyatyshev و دیگران در مورد انسان و جامعه و "نظریه عمل" متمرکز کردیم (طرح 1.1).