گروه گویش های پسکوف. فرهنگ لغت منطقه ای پسکوف با داده های تاریخی

30.11.2020
  • یاک قوی (تلفظ صدا [ولی]در اولین هجای از پیش تاکید شده بعد از صامت های نرم به جای مصوت های غیر بلند، بدون توجه به مصوت تاکید شده: سیالو، سیاسترا، تیارات، نیاسی و غیره.
  • توزیع ترکیبات -th، -hey مطابق با -oh: evil، ryu، myu; zley، ray، mei و غیره
  • کلاتر (توفیق تصادفی / ساعت/ و / ج/ که در [ج])
  • تلفظ ў در انتهای کلمه و هجا: dro [ў]، laʹ [ў] ka و غیره.
  • مصادف شدن پایان پاداهای ابزاری و داتیو. pl اعداد: بریم سراغ قارچ
  • جمع تشکیل اسم. اعداد با پایان -s: جنگل ها، خانه ها، چشم ها و غیره.

نقشه گویش شناسی 1965

منطقه توزیع

گستره گروه گویش‌های پسکوف بخش غربی گویش‌های آکایا روسی مرکزی را اشغال می‌کند و عمدتاً قلمرو منطقه پسکوف را به‌جز بخش‌های شدید شمالی و جنوبی آن و همچنین سرزمین‌های کوچک مجاور نووگورود و توور را در بر می‌گیرد. مناطق در شمال و شرق، لهجه‌های پسکوف با سایر گویش‌های روسیه مرکزی هم مرز هستند - گروه گدوف، نووگورود و سلیگرو-تورژکوف. در جنوب، آنها با لهجه های گروه غربی و دنیپر علیا از گویش جنوبی مرز دارند. و در غرب با مناطق پراکنده زبانهای استونیایی و لتونیایی همزیستی دارند. لهجه های گروه پسکوف نیز در ساحل غربی دریاچه پیپسی در میان معتقدان قدیمی روسی در استونی رایج است.

تاریخ

اساس شکل گیری لهجه های مدرن پسکوف، گویش باستانی پسکوف بود که در قلمرو ایالت قرون وسطایی پسکوف توسعه یافت. ویژگی های متمایز کنندهلهجه های گروه پسکوف. به طور کلی، تشکیل مرزهای شمالی و شرقی پسکوف و همچنین جدا شدن گروه گویش های Gdov از آن، نسبتاً اواخر در قرن 15-18 رخ داد.

ویژگی های گویش پسکوف گواه دگرگونی های باستانی در سیستم زبان و تماس های زبانی نزدیک جمعیت اسلاو (کریویچی) با مردمانی است که به زبان های بالتیک و فینو-اوریک صحبت می کنند.

ویژگی های گویش ها

گروه لهجه‌های پسکوف تمام ویژگی‌های گویشی ذاتی همه لهجه‌های روسی مرکزی غربی را به‌عنوان یک کل، و همچنین گویش‌های روسی مرکزی غربی، از جمله ویژگی‌های بخش غربی‌تر آن‌ها را به اشتراک می‌گذارد، در حالی که ویژگی‌های خاص خود را دارند که فقط برای این گروه ذاتی است. در توزیع لهجه‌های پسکوف، ویژگی‌های زبانی بخش‌های غربی و شرقی (با گویش‌های انتقالی به سلیگرو-تورژکوف) قلمرو متفاوت است. بخشی از ویژگی های گویش، گویش های پسکوف را با لهجه های همسایه زبان بلاروسی ترکیب می کند.

پدیده های گویشی مشترک در همه لهجه های پسکوف

آواشناسی

در زمینه آواشناسی، گویش های پسکوف در درجه اول با ویژگی متمایزی مانند یک یاک قوی، کاهش مصوت مشخص می شوند. درو تطبیق آن با بدر هجاهای تاکیدی و در هجای از پیش تاکید شده دوم: خوب[b]n`(نفت)، هدف[b]b`(کبوتر)، نایب [ب] مربا(متاهل)؛ r[b]kava, m[b]zhikiو غیره، تلفظ واج ها تی" - د"با صدای سوت قوی (zekane): [t's"] iho(ساکت)، [d'z "] en`(روز) و غیره، تلفظ واج های نرم از جانب", h"(و گاهی جامد) با صدای خش خش قوی: [با ''] بخور(هفت) [h ''] el'one(سبز) و غیره

ریخت شناسی و نحو

توزیع فرم های خلاق پادا. واحدها اعداد با پایان -به او, -uyدر اسم همسران جنسیتی که به صامت نرم ختم می شود: گراز[ها], گراز "[uy](گل و لای) و غیره این پدیده عمدتاً در مناطق جنوبی گروه Pskov رایج است. همزمانی پاداهای ابزاری و حرف اضافه. واحدها تعداد صفت - ضمایر با پایان تاکیدی -آنها (هفتم): در جوان, در چهو غیره وجود فرم های کلمه یون- پد اسمی واحدها اعداد ضمیر سوم شخص مذکر. نوع؛ جان(گاه و بیگاه onu) (او) - ضمیمه و مضارع. واحدها تعداد ضمایر سوم شخص زنان. نوع. توزیع اشکال خلقی امری اجرا کن(اجرا کن) اجرا(اجرا کن). وجود یک ساقه با مصوت هدر شکل های زمان حال افعال like حفر کردنو شستشو: m[e]yu(مال خودم) r[e]yu(ازدحام) (ویژگی گویشی ناحیه گویش جنوب غربی).

یک ویژگی گویشی که در گویش‌های نووگورود نیز رایج است: محمول یک فعل مفعول ناسازگار به شکل شوهر است. نوع: قیطان بافته شده است, توت ها چیده شده.

ویژگی های گویش نیز در گروه گویش های گدوف رایج است: وجود فعل های سوم شخص بدون پایان. -تی، در واحد امکان پذیر است. تعداد فعل های صرف I و II و به صورت جمع. تعداد افعال صرف دوم: یون نس"[oʹ](او حمل می کند) دلا[یو](میکند) یون سید[i](او نشسته است) حرکت "[a](پیاده روی)؛ یونی سید "[a](آنها نشسته اند)، حرکت "[a](راه رفتن) و غیره امتداد پارادایم زمان حال فعل تا بتوان به شکل زیر: می توان, moʹ[g]esh, moʹ[g]ut .

واژگان

پدیده های گویشی گویش های اسکوف غربی

(ویژگی ها و ویژگی های زبان خود که اسکوف غربی را با گویش های دیگر پیوند می دهد): اشکال صفحه اسمی. pl اعداد با لهجه -ولیاز اسم زنان نوع با پایه نرم: درخت[n'a'](روستاها) سبز [n'a], اسب [d'aʹ](اسب) قرار دادن "[a], زمین بایر[a]و غیره، لهجه های اسکوف غربی را با گویش های گدوف پیوند می دهد. فرم کلمه مادر شوهردر حالت اسمی واحدها اعداد (پدیده ای از منطقه گویش شمالی)، فرم های مقایسه ای با پسوند اوشه: شیرین تر, قوی ترو غیره.

پدیده های گویشی لهجه های اسکوف شرقی

تلفظ کلمه گندم با مصوت های بینابینی: p[a]shenitsa, p[b]shenitsa، (این ویژگی گویش های پسکوف شرقی را با لهجه روسی جنوبی پیوند می دهد). توزیع مفعول های مفعول همسران. نوع: صادر شده, داده شده استو غیره.

لهجه های مؤمنان قدیمی استونی

و همچنین تمام لهجه‌های اسکوف به طور کلی، لهجه‌های مؤمنان قدیمی با یاک متمایز و یاک قوی مشخص می‌شوند. حضور رضایت کامل دوم ( [نوآروه](بالا) st [o] پیشانی, مرگ «[o] لاشهو غیره.)؛ و همچنین وجود مصوت مصنوعی در حالت های گذشته فعل برو ([و] راه رفت, [و] رفت) وام گیری در واژگان از زبان استونیایی ( مورنیک- آجرکاری و غیره) و دیگر ویژگی های گویشی.

در مورد مقاله "گروه گویش های پسکوف" نظری بنویسید

یادداشت

  1. K. F. Zakharova، V. G. Orlova. تقسیم گویش زبان روسی. M.: Nauka، 1970. ویرایش دوم: M.: Editorial URSS، 2004
  2. Durnovo N. N.، Sokolov N. N.، Ushakov D. N.تجربه نقشه گویشی زبان روسی در اروپا. - م.، 1915.
  3. / زیر کل. ویرایش S. P. Tolstova. - M.: Nauka، 1964. - S. 149.
  4. ، از جانب. 96.
  5. شکل گیری گویش روسی شمالی و گویش های روسی مرکزی. م.، 1970
  6. O. G. Rovnova. درباره زبان مدرن مؤمنان قدیمی پیپسی غربی. مقالاتی در مورد تاریخ و فرهنگ مؤمنان قدیمی استونی. تارتو، 2004

را نیز ببینید

پیوندها

ادبیات

  1. گویش شناسی روسی، ویرایش شده توسط R. I. Avanesov و V. G. Orlova، M.: Nauka، 1964
  2. Bromley S. V.، Bulatova L. N.، Zakharova K. F. و دیگران.گویش شناسی روسی / اد. L. L. Kasatkina. - ویرایش دوم، تجدید نظر شده. - م .: روشنگری، 1989. - ISBN 5-09-000870-1.
  3. کاساتکین ال. ال.// روس ها. مونوگرافی موسسه قوم شناسی و مردم شناسی آکادمی علوم روسیه. - M.: Nauka، 1999. - S. 90-96. (بازیابی شده در 19 آوریل 2012)
  4. اطلس گویش شناسی زبان روسی. مرکز بخش اروپایی اتحاد جماهیر شوروی. اد. R. I. Avanesova and S. V. Bromley, vol. 1. آوایی. م.، 1986; موضوع 2. مورفولوژی. م.، 1989; موضوع 3، قسمت 1. واژگان. م.، 1998
  5. فرهنگ لغت منطقه ای پسکوف با داده های تاریخی. L. SPb.، 1967-2005. شماره 1-17
  6. Kovpik V. A. از تاریخچه آواز بدون تاکید تالک های PSKOV // روسیه باستان. سوالات قرون وسطی 2005. شماره 1 (19). ص 92-95.

گزیده ای که گروه گویش های پسکوف را مشخص می کند

او غرغر کرد: "همه چیز از اینها، از کارکنان، کل آشفتگی." - هرطور دوست داری انجام بده
شاهزاده آندری با عجله، بدون اینکه چشمانش را بلند کند، از همسر دکتر که او را ناجی خطاب می کرد دور شد و با انزجار کوچکترین جزئیات این صحنه تحقیرآمیز را به یاد آورد، به سوی دهکده رفت و همانطور که به او گفته شد، فرمانده - رئیس بود.
پس از ورود به روستا از اسب خود پیاده شد و به قصد اینکه حداقل یک دقیقه استراحت کند و چیزی بخورد و این افکار توهین آمیز که او را آزار می داد پاک کند به خانه اول رفت. در حالی که به سمت پنجره خانه اول رفت که صدایی آشنا او را صدا زد، فکر کرد: "این یک انبوه شرور است، نه یک ارتش."
به عقب نگاه کرد. صورت زیبای نسویتسکی از یک پنجره کوچک بیرون زده بود. نسویتسکی، در حالی که با دهان آبدار خود چیزی می جوید و دستانش را تکان می داد، او را به سمت خود فرا خواند.
- بولکونسکی، بولکونسکی! نمی شنوی، درست است؟ سریع تر برو، فریاد زد.
با ورود به خانه ، شاهزاده آندری نسویتسکی و یک آجودان دیگر را دید که چیزی می خوردند. آنها با عجله رو به بولکونسکی کردند و از او سؤال کردند که آیا چیز جدیدی می داند؟ شاهزاده آندری در چهره های آنها که برای او آشنا بود، حالتی از ترس و اضطراب را خواند. این بیان به ویژه در چهره همیشه خنده نسویتسکی قابل توجه بود.
فرمانده کل قوا کجاست؟ بولکونسکی پرسید.
آجودان پاسخ داد: اینجا، در آن خانه.
- خوب صلح و کاپیتولاسیون درسته؟ نسویتسکی پرسید.
- دارم ازت درخواست میکنم. هیچی بلد نیستم جز اینکه به زور به تو رسیدم.
- ما چه خبر برادر؟ وحشت! متاسفم برادر، آنها به ماک خندیدند، اما برای خودشان بدتر است. - بشین یه چیزی بخور
یکی دیگر از آجودان گفت: "اکنون، شاهزاده، شما هیچ واگنی پیدا نخواهید کرد، و پیتر شما خدا می داند کجا."
- آپارتمان اصلی کجاست؟
- شب را در زنائم سپری می کنیم.
نسویتسکی گفت: «و بنابراین همه چیزهایی را که برای خودم نیاز داشتم روی دو اسب بسته‌بندی کردم، و آنها بسته‌های عالی برای من ساختند. اگر چه از طریق کوه های بوهمی برای فرار. بد داداش تو چی هستی، واقعاً خوب نیستی، چرا اینقدر می لرزی؟ نسویتسکی پرسید و متوجه شد که شاهزاده آندری چگونه تکان می خورد، گویی از دست زدن به کوزه لیدن.
شاهزاده آندری پاسخ داد: "هیچی."
در آن لحظه به یاد برخورد اخیرش با همسر دکتر و افسر فرشتات افتاد.
فرمانده کل قوا اینجا چه کار می کند؟ - او درخواست کرد.
نسویتسکی گفت: "من چیزی نمی فهمم."
شاهزاده آندری گفت: "من فقط می فهمم که همه چیز پست، پست و پست است." و به خانه ای رفت که فرمانده کل در آنجا ایستاده بود.
شاهزاده آندری با عبور از کالسکه کوتوزوف، اسب های سواری شکنجه شده همراهان و قزاق ها که با صدای بلند بین خود صحبت می کردند، وارد گذرگاه شد. همانطور که به شاهزاده آندری گفته شد خود کوتوزوف با شاهزاده باگریشن و ویروتر در کلبه بود. ویروتر ژنرال اتریشی بود که جایگزین اشمیت کشته شد. در گذرگاه کوزلوفسکی کوچک جلوی منشی چمباتمه زده بود. منشی روی وان معکوس، سرآستین یونیفرمش را بالا برد و با عجله نوشت. صورت کوزلوفسکی خسته بود - ظاهراً او نیز شب نخوابید. او به شاهزاده آندری نگاه کرد و حتی سرش را برای او تکان نداد.
- خط دوم ... نوشتی؟ - او ادامه داد و به منشی دیکته کرد - نارنجک انداز کیف، پودولسکی ...
منشی با بی احترامی و عصبانیت پاسخ داد: "شما به موقع نخواهید رسید، افتخار شما."
در آن زمان، صدای ناراضی کوتوزوف از پشت در شنیده شد که صدای ناآشنا دیگری او را قطع کرد. با شنیدن این صداها، با بی توجهی که کوزلوفسکی به او نگاه کرد، با بی احترامی منشی خسته، با این واقعیت که منشی و کوزلوفسکی آنقدر نزدیک به فرمانده کل قوا روی زمین نزدیک وان نشسته بودند. ، و با توجه به این واقعیت که قزاق هایی که اسب ها را در دست داشتند زیر پنجره خانه با صدای بلند می خندیدند - با همه اینها ، شاهزاده آندری احساس کرد که چیزی مهم و ناگوار در شرف وقوع است.
شاهزاده آندری با سؤالات کوزلوفسکی را تشویق کرد.
کوزلوفسکی گفت: "اکنون، شاهزاده." - گرایش به باگریشن.
تسلیم چطور؟
- وجود ندارد. دستورات جنگ داده شد
شاهزاده آندری به سمت در رفت که از آن صداها شنیده شد. اما درست زمانی که می خواست در را باز کند، صداها در اتاق ساکت شدند، در به خودی خود باز شد و کوتوزوف، در حالی که بینی بالدارش روی صورت چاقش بود، روی آستانه ظاهر شد.
شاهزاده آندری دقیقاً مقابل کوتوزوف ایستاد. اما از بیان تنها چشم بینای فرمانده کل قوا معلوم بود که فکر و مراقبت آنقدر او را به خود مشغول کرده بود که انگار دیدش تاریک شده بود. مستقیماً به صورت آجودانش نگاه کرد و او را نشناخت.
-خب تموم شدی؟ رو به کوزلوفسکی کرد.
«فقط یک ثانیه، عالیجناب.
باگریون، کوتاه قد، با چهره‌ای سخت و بی‌حرکت شرقی، خشک، هنوز پیرمردی نبود، به دنبال فرمانده کل قوا رفت.
شاهزاده آندری با دادن پاکت نامه با صدای بلند تکرار کرد: "من افتخار حضور را دارم."
"آه، از وین؟" باشه. بعد، بعد!
کوتوزوف با باگریون به ایوان رفت.
او به باگریون گفت: "خب، خداحافظ شاهزاده." «مسیح با شماست. من به شما برای یک موفقیت بزرگ تبریک می گویم.
صورت کوتوزوف ناگهان نرم شد و اشک در چشمانش ظاهر شد. باگریون را با دست چپ به سمت خود کشید و با دست راستش که انگشتری روی آن بود، ظاهراً با اشاره ای همیشگی از روی او عبور کرد و گونه چاق و چله ای به او داد که به جای آن باگریشن گردن او را بوسید.
- مسیح با شماست! کوتوزوف تکرار کرد و به سمت کالسکه رفت. او به بولکونسکی گفت: «با من بنشین.
«عالیجناب، مایلم در اینجا خدمت کنم. بگذار در دسته شاهزاده باگریون بمانم.
کوتوزوف گفت: "بنشین" و با توجه به اینکه بولکونسکی در حال کند شدن است، "من خودم به افسران خوب نیاز دارم، من خودم به آنها نیاز دارم.
سوار کالسکه شدند و چند دقیقه در سکوت رانندگی کردند.
او با بیانی پیر از بصیرت گفت: "هنوز چیزهای زیادی در پیش است، چیزهای زیادی رخ خواهد داد." کوتوزوف، گویی با خودش صحبت می کند، افزود: "اگر فردا یک دهم گروه او بیاید، خدا را شکر خواهم کرد."
شاهزاده آندری نگاهی به کوتوزوف انداخت و بی اختیار در نیم یاردی دورتر از او، مجموعه های تمیز و تمیز زخم شسته شده روی شقیقه کوتوزوف، جایی که گلوله اسماعیل سرش را سوراخ کرده بود، گرفت و چشمانش چکه کرد. بله، او حق دارد در مورد مرگ این افراد با آرامش صحبت کند! بولکونسکی فکر کرد.
وی گفت: به همین دلیل از شما می خواهم که مرا به این گروه بفرستید.
کوتوزوف پاسخی نداد. به نظر می رسید قبلاً آنچه را که گفته بود فراموش کرده بود و در فکر فرو رفت. پنج دقیقه بعد، کوتوزوف، در حالی که به آرامی روی چشمه های نرم کالسکه می چرخید، به سمت شاهزاده آندری برگشت. هیچ اثری از هیجان در چهره اش نبود. او با تمسخر ظریف، از شاهزاده آندری در مورد جزئیات ملاقات خود با امپراتور، در مورد بررسی های شنیده شده در دادگاه در مورد ماجرای کرملین و در مورد برخی از آشنایان متقابل زنان پرسید.

کوتوزوف از طریق جاسوس خود در روز 1 نوامبر خبری دریافت کرد که ارتش تحت فرمان او را در وضعیت تقریباً ناامیدکننده ای قرار می داد. پیشاهنگ گزارش داد که فرانسوی ها در نیروهای عظیم با عبور از پل وین به سمت مسیر ارتباطی بین کوتوزوف و نیروهایی که از روسیه راهپیمایی می کردند حرکت کردند. اگر کوتوزوف تصمیم می گرفت در کرمس بماند، ارتش 1500 نفری ناپلئون همه ارتباطات او را قطع می کرد، ارتش خسته 40000 نفری او را محاصره می کرد و او در موقعیت ماک در نزدیکی اولم قرار می گرفت. اگر کوتوزوف تصمیم می گرفت جاده منتهی به ارتباط با نیروهای روسیه را ترک کند، باید بدون جاده وارد مناطق ناشناخته بوهمی شود.
کوه ها، از خود در برابر نیروهای برتر دشمن دفاع می کنند و تمام امید ارتباط با بوکسودن را رها می کنند. اگر کوتوزوف تصمیم می گرفت در امتداد جاده کرمس به اولموتز عقب نشینی کند تا به نیروهای روسیه بپیوندد، در این صورت خطر اخطار گرفتن در این جاده توسط فرانسوی هایی که از پل وین عبور کرده بودند، می شد و بنابراین مجبور می شد در راهپیمایی نبرد را بپذیرد. بارها و ارابه ها و برخورد با دشمنی که سه برابر او بود و از دو طرف او را محاصره کرده بود.
کوتوزوف آخرین خروجی را انتخاب کرد.
فرانسوی ها، همانطور که پیشاهنگ گزارش کرد، پس از عبور از پل در وین، در یک راهپیمایی تقویت شده به سوی زنائیم، که در مسیر عقب نشینی کوتوزوف قرار داشت، بیش از صد مایل جلوتر از او حرکت کردند. رسیدن به زنائم قبل از فرانسوی ها به معنای به دست آوردن امید بزرگ برای نجات ارتش بود. اجازه دادن به فرانسویان برای هشدار دادن خود در زنائم احتمالاً به معنای قرار دادن کل ارتش در معرض رسوایی مشابه اولم یا نابودی کامل بود. اما هشدار دادن به فرانسوی ها با کل ارتش غیرممکن بود. جاده فرانسه از وین به زنائیم کوتاه تر و بهتر از جاده روسیه از کرمس به زنائیم بود.
در شب دریافت خبر، کوتوزوف چهار هزارمین پیشتاز باگریشن را به سمت راست در کنار کوه ها از جاده کرمسکو-زنائیم به جاده وین-زنائیم فرستاد. باگرایون باید بدون استراحت این انتقال را پشت سر می گذاشت و از رویارویی با وین و بازگشت به زنائم می ایستاد و اگر موفق می شد به فرانسوی ها هشدار دهد باید آنها را تا جایی که می توانست به تأخیر می انداخت. خود کوتوزوف با تمام بارها به سمت زنائیم حرکت کرد.
باگریون پس از گذشتن با سربازان گرسنه و پابرهنه، بدون جاده، از میان کوه ها، در شبی طوفانی چهل و پنج مایلی، با از دست دادن یک سوم عقب مانده ها، چند ساعت قبل از نزدیک شدن فرانسوی ها به گولابرون در جاده زنائم وین رفت. گولابرون از وین. کوتوزوف مجبور شد برای رسیدن به زنائم یک روز کامل دیگر با گاری‌های خود برود و به همین دلیل برای نجات ارتش، باگریشن با چهار هزار سرباز گرسنه و خسته مجبور شد تمام ارتش دشمن را که در گولابرون با او روبرو شده بود نگه دارد. روزی که آشکارا غیرممکن بود. اما یک سرنوشت عجیب غیرممکن ها را ممکن کرد. موفقیت آن فریب، که بدون مبارزه پل وین را به دست فرانسوی ها سپرد، مورات را بر آن داشت که سعی کند کوتوزوف را به همان روش فریب دهد. مورات که در جاده تسنایم با گروه ضعیف باگریون ملاقات کرد، فکر کرد که این کل ارتش کوتوزوف است. برای درهم شکستن این لشکر بی شک منتظر لشکرهایی بود که در راه وین عقب مانده بودند و به این منظور پیشنهاد آتش بس سه روزه داد، مشروط بر اینکه هر دو نیرو تغییر موضع ندهند و حرکت نکنند. مورات اطمینان داد که مذاکرات صلح از قبل در جریان است و بنابراین، با اجتناب از ریختن خون بیهوده، آتش بس را پیشنهاد کرد. ژنرال اتریشی کنت نوستیتز که در پاسگاه ها ایستاده بود، سخنان آتش بس مورات را باور کرد و عقب نشینی کرد و گروه باگرایون را باز کرد. آتش بس دیگری به زنجیره روسی رفت تا همان خبر مذاکرات صلح را اعلام کند و به سربازان روسیه آتش بسی سه روزه بدهد. باگرایون پاسخ داد که نمی تواند آتش بس را بپذیرد یا نپذیرد و با گزارشی از پیشنهادی که به او داده شد، آجودان خود را به کوتوزوف فرستاد.
آتش بس برای کوتوزوف تنها راه برای خرید زمان، استراحت دادن به گروه خسته باگریون و اجازه دادن به گاری ها و بارها (که حرکت آنها از فرانسوی ها پنهان بود) بود، اگرچه یک انتقال اضافی به زنائیم. پیشنهاد آتش بس تنها و غیرمنتظره فرصت نجات ارتش را فراهم کرد. با دریافت این خبر ، کوتوزوف بلافاصله ژنرال آجودان وینتسنگرود را که با او بود به اردوگاه دشمن فرستاد. وینزنگرود نه تنها باید آتش بس را بپذیرد، بلکه شرایط تسلیم را نیز ارائه می کرد، و در همین حین کوتوزوف آجودان خود را به عقب فرستاد تا حرکت گاری های کل ارتش را تا حد امکان در امتداد جاده کرمسکو-زنائم تسریع بخشد. گروه خسته و گرسنه باگریون به تنهایی مجبور بود که این حرکت گاری ها و کل ارتش را پوشش دهد، هشت برابر قوی تر در مقابل دشمن بی حرکت بماند.
انتظارات کوتوزوف هم به حقیقت پیوست که پیشنهاد غیر الزام آور تسلیم می تواند به برخی از کاروان ها زمان بدهد و هم اینکه اشتباه مورات باید خیلی زود کشف می شد. بناپارت که در شونبرون، 25 آیه از گولابرون، گزارش مورات و پیش نویس آتش بس و تسلیم را دریافت کرد، فریب را دید و نامه زیر را به مورات نوشت:
شاهزاده مورات Schoenbrunn, 25 brumaire in 1805 a huit heures du matin.
"II m" غیر ممکن است از trouver des termes pour vous exprimer mon mecontentement. Vous ne commandez que mon avantgarde et vous n "avez pas le droit de faire d" armistice sans mon ordre. . Rompez l "armistice sur le champ et Mariechez a l" ennemi. Vous lui ferez declarer, que le general qui a signe cette capitulation, n "avait pas le droit de le faire, qu" il n "y a que l" Empereur de Russie qui ait ce droit.
"Toutes les fois cependant que l" Empereur de Russie ratifierait la dite convention, je la ratifierai; mais ce n "est qu" une ruse. Mariechez, detruisez l "armee russe ... vous etes en position de prendre son bagage etson توپخانه
“L "aide de camp de l" Empereur de Russie est un ... Les officiers ne sont rien quand ils n "ont pas de pouvoirs: celui ci n" en avait point ... Les Autriciens se sont laisse jouer pour le passage du pont de Vienne , vous vous laissez jouer par un aide de camp de l "Empereur. Napoleon".
[شاهزاده مورات. Schönbrunn, 25 Brumaire 1805 ساعت 8 صبح.
من نمی توانم کلماتی برای بیان ناراحتی خود به شما پیدا کنم. شما فقط به پیشاهنگان من فرمان می دهید و حق ندارید بدون دستور من آتش بس کنید. شما باعث می‌شوید که ثمره یک کمپین کامل را از دست بدهم. فوراً آتش بس را بشکنید و به مقابله با دشمن بروید. شما به او اعلام خواهید کرد که ژنرالی که این تسلیم را امضا کرده است حق چنین کاری را نداشته است و هیچ کس جز امپراتور روسیه حق ندارد.
اما اگر امپراتور روس با شرط مذکور موافقت کند، من نیز موافقت خواهم کرد; اما این چیزی نیست جز یک ترفند. برو ارتش روسیه را نابود کن... می توانی گاری و توپخانه اش را بگیری.
ژنرال آجودان امپراتور روسیه یک فریبکار است... افسران وقتی اختیار ندارند معنایی ندارند. او همچنین آن را ندارد ... اتریشی ها به خود اجازه دادند هنگام عبور از پل وین فریب بخورند و شما به خود اجازه می دهید فریب کمک های امپراتور را بخورید.
ناپلئون.]
آجودان بناپارت با این نامه مهیب به مورات با سرعت تمام تاخت. خود بناپارت، بدون اعتماد به ژنرال های خود، با تمام نگهبانان به میدان جنگ منتقل شد، از ترس از دست دادن قربانی آماده، و گروه 4000 باگریشن، با شادی آتش نشان می داد، برای اولین بار پس از سه روز فرنی خشک شده، گرم شده و پخته شده بود. و هیچ یک از افراد گروه نمی دانستند و به آنچه در انتظار او بود فکر نمی کردند.

در ساعت چهار بعد از ظهر ، شاهزاده آندری با اصرار بر درخواست خود از کوتوزوف ، وارد گرونت شد و به باگریون ظاهر شد.
آجودان بناپارت هنوز به گروه مورات نرسیده بود و نبرد هنوز شروع نشده بود. گروه باگراتیون چیزی در مورد روند کلی امور نمی دانستند، آنها در مورد صلح صحبت می کردند، اما به امکان آن اعتقاد نداشتند. آنها در مورد نبرد صحبت کردند و همچنین به نزدیکی جنگ اعتقاد نداشتند. باگریون که بولکونسکی را به عنوان یک آجودان محبوب و مورد اعتماد می‌دانست، او را با تمایز و اغماض ویژه پذیرفت، به او توضیح داد که احتمالاً امروز یا فردا نبردی خواهد بود و به او آزادی کامل داد تا در طول نبرد یا در عقب با او باشد. نگهبان برای رعایت نظم عقب نشینی "که بسیار مهم نیز بود."

اخرین بروزرسانی:
21 مهر 1395 ساعت 10:59


گرد ع.س. زبان و گفتار جمعیت منطقه پسکوف

وقتی مردم در مورد لهجه‌های پسکوف صحبت می‌کنند، معمولاً منظور لهجه‌های روسی منطقه مدرن پسکوف است.

با این حال، از دیدگاه گویش شناسی و جغرافیای زبانی در قلمرو منطقه پسکوف. نه یک، بلکه چندین گروه از گویش ها متمایز می شوند. اینها جملاتی مانند:

1) پسکوف جنوبی،

2) پسکوف میانی (گروه Pskov خاص)،

3) پسکوف شمالی،

4) پسکوف شرقی،

5) لهجه های جنوب غربی پسکوف،

6) gdovskie.

مبنای انتخاب انواع متفاوتگویش ها دستاوردهای گویش شناسان و زبان شناسان صحرایی روسی است که برای آنها منطقه پسکوف. تقریباً یک قرن است که به عنوان نوعی محل آزمایش روش ها و تکنیک های گویش شناسی روسی بوده است.

بنابراین، با توجه به نتایج چندین سال تحقیق در زمینه آواشناسی، دستور زبان و به ویژه واژگان در قلمرو گویش های سکوف، انواع اصلی مرزهای گویش، ایزوگلاس و ریززون های زیر بین آنها متمایز می شود (هر مرز گویش همیشه وجود دارد. یک منطقه انتقال نسبتاً گسترده با عرض 7 - 8 تا 15 - 20 کیلومتر):

1. Sebezh، Pustoshka، Nevel، Velikiye Luki، گاهی در شرق به Toropets، Kholm.

2. Krasnogorodskoye، Opochka، Pushkinskiye Gory، Novorzhev و بیشتر در جنوب به Velikiye Luki، Toropets، Kholm.

3. Krasnogorodskoe، Pytalovo، به Ostrov، Pechora، Novorzhev، از شرق به Velikie Luki، Toropets، Porkhov، تا Struga Krasny، گاهی اوقات پسکوف را تصرف می کند. این منطقه در اطراف مرکز منطقه Pskov، هسته اطراف Pskov می‌چرخد.

4. Velikiye Luki، Toropets، Kholm، در شمال - به Ashevo، Dedovichi (اما نه در شمال)، در غرب - به Lokni، Novorzhev، Dedovichi.

5. Velikiye Luki، در شمال در یک نیمه کمان به Kholm، Novorzhev، Dedovichi، Plyussa، Gdov، در جنوب غربی - به Pustoshka، Opochka، Sebezh.

6. Opochka، Loknya، Velikiye Luki.

7. پچوری، پسکوف، استروف، پورخوف.

8. پسکوف، پورخوف، گاهی اوقات به ددوویچی، نوورژف، کمتر به خالم، توروپتس.

9. گدوف، لیادی، پلیوسا، از شرق به پورخوف تا خُلم، توروپتس، لوکنی، نیم قوس تا سِبِژ.

10. Gdov، Lyady، در یک نوار باریک در امتداد دریاچه Peipus و Pskov، در امتداد ساحل، در امتداد دریاچه، به Pechory، کمتر به Ostrov، Pytalova.

11. گوشه Gdov، به استثنای سایر لهجه های منطقه Pskov.

در واقع، گروه لهجه‌های پسکوف (گروه غربی گویش‌های روسی مرکزی) طبق طبقه‌بندی مدرن تنها توسط لهجه‌های جنوب پسکوف، پورخوف و شمال مناطق Sebezh، Opochka، Pustoshka، Velikiye Luki تشکیل می‌شود و از شرق تا Toropets ادامه می‌یابد. ، اوستاشکوف.

چنین تصویری از تقسیم گویش مدرن منطقه پسکوف است. به این باید اضافه کرد که در منتهی الیه غرب منطقه در ناحیه پچورا، ستوس ها در کنار روس ها زندگی می کنند که عمدتاً به گویش ویرو زبان استونیایی صحبت می کنند.

چشم انداز گویشی تاریخی منطقه پسکوف. در طی هزاران سال به عنوان بخشی از تکامل باستانی ترین مناطق تاریخی و فرهنگی (از این پس IKZ) در شمال شرقی اروپا شکل گرفت. چنین مناطقی بر اساس داده های تعدادی از علوم مرتبط و بالاتر از همه، باستان شناسان، زبان شناسی، قوم شناسی و مردم شناسی ایجاد شده اند.

در جنوب منطقه، جنوب مرز مشروط - بالادست رودخانه های ولیکایا، سبژ، اوپچکا، بالادست رودخانه های لوات (ولیکیه لوکی)، بالادست رودخانه های دوینا غربی، ولگا - با شروع از هزاره چهارم تا سوم قبل از میلاد. Dnieper-Dvinsk IKZ واقع شد.

مرزهای جنوبی آن در امتداد بالادست رودخانه‌های ویلیا، برزینا، تا اورشا و بیشتر به سمت بالادست دوینا غربی و رژف کشیده شده است. در طول هزاره‌ها، IKZ دنیپر-دوینسک مسیر طولانی تکامل زبانی را از انواعی که قبلاً برای ما ناشناخته بود تا نوع زبان بالتیک، از آن به زبان بالتو-اسلاوی و به تدریج به اسلاوی شرقی (بلروسی شمالی، سکوف جنوبی) طی کرده است. ).

در شمال مرزهای منطقه Dnieper-Dvina، IKZ روسیه علیا نیز در طول هزاره ها شکل گرفت. مرز جنوبی روسیه علیا در امتداد مرز شمالی منطقه Dnieper-Dvina قرار داشت ، مرز شرقی از قسمت بالایی ولگا شروع می شد ، به سمت شمال به متا ، کابوژا ، چاگودا ، مولوگا می رفت. به نوبه خود، منطقه روسیه علیا از زمان های قدیم به تعدادی ریزمنطقه بزرگ تقسیم شده است، مانند: اولا، شرق نووگورود IKZ و Zapadnonovgorodskaya IKZ (به ترتیب، در شرق رودخانه های Lovat، Volkhov و دریاچه Ilmen و به سمت شرق). غرب آنها) و ثانیاً IKZ هسته Pskov (Pskovskaya IKZ). در واقع، گویش پسکوف در چارچوب IKZ هسته پسکوف شکل گرفت.

مرز شمالی IKZ هسته پسکوف تقریباً در امتداد خط Pskov، (Seredka) -پورخوف، مسیر میانی رودخانه شلون، شرقی - از پورخوف به سمت جنوب به پوژروویتسی، آشوو، نوورژف، مرز جنوبی از نوورژف می‌چرخید. به سمت غرب به Krasnogorodskoye، Pytalovo رفت. در این مرزهای بیضی شکل نسبتاً باریک بود که Pskov IKZ در طی چندین قرن شکل گرفت. مرزهای جنوبی آن در زمان‌های مختلف با مرزهای کهن‌ترین فرهنگ‌های باستان‌شناسی (نروا، سرامیک‌های گودال شانه‌ای، سرامیک‌های نساجی، دنیپر-دوینا، فرهنگ توشمل-بانسروفشچینا، تپه‌های بلند، تپه‌هایی با اجساد و سرامیک‌های گچبری) منطبق بود. در قرن XI - XIII. مرزهای امپراتوری اسمولنسک و پولوتسک در قرون XIV - XVII از اینجا گذشت. - دوک نشین بزرگ لیتوانی، بعداً دولت لهستانی-لیتوانی، کشورهای مشترک المنافع، حکومت فئودالی پسکوف (1348 - 1510). این مرز مشترک جنوبی با توجه به مردم شناسی و اطلس تاریخی و قوم نگاری "روس ها" به وضوح متمایز است (نقشه های 2، 5، 10، I، 14، 30، 31، 33، 53). به راحتی می توان متوجه شد که مرز مدرن نیز تقریباً از اینجا می گذرد و گویش های پسکوف میانه (گویش خاص سکوف) را از لهجه های پسکوف جنوبی جدا می کند.

همزمانی مکرر انواع مختلف مرزهای فرهنگی و سیاسی در یک منطقه برای قرن ها مرز جنوبی ICD هسته Pskov را تقویت و تثبیت کرد.

مرز شمالی و شرقی IKZ هسته پسکوف، که از ناروویه شروع می شود، تا مسیر میانی رودخانه پلیوسا تا جایی که رودخانه لیوتا به آن می ریزد (بالاتر از روستای لیادی) و بیشتر در امتداد لیوتا پیش می رود. رودخانه به پورخوف تا مسیر میانی رودخانه شلون.

از پایان هزاره دوم قبل از میلاد. مرز جنوبی فرهنگ سرامیک نساجی، بعدها - حاشیه دامنه تپه های طولانی از نوع Pskov-Borovichi، تپه ها، و Zhalnikov نیز پایین دست های Plyussa را تصرف نکردند.

در نقشه های اطلس "روس ها" (انواع گاوآهن های دو شاخه، ابزار و روش های خرمن کوبی، انواع حیاط) تفاوت های خاصی بین مناطق پلیوسای بالا و پایین نیز قابل مشاهده است. بنابراین، به ویژه، مخالفت منطقه Gdov (Lower Plus) با ناحیه Plyussa بالایی حتی در دوره پیش از اسلاو مشخص شد.

مرز شمالی IKZ هسته پسکوف به بخش میانی رودخانه شلون، به پوزرویتسی، تا ارتفاعات سودوما رسید و عملاً به مرز شرقی منطقه اسکوف رسید. از قرن سیزدهم پورخوف در حال حاضر حومه ولیکی نووگورود است. تقریباً در همان مکان ها، در میانه های Plyussa و به سمت جنوب، در قرون XIV - XVI. مرزهای بین حکومت پسکوف و ولیکی نووگورود، بعدها، از قرن 18، مرزهای نایب السلطنه پسکوف، و از سال 1795 - استان پسکوف بود.

بنابراین، بخش بالایی پلیوسا و بخش میانی شلون از دیرباز در یک منطقه با لهجه‌های پریلمنیه غربی و پایین‌دست‌های شلون در زیر پورخوف متحد شده‌اند.

از نظر تاریخی، در دوره پیش از اسلاوی، این مناطق محل اسکان غالب قبایل بالتیک-فنلاند بود.

به راحتی می توان دید که مرزهای اصلی گویش شمالی و شرقی از همان مکان های اطراف پسکوف عبور می کنند.

بنابراین، Pskov IKZ (منطقه هسته Pskov) طی هزاران سال به عنوان منطقه ای از انزوا و مخالفت با مناطق همسایه شکل گرفت.

می توان فرض کرد که قبل از ورود اسلاوها، زبان این IKZ یکی از گویش های شرقی بالتیک بود.

شناسایی ICF بیضی شکل هسته Pskov از یک سو گواه قدمت و پایداری چند صد ساله آن است و از سوی دیگر به این واقعیت که ظاهراً بسیاری از جریان های مهاجرت از شرق این منطقه را دور زده اند. به طور خاص، بسیاری از حقایق زبانی نشان می دهد که ظاهراً اولین سخنرانان گویش های اسلاوی شرقی (اجداد اسلوونی های نوگورودی) به احتمال زیاد از منطقه دنیپر از قسمت بالای دنیپر، دوینای غربی، در امتداد لوات تا ایلمن عبور کرده اند. دور زدن IKZ هسته Pskov. دلیل این امر می تواند فقط این واقعیت باشد که در این مرحله تاریخی در قرن 7 - 8 می باشد. در اطراف پسکوف نیز سخنرانان گویش های بالتیک-فنلاندی یا بالتیک وجود داشتند. البته موارد فوق این احتمال را رد نمی کند که بعداً تأثیرات مختلف روسیه جنوبی بر Pskov قبلاً از جنوب در امتداد رودخانه ولیکایا آمده باشد.

اسلاوهای شرقی با ورود به حوضه رودخانه های ولیکایا، لوات، شلون، پلیوسا، در سواحل دریاچه ایلمن و دریاچه Pskovsko-Chudskoye، در همان مکان هایی که قبل از آنها زندگی می کردند، ساکن شدند، جایی که سکونتگاه های قبلی و قبل از آنها وجود داشت. متناسب با همان IKZ باستانی .

پاسخ به این سوال در مورد راه های شکل گیری گویش اسلاوی شرقی اسکوف دشوارتر است.

ظاهراً در حدود قرن هفتم - هشتم. آگهی در مناطق Priilmenye، حوضه رودخانه Lovat، سخنرانان گویش های اسلاوی شرقی ظاهر می شوند.

مطالعات تاریخی تطبیقی ​​گویش‌های اسکوف و نووگورود نشان می‌دهد که حتی امروزه آنها هنوز به وضوح ارتباط با کهن‌ترین گویش‌های پروتو-اسلاوی، به‌ویژه با گویش‌های اسلاوی شمالی (اجداد گویش‌های لهستانی، اسلواکی، چکی، لوزاتی) را نشان می‌دهند.

گویش های مدرن پسکوف ارتباطات پیچیده و گاه بسیار ظریف و باستانی را بین اجداد گویشوران گویش پسکوف و دیگر گویش های اسلاوی آشکار می کند. بنابراین، به عنوان مثال، بر اساس نتایج تعدادی از مطالعات، عمدتا در زمینه واژگان و واژه سازی، در یک دوره تاریخی خاص، گویش های نیاکان پسکوف ها به طور موقت در آن گروه از گویش های پروتواسلاوی قرار گرفتند. ، که به ویژه در تماس نزدیک با اجداد تمام اسلاوهای شرقی، و همچنین صرب-کرواسی، اسلوونی (Psk.-East.-sl.، اغلب Psk.-اوکراینی-Serbo-Chorv.-ایزوگلاس اسلوونیایی)، تا حدی بود. گویش های لهستانی، چکی و اسلواکی. متعاقباً، لهجه‌های اجداد اسکوویان، همراه با لهجه‌های برخی گروه‌های اسلاوهای شرقی و غربی و لوژان‌های سفلی، دوره‌ای از نزدیکی شدید با یکدیگر را تجربه کردند و ظاهراً قبلاً پس از جدایی بخش عمده‌ای از اسلاوهای جنوبی (ایزوگلاس پسکوف-شرقی-غربی-غربی). ما همچنین به روابط ویژه اسکوف-نووگورود-کارپات و اسلواکی توجه می کنیم.

در قلمرو اسلاوی شرقی خود، هر دو گویش اسکوف و نووگورود پیوندهای تاریخی عمیقی را نشان می‌دهند، عمدتاً با لهجه‌های جنوب و جنوب غربی Opochka، Sebezh، Velikie Luki، Kaluga، Orel، Bryansk تا Polesye و Carpathians.

همه این نوع ارتباطات باستانی حتی قبل از ظهور اسلاوهای شرقی در سواحل Lovat، Velikaya و Ilmen شکل گرفت. داده های زبانی به طور قانع کننده ای گواهی می دهند که بخش عمده ای از گویندگان گویش های اسکوف و نوگورود از نظر تاریخی از پولیسیا و حوضه رودخانه دنیپر میانی نفوذ کرده اند. و امروزه این نوع پیوندهای زبانی - اسکوف - نووگورود - بلاروس شرقی - روسی غربی - قویترین از همه است.

تا زمانی که اجداد اسکوف ها در ایلمنیه و بعداً در منطقه پیپوس ظاهر شدند، لهجه های آنها لهجه های معمولی اسلاوی شرقی Polesye و منطقه Dnieper بود، لهجه های اواخر دوران فروپاشی وحدت پروتو-اسلاوی. در اینجا ابتدا در چارچوب IKZ عمومی روسیه علیا و سپس در محدوده IKZ هسته پسکوف بود که آنها به عنوان لهجه های ویژه روسی پسکوف شکل گرفتند.

با این حال، پیچیدگی موضوع در این واقعیت نهفته است که این لهجه‌های پسکوف هستند که تعدادی ویژگی خاص را نشان می‌دهند که در سایر لهجه‌های اسلاوی ناشناخته هستند. به عنوان مثال، این تلفظ اشکالی مانند vegli به جای led، zhaglo به جای نیش، عدم تشخیص صدای خش خش و سوت، انتقال صدا از به x در کلماتی مانند پرسیدن، میو است. این ویژگی ها بدون شک در طبیعت بسیار باستانی هستند، آنها در بناهای یادبود نوشتار Pskov ذکر شده اند و منطقه لهجه های Pskov را عمدتا با مناطق Pomerania لهستانی مرتبط می کنند.

همه اینها زمینه را فراهم می کند تا فرض کنیم که در قدیمی ترین پایه خود گویش پسکوف از ریشه اسلاوی غربی است. این سوال بارها بحث داغی را در محافل فیلولوژیست ها برانگیخته است، مورخان، اسلاویان کشورهای غربی به آن پیوسته اند. در اصل، این امکان وجود دارد که گروهی از اسلاوهای غربی در یک دوره تاریخی خاص به قلمرو اطراف پسکوف نفوذ کرده باشند، اما همه اینها ظاهراً قبل از آغاز استعمار گسترده دنیپر میانی رخ داده است.

تأیید غیرمستقیم این فرضیه همچنین می تواند ظهور یک منطقه تاریخی و فرهنگی خاص، در واقع غربی نووگورود در غرب دریاچه ایلمن و لوات باشد.

متعاقباً، این گویش‌های اسلاوی غربی تحت تأثیر لهجه‌های محلی غیراسلاوی (بالتیک، فنلاندی) قرار گرفتند و جذب شدند و بعداً آنها تقریباً به طور کامل در انبوه گویش‌های اسلاوی شرقی ناپدید شدند و فقط آثار نادری از وجود سابق خود در گویش پسکوف باقی گذاشتند. ظاهراً می توان گفتار معروف ع.ع. شاخماتووا که "گویش پسکوف کاملاً روسی است" و نظر B.A. لارین که شاید اساس باستانی ترین لهجه های پسکوف گویش ویژه ای از گویش های انتقالی از زبان های اسلاوی به بالتیک و نه به اسلاوی غربی بود.

پیچیدگی مشکل منشأ لهجه‌های پسکوف نیز در این واقعیت نهفته است که امروزه لهجه‌های پسکوف در جنوب پسکوف به‌عنوان لهجه‌هایی با تعداد استثنایی زیادی از ویژگی‌های روسی جنوبی و بلاروسی ظاهر می‌شوند.

در همان زمان، طبق تمام داده های زبانی جنوب پسکوف، آنها قبلا چنین نبودند. در گویش های مدرن پسکوف، ظاهر روسی شمالی آنها قطعاً فقط در شمال پسکوف - پورخوف آشکار می شود. بنابراین، اگر فقط بر طرح تقسیم گویش و پیوندهای بین گویش‌ای تکیه کنیم، نه تنها انواع پیوندهای بین گویش‌های دور از نظر تاریخی توضیح‌ناپذیر باقی می‌مانند، بلکه حتی نقشه تقسیم گویش امروزی نیز توضیح داده نمی‌شود.

بنابراین، اجازه دهید به عنوان نقطه شروع برای تاریخ گویش های پسکوف، موضع سنتی در مورد اولویت نوع زبان روسی شمالی و ماهیت ثانویه نوع روسی جنوبی را در نظر بگیریم.

و در اینجا این سؤال مطرح می شود که چگونه پسکوف در نوع زبانی خود به روسی شمالی تبدیل شد؟ پاسخ این پرسش را نیز تنها با مقایسه داده های زبانی و تاریخی می توان یافت. بسیاری از حقایق از توسعه نسبتاً بعدی پسکوف در روسیه شمالی صحبت می کنند. این را نیز تعداد زیادی ایزوگلاس ثابت می کند که به صورت امواج در حال اجرا هستند و از هر طرف به Pskov نزدیک می شوند و تنها هسته اصلی اطراف Pskov را دست نخورده باقی می گذارند. همه پدیده های معمولی شمال روسیه به صورت گام به گام از شمال به جنوب مرتب شده اند: بیشتر آنها در شمال پسکوف - پورخوف، در پلاس، در پایین دست شلون، در لوگا بالایی قرار دارند. در حال حاضر در منطقه Ostrov تا حدودی کمتر، بسیار کمتر از آنها در جنوب پوشکینسکی گوری، نوورژف، آنها به شدت در جنوب Opochka، Sebezh، Pustoshka کاهش می یابند. و ظاهراً تصادفی نیست که بسیاری از پدیده های شمالی روسیه در حوضه لوات، شرق پورخوف، لوکنی، خُلم، توروپتس به خوبی شناخته شده اند.

بنابراین، حتی یک تحلیل صرفاً زبانی از طرح ساختاری مکان پدیده های روسیه شمالی در قلمرو گویش های پسکوف به نفع پذیرش این دیدگاه گواهی می دهد که بر اساس آن لهجه های پسکوف دقیقاً از شمال به روسی شمالی تبدیل می شوند و نه از سمت شمال. جنوب.

از قرن هشتم، با شروع روابط فعال اسلاو-اسکاندیناوی، گویش نووگورود روسی شمالی بر اساس زبان اسلوونیایی پدید آمد و روس های شمالی منطقه ولخوف شکل گرفت.

ظاهراً به احتمال زیاد لشکرکشی های مشترک جنگجویان اسکاندیناوی به همراه اسلوونیایی های نووگورود از لادوگا و نووگورود در جنوب در امتداد لوگا و پلیوسا انجام شد و گویش شمالی روسی را ابتدا به لوگا و سپس به پسکوف آورد.

بر اساس اختلاط لهجه‌های روسی شمالی که از شمال، از پسکوف، با انواع غیراسلاوی زیر لایه، و همچنین در نتیجه ملاقات با لهجه‌های کریویچی اسمولنسک-پولوتسک از جنوب آمده است، یک گویش خاص پسکوف متولد می‌شود. . کریویچ سازی دنیپر-دوینسک از مناطق میانی رودخانه. بزرگ و اولین تأثیر قدرتمند جنوبی بر گویش روسی شمالی اسکوف بود. به تدریج، گویش های دنیپر-دوینسک، اسمولنسک-پولوتسک کریویچی در حوضه لوات بزرگ، بالایی و میانی غالب شد. این دوره در حافظه نسل ها در داستان سال های گذشته ثبت شده است. با گذشت زمان، پیشرفت و تحکیم کریویچی دنیپر-دوینسک به شمال با مهاجرت های مکرر جدید از جنوب پشتیبانی شد. کریویشی شدن گویش پسکوف یک پدیده ثانویه است.

اسلاوی سازی نهایی هسته بستر در اطراف Pskov فقط به تدریج انجام شد. در عین حال، لازم به ذکر است که تمام حقایق تقسیم لهجه ای گویش ها و گویش های پسکوف در حوضه دریاچه های ایلمن، سلیگر نشان می دهد که اسلاوها، پس از ورود، در همان سکونتگاه ها و مناطق قدیمی قرار می گیرند. خیلی قبل از آنها توسعه یافته است.

با گذشت زمان، منطقه توزیع این گویش Pskov تا حدودی به سمت جنوب به Pustoshka، Velikiye Luki و از شرق به Toropets، Andreapol، Peno، Vselug و دریاچه Sterzh گسترش یافت.

همه این فرآیندها در دوره پیش از باسوادی، در آغاز قرن دهم اتفاق افتاد.

این توسعه شمالی روسیه از اسکوف از نووگورود، ولخوف، ایلمن، لوگا، پلیوسا بود که متعاقباً به عنوان یک پایه طبیعی عمل کرد که در قرن های 11 - 13 بر روی آن انجام شد. یک گویش واحد اسکوف-نووگورود وجود دارد. مرحله وحدت گویش اسکوف-نووگورود، هم از نظر تعداد حقایق و هم از نظر قدرت تجلی آنها، یکی از قوی ترین و درخشان ترین در کل قلمرو زبانی اسلاوی شرقی است. در تاریخ لهجه های اسکوف و نووگورود، این یکی از مهمترین مراحل توسعه آنها است.

منطقه وحدت گویشی پسکوف-نووگورود شامل لهجه‌هایی در غرب نووگورود و شمال پسکوف-پورخوف بود، اما گویش‌های جنوب Opochka، (Kholm)، Velikiye Luki را در بر نداشت و از نظر اداری توسط ولیکی نووگورود حمایت می‌شد.

از یک سو، این مرحله بازتاب دوره ای در تاریخ گویش های پسکوف است، زمانی که آنها قبلاً به مناطق دریاچه سلیگر (Psk.-Novg.-Tver. (Ostash) isoglosses) نقل مکان کرده بودند، و از سوی دیگر، در قرن 11-12th این گویش واحد اسکوف-نوگورود بود که به عنوان نقطه شروع توسعه کل شمال تا رودخانه پچورا، اورال، ترانس اورال و سیبری عمل کرد.

در دوران اوج سلطنت فئودالی پسکوف (1348 - 1510) و بعد از آن، انزوای لهجه‌های پسکوف رشد می‌کند، تعداد ویژگی‌های ویژه جنوبی افزایش می‌یابد، کوئین خاصی از شهر پسران، صنعتگران، شهرنشینان ایجاد می‌شود. الحاق پسکوف به مسکو در سال 1510 روندهای منتهی به شکل گیری یک ریز زبان اسلاوی خاص را در قلمرو اطراف پسکوف قطع کرد. با تشکیل یک دولت متمرکز مسکو، گروه غربی، پسکوف، گویش مرکزی روسیه به تدریج در حال شکل گیری است.

در قرن سیزدهم. نوشتن در Pskov ظاهر می شود. بناهای مکتوب اسکوف از نظر ژانر بسیار متنوع هستند. اینها متون اعترافی (انجیل، پالیا، رسول)، و تواریخ، زندگی، و داستان هستند. متون تجاری متنوع، از جمله کتاب های کاتب.

تاریخ زبان پسکوف و نگارش پسکوف در قرون XIV-XVII. نمی توان بدون در نظر گرفتن وضعیت فرهنگی که تا این زمان نه تنها در مسکو، بلکه در کوه آتوس، در بلغارستان، صربستان، والاچیا و در جنوب غربی روسیه ایجاد شده بود، درک کرد.

پیشینه فرهنگی، تاریخی و ادبی اسلاوی که زبان پسکوف بر اساس آن توسعه یافت چه بود؟ قدیمی ترین دوره در تاریخ مراکزی مانند Pskov و Novgorod در قرن XI - XIII است. ارتباط نزدیک با تاریخ کیف و کیوان روس، با سنت های ادبی متروپولیتن هیلاریون، سیریل توروف، ولادیمیر مونوخ و متونی مانند غارهای کیف پاتریکن، دعای دانیل زاتوچنیک، با ادبیات ترجمه شده کیوان روس.

در جنوب اسلاو، در بلغارستان، در قرون 9 - 10. دو مکتب ادبی اصلی بوجود می آیند - پرسلاو و اوهرید که با نام های کنستانتین پرسلاوسکی، جان اگزارک، چرنوریزتس شجاع، کلمنت و نائوم اوهرید مرتبط است، با بناهایی مانند انجیل زوگراف، ماریینسکی و آسمونیف. در قرن سیزدهم. در بلغارستان، انجیل های Dobreishevo، Vrachan و Boyan، Psalter بولونیا ساخته می شود. در قرن 14 وقایع نگاری کنستانتین ماناسیا در حال ترجمه است، تعداد ترجمه های نویسندگان بیزانسی در حال افزایش است، هزیکاسم بیشتر و بیشتر گسترش می یابد. در همان دوره، صومعه ها - Kelifarevsky، Dragalevskiy، Rilskiy - رشد می کنند و فعال تر می شوند. پایان قرن چهاردهم - نیمه اول قرن پانزدهم. با اصلاحات اوتیمیوس تیرنوفسکی مشخص شده بود، که قبلاً به وضوح در زندگی جان ریلسک، پتکا تیرنوفسکایا، هیلاریون موگلنسکی، فعالیت ادبی و سیاسی طوفانی سیپریان، که به ویژه زندگی، شکوه و خدمت به او را نوشت، آشکار شد. متروپولیتن مسکو پیتر، گریگوری ثامبالک. صربستان در قرن سیزدهم. - در نیمه اول قرن چهاردهم. فعالیت های هیوگرافیک Savva، Domentian، Daniil توسعه می یابد، صومعه هایی مانند Studenitsa، Manasia، Dechany، Pech، Resava رشد می کنند و ساخته می شوند. در قرن چهاردهم. در صربستان مزار بخارست، رسول شیشاتواتسکی، سینودیکون قرن چهاردهم ظاهر می شود. از قرن 15 تحت نظارت مستقیم پادشاه صربستان استفان لازارویچ و تحت توجه، نظارت و راهنمایی مداوم کنستانتین کوستنسککی، مدرسه ادبی Resava توسعه می یابد. تمام ویژگی های اصلی اصلاح Resava برای تصحیح کتاب های مذهبی توسط کنستانتین کوستنسکی در "افسانه نامه ها" 1418 اثبات شد.

فعالیت ادبی بسیار پربار ولادیسلاو گراماتیک، نویسنده مجموعه‌های تاریخی قرن پانزدهم مانند مجموعه زاگرب، آندریانتا و دیگران، به این زمان باز می‌گردد.

در جنوب غربی پسکوف، در چارچوب یک دولت لهستانی-لیتوانیایی در قرن شانزدهم. مراکز فرهنگی مانند ویلنا، لووف، اوستروگ، کیف، برست اهمیت فزاینده ای پیدا می کنند. در 1580-1581، کتاب مقدس Ostroh در Ostrog ایجاد شد. در لهستان در قرون XIV - XV. اولین بناهای مهم نوشتار اسلاوی ظاهر می شود - مزار فلوریان، مزار پولاوی، موعظه های گنزنو، کتاب مقدس ساروسپااتسکی، قوانین پادشاهان لهستانی قرن پانزدهم ..

نیمه دوم قرن شانزدهم - عصر طلایی ادبیات لهستان که با نام های ری، اورژچوفسکی، گورنیتسکی، کوچانوفسکی، پیوتر اسکارگا همراه است.

در مجاورت پسکوف - در مسکو، نوگورود، ترور در قرن های XIV - XVI. ژانر داستان توسعه می یابد ، زندگی های متعددی ایجاد می شود ، آثار نوشتن تجاری ایجاد می شود ، ادبیات محلی شکوفا می شود. از قرن 15 در تمام اشکال فرهنگ روسیه، دومین نفوذ اسلاوی جنوبی در حال رشد است. مسکو، نوگورود و جنوب غربی روسیه همیشه و پیوسته روابط فعالی با صومعه های کوه آتوس داشته اند.

چنین بود بنیان و پیشینه فرهنگی و تاریخی اجتماعی که در قرن چهاردهم بر آن بود. نوشته Pskov ظاهر می شود. طبیعی است که با فهرست های انجیل محلی شروع شود. از قرن سیزدهم در پسکوف اناجیل کپی شده است (انجیل 1296 و انجیل قرن 14، انجیل لوکینو در 1409)، پالی (فهرست های 1477، 1494، 1517)، مقدمه (1383 و 1425)، رسول (130)، رسول (130). 1309، 1312، 1409)، شستودنف 1374، ایرمولوژی 1344، نردبان قرن شانزدهم، پاراکلیتیک (1369، 1386)، استیهیرار 1422، منایا 1425، مارگارت از قرن پانزدهم قرن پانزدهم، نه 7، آثار سوریه نوشته شده ... در منطقه ... در منطقه پسکوف»)، Oktoih 1618

نقش مهمی در تاریخ فرهنگ پسکوف قرن شانزدهم. کاهنان زاهد اسکوف، یوفروسینوس، ساووا، کورنلیوس، نیکاندر، هگومن پامفیل، فیلوتئوس بزرگ بازی کردند.

واسیلی، پروتستان پسکوف، زندگی شاهزادگان وسوولود مستیسلاوویچ، الکساندر نوسکی، و همچنین نیکیتا و نیفونت نووگورود، آرسنی کونوسکی (1547) را نوشت.

زندگی و نوشته‌های خود قدیسان پسکوف از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است: داومونت، ساوا کریپتسکی، نیکاندر، یوفروسینوس از پسکوف، سراپیون، ساووا، یوفروسینوس یوفروسینوس قرن شانزدهم، وصیت‌نامه معنوی اوفروسینوس. ایلیا کشیش پسکوف زندگی گئورگی کراتوفسکی بلغاری (خدمت به گئورگی سوفیسکی) را نوشت.

در ادبیات قرون وسطایی پسکوف، ژانر داستان نیز کاملاً به وضوح نشان داده شده است. اینها داستان ها هستند: "در آغاز و پایه گذاری صومعه غارهای اسکوف" توسط سنت کورنلیوس، "درباره ظاهر نمادهای معجزه آسا" (قرن هفدهم)، "درباره ایزیدور احمق مقدس"، "در آمدن باتوری" به شهر پسکوف، «در آمدن پادشاه سوئد به پسکوف گوستاو آدولف. منابع کلاسیک نوشتن پسکوف - تواریخ و نامه های پسکوف.

حاملان سخنرانی پسکوف قرن 13 - 16 نیز متفاوت بودند: شاهزاده و همراهان او، پسران، روحانیون، بازرگانان، مردم شهر، صنعتگران، دهقانان. در کنار تجارت اصلی، تجارت ماهی نیز وجود داشت، تجارت بازرگانان آلمانی در Zapskovye. نقش تشکل های کنچان، انجمن های بازرگانان و صنعتگران نیز زیاد بود. همه اینها را نمی توان هنگام مطالعه تاریخ زبان پسکوف نادیده گرفت.

همه انواع متون برای تاریخ گویش مهم هستند. در عین حال، متون اسلاو کلیسا نه تنها یک جدایی ناپذیر هستند جزءچنین تاریخی، اما، علاوه بر این، بدون آنها، نمی توان تصویر کاملی را بازسازی کرد ارتباط گفتاریو نه وضعیت زبانی در چنین شهر قرون وسطایی مانند پسکوف.

بنابراین، در اواسط قرن چهاردهم. در پسکوف و منطقه آن، انواع شرایط زبانی زیر نشان داده شد: گویش، کوئین شهری، زبان تواریخ، زبان اسناد تجاری (نامه ها، دفاتر درآمد و هزینه صومعه ها)، زبان اعترافات، و زبان متون روایی. . بدون در نظر گرفتن همه این نوع متون، تاریخ کامل زبان منطقه ای پسکوف قابل بازسازی نیست.

زبان بناها این امکان را به شما می دهد که هم از نظر زمانی دقیق تر و هم به صورت دقیق تر، انواع ارتباطات بین گویش های فردی اسکوف قرون وسطی و انواع ارتباطات مدارس ادبی را به تفصیل بیان کنید.

بنابراین، نامه های پسکوف قرن پانزدهم. با توجه به نوع زبان، آنها گاهی اوقات با Dvina (ظاهر نوع زبان روسی قدیمی شمالی)، سپس با روسی غربی (تأثیر زبان روسیه غربی قرن های XIV - XV) ترکیب می شوند، سپس تا حدودی می شوند. جدا شده، "کشف ویژگی های زبانی خاص Pskov." بنابراین، منشور قضایی Pskov - کد قوانین Pskov در طول استقلال آن - حاوی تعداد قابل توجهی از اصطلاحات حقوقی و اجتماعی-اقتصادی با منشأ مناسب Pskov است که مفاهیم گسترده ای را نشان می دهد. وقایع نگاری های پسکوف از نظر زبان به تاریخ های نووگورود نزدیک است و به عنوان مثال، آثار برجسته ادبیات اسکوف قرن شانزدهم مانند "زندگی یوفروسینوس"، "داستان آمدن باتوری به شهر پسکوف"، " داستان صومعه پسکوف-غارها، "پیام ها" توسط فیلوتئوس از نظر زبان، آنها با آثار نویسندگان مدرسه تیرنوفسکایا (اوفیمی تیرنوسکی، ولادیسلاو گراماتیک)، مدرسه ادبی مسکو (اپیفانیوس حکیم) همتراز هستند. ، جوزف ولوتسکی)، با نویسندگان تشریفات و داستان های صربی قرن پانزدهم. نوشته تجاری Pskov اساساً ویژگی های مشترک با زبان مسکو، Tver و زبان اعتراف را نشان می دهد - با یک نسخه اسلاویک جنوب شرقی از زبان اسلاو کلیسای قرن XIV - XVII.

شناخت تاریخ، فرهنگ مردم بدون دانستن زبان غیرممکن است. زبان دانش انباشته شده توسط مردم را حفظ و انتقال می دهد. زبان به شما این امکان را می دهد که در مورد مردم، در مورد روابط آنها با مردمان دیگر بگویید. زبان گاهی اوقات به شما اجازه می دهد که اسرار خود را فاش کنید. زبان مردم از طریق گفتار آنها محقق می شود. این بدان معنی است که هر زبان مادری از طریق گفتار خود مسئول سرنوشت کل زبان است.

این ممکن است عجیب یا دور از ذهن به نظر برسد: آیا صحبت هر یک از ما (تحصیل کرده یا اصلاً تحصیل نکرده، بزرگسال، کودک یا جوان مدرن، زندگی در شهر یا روستا...) بر سرنوشت زبان روسی "بزرگ و توانا" تأثیر می گذارد؟ معلوم می شود که برای روشن شدن ویژگی های زبان روسی، دانستن تنها زبان ادبی، زبان ادبی مدرن، که جد آن به درستی AS پوشکین در نظر گرفته می شود، کافی نیست، اما شروع به شکل گیری کرد. شکل خیلی قبل از AS پوشکین. در شکل گیری زبان ملی روسی، تنوع نوشتاری آن، نقش مهمی ایفا کرد، به عنوان مثال، کاتبان Pskov، که بناهای تاریخی در ژانرهای مختلف، به ویژه، سرشماری اقتصادی، درآمد و هزینه و کتاب های دیگر را در درجه اول در داخل دیوارها ایجاد کردند. صومعه ها (در دسامبر سال گذشته در مؤسسه آموزشی در گروه زبان روسی ای. وی کوالیخ از پایان نامه خود در مورد زبان کتاب های خانگی صومعه غارهای پسکوف قرن هفدهم دفاع کرد و نقش مدرسه کاتبان اسکوف را در شکل دادن به هنجارهای زبان ادبی نوشتاری قرن هفدهم).

دانستن و درک نقش ارزشمند گفتار غیر مدون عامیانه ضروری است. باید بدانیم در شمال و جنوب روسیه چگونه صحبت می کنند و چگونه صحبت می کنند، مردم آرخانگلسک چگونه صحبت می کنند و مردم پسکوف چگونه صحبت می کنند. چگونه گفتار کورسک-اوریول با مسکو و غیره متفاوت است. شما باید لهجه ها را بدانید، لهجه های عامیانه. به همین دلیل است که حتی اکنون نیز بشر روشن سر خود را در برابر V. I. Dahl، مهندس، پزشک، ملوان، اما مردی که در تمام عمر خود به خاطر جمع آوری کلمات عامیانه روسی و پشت سر گذاشتن فرهنگ لغت توضیحی گرانبها زبان بزرگ روسی زنده مشهور شد، خم می کند.

ما در محاصره لهجه‌های منحصربه‌فرد اسکوف زندگی می‌کنیم که دانستن و درک آن‌ها نیز ضروری است، زیرا آنها پاسخ‌های اصلی بسیاری از سؤالات فیلولوژیست‌ها، مورخان و حتی باستان‌شناسان را حفظ کرده‌اند. به لطف استعداد پروفسور B. A. Larin، که به گفته آکادمی D. S. Likhachev "فرهیخته ترین زبان شناس زمان ما بود"، بیشترین توجه به لهجه های پسکوف معطوف شد. و برای بیش از نیم قرن، یک تیم بزرگ از زبان شناسان از دانشگاه لنینگراد (سنت پترزبورگ) و موسسه آموزشی Pskov با دقت در حال جمع آوری، ذخیره، تحقیق و بررسی مطالب مربوط به گویش های Pskov در شماره های منحصر به فرد منطقه Pskov بوده اند. فرهنگ لغت با داده های تاریخی. با ما همکاری کنید، در اکسپدیشن های مشترک گویش شناسی شرکت کنید، با غنی ترین فهرست کارت فرهنگ لغت منطقه ای اسکوف، که مدت هاست آشنا شده است، آشنا شوید. سرمایه ملی، گویش شناسان، مورخان زبان، فیلولوژیست های عمومی، حتی نویسندگان شهرهای مختلف روسیه، کشورهای دیگر (بلاروس، اوکراین، کشورهای بالتیک، نروژ، سوئد، هلند، لهستان، آلمان ...) می خواهند. چرا؟ راز لهجه های پسکوف چیست؟

به طور لاکونی، اما بسیار معنادار، BA Larin در این باره گفت: "سخنرانی عامیانه منطقه پسکوف از علاقه بین المللی زیادی برخوردار است، و نه از اهمیت استثنایی آن برای مورخان و گویش شناسان زبان روسی، زیرا منعکس کننده پیوندهای هزار ساله و تبادل فرهنگی است. از جمعیت روسیه با مردمان نزدیک به گروه بالتیک-فنلاند، با لتونی ها و لیتوانیایی ها، و همچنین با بلاروس ها "(فرهنگ منطقه ای Pskov. شماره I. L.، 1967. P. 3).

گویش شناسان داخلی و خارجی از نزدیک در حال مطالعه آواشناسی، صرف شناسی، نحو، شکل گیری واژه ها و واژگان گویش های اسکوف هستند، به لهجه های ثابت و جدید در ترکیب آنها توجه کنید. در کاداستر "گشت از اشیای طبیعی و تاریخی و فرهنگی منطقه پسکوف" (پسکوف، 1997)، ما با همکاری ZV Zhukovskaya، گویش شناس مجرب و زبردست، ویژگی های اصلی گویش های پسکوف را در آن مناطق تاریخی و فرهنگی ارائه کردیم. که عمدتاً جغرافیدانان شناسایی شده‌اند و کاملاً با تقسیم‌بندی لهجه‌ای قلمرو پسکوف مطابقت ندارند. با این حال، تصویر کلی از لهجه های مدرن پسکوف قانع کننده است.

لهجه های به اصطلاح Pskov یکپارچه نیستند؛ در تعدادی از مناطق در زمینه ویژگی های زبانی مربوطه تفاوت هایی وجود دارد. چند نمونه

گویش‌های نواحی Gdovsky، Plyussky، Strugo-Krasnensky (منطقه شمالی) با ویژگی‌های معمولی روسی شمالی مشخص می‌شوند: okanie (تمایز حروف صدادار بدون تاکید [ولی]و [در باره]بعد از صامت های نرم ( پیاتک، خواهر). با این حال، عناصر akanya به آرامی اما به طور مداوم به گویش های بخش شمالی منطقه Pskov نفوذ می کنند. حاملان سیستم اطراف بلافاصله اصل akanya را که برای آنها بیگانه است درک نمی کنند و بنابراین صدا ظاهر می شود. [در باره]به جای صدای طبیعی [ولی] (توکایا، کوکایا، آفتوبوس، تروا).

در هجاهای تاکیدی با از دست دادن صدا [j]، انقباض واکه ها وجود دارد ( ژاکت سفید، خانواده جدید، دریای آبی).

ویژگی زیر شگفت انگیز است: حفظ صدای باستانی، پیش از سواد، پروتو-اسلاوی [به]در ابتدای ریشه قبل از مصوت [E]، که از صدای پروتو-اسلاوی برخاسته است "یات" (*e). بنابراین، کلمات زیر شناخته شده است: کوتس یخ زد; درخت سیب Kvetet(ر.ک. گل های ادبی، شکوفه ها); شیر کیدیت(ر.ک. روسی رایج الک کردن).

در قالب کلمات ویژگی هایی وجود دارد: در موارد داتیو و ابزاری جمع از یک پایان استفاده می شود - صبح (به سراغ قارچ بروید - سراغ قارچ ها؛ به دنبال انواع توت ها - به انواع توت ها). در گویش‌های گدوف، برخلاف بسیاری از گویش‌های روسی، صدا ممکن است حتی در پایان سوم شخص جمع افعال صرف اول وجود نداشته باشد. پیرمردها می روند، یعنی "برو"؛ آنها برای مدت طولانی در آنجا زندگی می کنند، یعنی "زنده").

یکی از بارزترین ویژگی‌های نحوی لهجه‌های شمال پسکوف، استفاده از اشکال قید با پیوند به معنای محمولی است که عمل گذشته را می‌رساند (قبل از عمل دیگری انجام می‌شود): Zatsym-ta توسط یک پسر کوچک آورده شد. در منطقه Gdov، شکل جمع اسمی به عنوان مکمل مستقیم از نام حیوانات، ماهی ها، پرندگان ثبت می شود: یون وولوز vidafshy; زندر و شوک گرفتیم.

واژگان متحرک ترین لایه گفتار است که به راحتی توسط گردآورندگان و محققان قابل درک است. واژگان به شما امکان می دهد چنین مطالبی را جمع آوری کنید که به خوبی بر روی یک نقشه واژگانی خاص قرار می گیرد. دپارتمان زبان روسی مؤسسه آموزشی پسکوف، همراه با بسیاری از دانشگاه‌های روسیه تحت هدایت مؤسسه تحقیقات زبان‌شناختی آکادمی علوم روسیه، در حال کار بر روی اطلس واژگانی گویش‌های عامیانه روسی و تهیه نقشه برای اطلس واژگانی است. منطقه پسکوف و البته قابل توجه است که در شمال منطقه پسکوف کلماتی وجود دارد کروپنیک، سیب زمینی، آبگوشت یا نانبرای نام مایع مربوطه اولین دوره، بر خلاف کروپیانکا، گلبنیخا، خرده ناندر مناطق جنوبی تر منطقه یا: مولوهیلبرای نام توده ای از زمین که توسط یک خال کنده شده است، بر خلاف خال. فقط در مناطق Gdovsky و Plyussky کلمات بودند مداخله گر، مداخله گر(با ریشه خرس "-)، باران ریز و نمناک("باران سبک") و تشکیلات از ریشه خدا - در صفت ها (و حتی افعال) که نشان دهنده خاصیت بیداری در حیوانات است ( گاو نر ثروتمند، خداپرست، خداپرست است. گاو پسر را گرفتار کرد).

در نواحی جنوبی منطقه (Bezhanitsky، Loknyansky)، اشکال جمع داتیو و حرف اضافه با پایان - OM, -اوهبرای اسم هایی مانند استخوان، اسب: مالت به پاشول اسب; آنها سوار اسب شدند. هیچ کمکی برای مردم نبود.. همین پایان برای اسم هایی مانند اسب ممکن است: سوار بر اسب نشستند. بالت ها را با عصا می دادند.

چنین ویژگی‌هایی از گویش‌ها، رگه‌هایی از دگرگونی‌های کهن در نظام زبانی است. و در عین حال، همانطور که B. A. Larin اشاره کرد، ویژگی های گویش پسکوف شواهدی از تماس های زبانی نزدیک جمعیت اسلاو (که اعتقاد بر این است که کریویچی است) با جمعیت خانواده ها یا گروه های زبانی دیگر است.

نزدیکی چند صد ساله به زبان های فینو-اوریک، که در آن صدا و ناشنوایی صامت ها متمایز نمی شود، توضیح می دهد که گویش های اسکوف در قسمت شمالی منطقه نیز بین صامت های صدادار و بی صدا قبل از مصوت ها یا قبل از صداهای صوتی تمایز قائل نمی شوند: پولکا(به جای نان)؛ افتادن در گل(به جای گیر کردن)؛ چشمانت را بیرون بزن(به جای برآمدگی).

اس ام گلوسکینا، یک زبان شناس عالی، دانش آموز BA Larin، که دهه ها در گروه زبان روسی کار می کرد، تعدادی اکتشاف علمی جدی انجام داد، با مطالعه لهجه های مدرن پسکوف و بناهای یادبود نوشتار پسکوف، که منعکس کننده پدیده های آوایی زنده بود. برای زمان خود بنابراین، در لهجه های Pskov یک صدا وجود دارد [ایکس]به جای صدای طبیعی [از جانب] (ماهو"گوشت"، کمربندی~ کمربند بسته شده). محقق این را با غیر قابل تشخیص بودن صداهای سوت و خش خش در قلمرو Pskov در دوران باستان توضیح می دهد: ظاهراً چنین صداهایی در نوعی صدای رایج مخلوط می شدند. تشخیص ناپذیری صداها می تواند در میان حومه های اسلاوها (کریویچی - اجداد پسکوف ها) در نتیجه تماس های باستانی با زبان های بالتیک و فینو-اوگریک باشد (به عنوان مثال، فقط در استونیایی صداهای سوت شناخته شده و صداهای خش خش ناشناخته هستند)، بنابراین اسکوویان باستان صدای سوت غلبه داشتند. از این رو تلفظ عجیب و غریب Pskov شوسنا"کاج"؛ یاد گرفت"به رسمیت شناخته شده" و سوبا"کت خز"، برای آنها"داماد" عمدتا در مناطق منطقه Nizhnevelikoretsk (پچرسکی، پسکوف، پالکینسکی) و در منطقه Gdovsky (منطقه شمالی). بنابراین، ممکن است تغییر صداها وجود داشته باشد [C]و [W]بر روی [ایکس]: تکان دادن"شستشو" آشپزخانه"نیش"؛ رانندگی کردن"آویزان شدن"، گفتن"مورب". این هم به جنوب و هم به شرق (مناطق پورخوفسکی، دنوفسکی، سبژسکی، نولسکی) گسترش می یابد. بنابراین، وضعیت فعلی پدیده های صوتی، فرآیندهای زبان باستانی را آشکار می کند و تماس های مردم را نشان می دهد.

حتی در یک مقاله مختصر در مورد ویژگی های گویش های پسکوف، نمی توان چنین پدیده منحصر به فردی را در لهجه های پسکوف و تا حدی در لهجه های نووگورود (در حالت مدرن آنها و در تثبیت باستانی بر اساس بناهای تاریخی، به ویژه در نووگورود) ذکر نکرد. حروف پوست درخت غان)، به عنوان موارد کدیت"چلاندن، فشار دادن" نگه دارید"زنجیر"، کوکا"دوک (در کارخانه بافندگی)". احتمالاً حتی قبل از S. M. Gluskina ، چنین پدیده هایی مورد توجه قرار گرفته است ، زیرا نمونه هایی نیز هنگام جمع آوری مطالب برای اطلس دیالکتولوژیکی زبان روسی ثبت شده است. اما فقط S. M. Gluskina این را با این واقعیت توضیح داد که اجداد Pskovites که قبل از تغییر صدای رایج اسلاوی باستان از طریق قلمرو Balts به اینجا آمده بودند. *بهدر صدا *از جانب(یعنی [Ц]) قبل از مصوت خاص "یات"، از این روند جان سالم به در نبرد و به دلیل قلمرو سایر مردمان از بقیه جهان اسلاو قطع شد. صدای حفظ شده [به]ریشه در مفاهیم مهم در مورد کار دارد. A. A. Zaliznyak، دانشمند مشهور مسکو، مستقل از S. M. Gluskina، سالها بعد، پدیده مشابهی را در پوست درخت غان نووگورود کشف کرد، اما با تشخیص اولویت "کاشف" برای S. M. Gluskina، پیشنهاد کرد این واقعیت آوایی منحصر به فرد را نامگذاری کند. "اثر گلوسکینا" و بررسی آن را در کتاب های درسی تاریخ زبان روسی معرفی می کند. ما مجبور بودیم در مورد این واقعیت صحبت کنیم و بنویسیم که اگرچه اکنون تلاش هایی برای رد چنین توضیحی از ریشه ها وجود دارد. کلاه لبه دار-, كد-, kev-و توجیهی برای آوایی مدرن (اسلاویست نروژی J. Bjornflaten) پیدا کنید، همه آنها از راه حل S. M. Gluskina - A. A. Zaliznyak کمتر قانع کننده هستند. علاوه بر این، داده های باستان شناسی تعامل باستانی فرهنگ های اسلاو و غیر اسلاو را تأیید می کند (به آثار باستان شناس مشهور، متخصص آثار باستانی اسلاوی V. V. Sedov مراجعه کنید).

همچنین جالب است چنین پدیده ای در گویش های پسکوف به عنوان egla"صنوبر"، آورده شده"به رهبری"، زیرا ترکیبات , از زبان‌های بالتیک، که گویشوران گویش پسکوف با آن‌ها در تماس بودند، بر روی ترکیب‌های اسلاوی باستانی که توسط اجداد اسکووی‌ها حفظ شده بود، "طرح" شدند. *dl، *tl(نقل به قدیم *رهبری). تحت تأثیر ترکیبات بالتیک، این خود را در ترکیبات عجیب و غریب Pskov نشان داد. [GL], [CL]در لغات و نام های مهم برای گویشورها: ر.ک. روستا EGLino(به جای Elino ممکن؛ در قلمرو اسلاوهای غربی در اروپا، به عنوان مثال، نام روستا وجود دارد. یدلا، یعنی "صنوبر").

A. S. Gerd، یک خبره لهجه‌های پسکوف، متخصص مشهور در زبان‌شناسی و منطقه‌گرایی، خاطرنشان کرد که تاریخ پدیده‌های گویش را نمی‌توان تنها بر اساس یک گویش حل کرد: لازم است که این پدیده را در مقایسه گسترده ای در نظر بگیریم. نه تنها حقایق زنده، بلکه شواهدی از نوشتار نیز به بازیابی جنبه های خاصی از تاریخ زبان کمک می کند. و پسکوف، لهجه های آن خوش شانس بودند: نه تنها آثار مکتوب متعددی حفظ شده است، بلکه سوابقی در گذشته از گفتار پسکوف توسط خارجی ها نیز حفظ شده است. BA Larin نوشت: «گویش‌های اسکوف و نووگورود هم از نظر وفور اسناد تاریخی و هم بر اساس اطلاعات خارجی‌ها، بیشتر از سایر شهرهایی که در نووگورود و پسکوف تجارت می‌کردند و بیشتر نگهداری می‌کردند، در موقعیت بهتری نسبت به سایرین قرار دارند. اطلاعات در مورد تلاش های آنها برای تسلط بر سخنرانی بازرگانان، صنعتگران و مقامات پسکوف و نووگورود" (" محاوره ایروسیه مسکووی). برای تاریخ لهجه‌های پسکوف، کتاب عبارات گردآوری شده توسط تاجر آلمانی T. Fenne در سال 1607 در Pskov و همچنین کتاب اصطلاحات قرن 16 توسط T. Shrove که در کراکوف یافت شد، احتمالاً در شمال غربی روسیه گردآوری شده است. . گفتار پر جنب و جوش، ثبت شده در عبارات مختلف، انعکاس چنین ویژگی هایی که فقط برای افراد حساس به زبان، که طبیعتاً دارای توانایی های زبانی هستند، قابل توجه است، گواه ارزشمندی از زبان گذشته است. گفتار عامیانه روسی در سوابق خارجی ها نوعی دنیای دانش زبان روسی است. "اسلاوونی کلیسایی قدیم"، "زبان شناسی عمومی"، "مبانی فیلولوژی"، "مقدمه ای بر زبان شناسی قومی"، "مبانی ارتولوژی". او دروس انتخابی در زمینه واژه‌سازی، عبارت‌شناسی، نحو و صرف‌شناسی را توسعه داده و تدریس می‌کند.

از سال 1962 مسئولیت محفل علمی زبان شناسی دانشجو را بر عهده داشت. سالانه دانش‌آموزان را در کار اعزامی برای جمع‌آوری اطلاعات گویش برای فرهنگ لغت منطقه‌ای Pskov، اطلس واژگانی گویش‌های عامیانه روسی نظارت می‌کند.

عضو هیئت تحریریه تعدادی از نشریات: اطلس واژگانی گویش های عامیانه روسی، مجموعه باستان شناسی، بولتن دانشگاه دولتی پسکوف، فرهنگ لغت منطقه ای پسکوف با داده های تاریخی، و غیره. عضو کمیسیون واژگان شناسی تاریخی (در ابتدا در موسسه زبان روسی آکادمی علوم روسیه، سپس در دانشگاه دولتی سنت پترزبورگ). عضو افتخاری شورای علمی دانشگاه دولتی پسکوف.

اعطا شده با تعدادی دیپلم (وزارت آموزش و پرورش فدراسیون روسیه، شورای فدراسیون)؛ دارای عنوان افتخاری "کارگر محترم آموزش عالی"، دانشجوی ممتاز آموزش دولتی است.

حوزه علایق علمیکلمات کلیدی: عبارت شناسی، تاریخ زبان روسی، گویش شناسی، جغرافیای زبان. بیش از 200 مقاله علمی منتشر شده است.

درباره اسلوونی، روس و خواهرشان ایلمر
بلوژا، جایی که Pskov Krivichi از آنجا آمده است، گویش Pskov


سه تریابو نیاشیا
درباره se den imom hom
مثل اوتسه اوریا
درباره توسط نستیم برزی
من اوه رزی
من رشتی ایدشا از BlyVyazhe
من از روسیه درباره زمین بی نهایت
i tamo Kyi utve grd کیف
من اینجا هستم soukishche
گلیدز درولیانی
کویشچه ای لیاهوه
به بوته روسکا
من صد روسی...
گزیده ای از Vlesknigi Dosch.33بنگرید، نیازهای ما در این روزها مانند پدرانمان است. در سواحل نستی و نزدیک روس قلعه هایی وجود دارد. و بدین ترتیب روسها از بلایا وژا و از روس به سرزمین نپر (دنیپر) رفتند و در آنجا کی شهر کیف را ایجاد کرد. و گلیدز، درولیان، کریویچی و لیاخ ها در یک دسته روسی دور هم جمع شدند و روسیچی شدند.
بلووژ (لهستانی Białowieża؛ بلاروسی Belavezha) - در دشت Belskaya، در رودخانه Narewka، شاخه سمت چپ رودخانه Nareva (حوضه Bug غربی، اگرچه در سال 1962 با حکم دولت لهستان تصمیم گرفته شد که این اشکال به داخل می ریزد. نارو، و نه برعکس). نارو شاخه سمت راست ویستولا است. منبع Nareva در Belovezhskaya Pushcha. نام نارو رجوع کنید به از Narva، Neretva، Neris، Nerl، Nero، Nara.
***
بسیاری از محققین که به موضوع منشأ قبایل اسلاو شرقی شمالی، از جمله کریویچی اشاره می کنند، معتقدند که کریویچی و اسلوونی در مناطق ایلمنیه و پسکوف در نتیجه گسترش ساده قلمرو اسلاو از طریق حرکت تدریجی ظاهر شدند. جمعیت اسلاو در شمال از منطقه Dnieper میانه. با این حال، این فرضیه در مواد باستان شناسی تاییدی نمی یابد. منطقه دنیپر علیا، با قضاوت بر اساس آخرین اکتشافات باستان شناسی در منطقه اسمولنسک، تا ربع آخر هزاره 1 پس از میلاد. غیر اسلاوی باقی ماند، در حالی که در شمال در حوضه رودخانه بود. کریویچی بزرگ و در قسمت بالایی دوینا غربی زندگی می کرد. بنابراین، منطقه سکونت کریویچی در اواسط هزاره اول پس از میلاد. معلوم می شود که از بقیه قلمرو اسکان قبایل اسلاو قطع شده است. ما باید امکان حرکت کریویچی به منطقه پسکوف را از طریق مناطق دنیپر علیا انکار کنیم، زیرا در اینجا تا ربع آخر هزاره 1 پس از میلاد وجود دارد. هیچ جابجایی هیچ گروه جمعیتی تشخیص داده نمی شود.
تاکید بر انزوای سرزمینی کریویچی در اواسط هزاره اول پس از میلاد. از دیگر قبایل اسلاوی شرقی، که بر اساس مواد باستان شناسی ایجاد شده اند، نمی توان به انزوای گویش شناختی گروه پسکوف از لهجه های زبان روسی قدیمی توجه کرد. این احتمال وجود دارد که این انزوای لهجه های اسکوف دقیقاً به زمانی برمی گردد که کریویچی جدا از سایر قبایل اسلاوی شرقی زندگی می کردند.
ارتباط لهجه‌های مدرن زبان‌های اسلاوی شرقی با لهجه‌های زبان روسی باستان اعتراضی ایجاد نمی‌کند، زیرا ویژگی‌های اصلی گویشی زبان‌های اسلاوی شرقی مدرن قبلاً در بناهای نوشته‌های روسی قدیمی قرن دوازدهم یافت می‌شود. -قرن XV. اینکه لهجه‌های زبان‌های اسلاوی شرقی مدرن منعکس‌کننده گویش‌های قبیله‌ای هستند یا اینکه کاملاً محصول دوران پراکندگی فئودالی هستند، قابل بحث است. با این حال، در این موردبی معنی است که در بررسی این موضوع پیچیده دخالت کنیم، زیرا حامیان منشاء گروه های گویش اسلاوی شرقی مدرن از گویش های منطقه ای دوره تکه تکه شدن فئودالی برای گروه گویش های Pskov استثنا قائل می شوند. در اینجا چیزی است که R.I در این مورد می نویسد. آوانسوف، حامی ثابت نظریه منشأ متأخر لهجه‌های اسلاوی شرقی مدرن: «براساس شهادت منابع مکتوبلهجه های باستانی پسکوف که به قلمرو پسکوف تعلق دارند، به وضوح برجسته می شوند، به ویژه در تعدادی از ویژگی های مشخصهمعنای باریک، صرفاً اسکوف، نه با ویژگی های تفاوت های گویش در مقیاس کلی اسلاوی شرقی ... مشخص است که قلمرو لهجه های پسکوف، همانطور که توسط داده های گویش شناسی مدرن تعیین می شود، به هیچ وجه با آن منطبق نیست. قلمرو سرزمین پسکوف در قرون XIV-XV. این احتمالاً نشان می دهد که شکل گیری ویژگی های آنها به موقع با تشکیل سرزمین Pskov مرتبط نیست. می توان فرض کرد که ویژگی های خاص گویش باستانی پسکوف، که در بناهای تاریخی اسکوف قرن های XIV-XV منعکس شده است، در دوره های قبلی شکل گرفته است.

برنج. 2. بناهای باستان شناسی کریویچی و نقشه گویش شناسی زبان های اسلاوی شرقی. I - مکان های باستان شناسی Pskov Krivichi از نیمه دوم هزاره 1 و آغاز هزاره 2 پس از میلاد. II - سایت های باستانی اسمولنسک و پولوتسک کریویچی؛ III - مناطق سکونت نوگورودیان اسلوونی بر اساس باستان شناسی؛ IV - مرزهای گویش شناسی طبق نقشه کمیسیون دیالکتولوژی مسکو. 1 - گروه لهجه های پسکوف; 2 - لهجه های بلاروس شمالی؛ 3 - لهجه های نوگورودی؛ 4 - لهجه های روسی بزرگ میانه; 5 - لهجه های انتقالی به روسی بزرگ جنوبی بر اساس بلاروس.
مقایسه نقشه گویش شناسی مدرن زبان های اسلاوی شرقی با نقشه باستان شناسی (شکل 2) نشان می دهد که اکثریت قریب به اتفاق مکان های باستان شناسی Pskov Krivichi از اواسط هزاره 1 پس از میلاد. تا قرن سیزدهم واقع در قلمرو توزیع لهجه های پسکوف. اگر نمی توان در مورد همزمانی کامل مرزهای باستان شناسی و گویش شناسی صحبت کرد، می توان گفت که خطوط کلی قلمرو توزیع لهجه های پسکوف در اوایل قرن بیستم است. در اواخر هزاره اول - آغاز هزاره دوم پس از میلاد برنامه ریزی شد. به عبارت دیگر، پیروی از زبان شناسانی که معتقدند شکل گیری گروه گویش پسکوف به زمانی زودتر از قرن 14-15 برمی گردد. می توان فرض کرد که لهجه های پسکوف زبان روسی قدیم به گویش قبیله ای اسکوف کریویچی برمی گردد.
یکی از ویژگی‌های بارز گروه‌های شرقی و جنوبی زبان‌های اسلاوی، بر خلاف گروه غربی، از بین رفتن دندان در ترکیب‌های اولیه «dl»، «tl»، «dn»، «tn» است که قدمت آن به زبان رایج اسلاوی بر خلاف سایر لهجه‌های زبان روسی قدیمی، لهجه قدیمی اسکوف ترکیبات "dl" و "tl" را حفظ کرد، اگرچه به شکل کمی تغییر یافته - "G" و "K" قبل از پایان‌های قسمت‌های گذشته - "li" (بلغلیس، آوردند، اسب را بردند و غیره).
توضیح این ویژگی گویش قدیمی پسکوف به مقالات دو زبان شناس بزرگ اوایل قرن بیستم اختصاص یافت. – الف. شاخماتوف و A.I. سوبولفسکی. A.A. شاخماتوف در ساخت های زبانی خود بر این فرضیه تکیه کرد که لهستانی ها قبل از اسکان اسلاوهای شرقی در اروپای شرقی زندگی می کردند. به نظر او حفظ عادات دندانپزشکی، همراه با زبان زدن در لهجه های پسکوف، پدیده های باقی مانده از ساکنان لیاش باستان است. در حال حاضر فرضیه A.A. شاخماتووا نمی تواند باستان شناسان، زبان شناسان، یا مورخان را راضی کند، زیرا توسط هیچ گونه مطالب واقعی پشتیبانی نمی شود.
با تاکید بر شباهت ویژگی های فوق در گویش قدیمی پسکوف با گویش های لهستانی، A.I. سوبولفسکی معتقد بود که "G" و "K" به جای "D" و "T" باستانی به زمانی برمی گردد که در زمان های قدیم (حداقل قبل از از دست دادن "D" و "T" قبل از "L") این گویش ها با یکدیگر و با قبایل بالتیک همسایه بودند.

برنج. 3. طرح حرکت Krivichi به منطقه Pskov. 1 - قبایل شرق بالتیک؛ 2 - قدیمی ترین مناطق سکونت کریویچی در حوضه رودخانه. ولیکایا و در قسمت بالایی دوینا غربی. 3 - منطقه ای که Krivichi از آنجا به منطقه Pskov آمده است (فلش ها جهت حرکت Krivichi را نشان می دهد).

برنج. 4. 1 - گوردخمه‌هایی که در آن تپه‌های بلند با لایه و پایه زغال‌سنگ حفر شده است. 2 - گوردخمه‌هایی که در آن تپه‌های بلند با آتش‌های آیینی حفر می‌شد. 3- گورستان با تپه های بلند که هنوز کاوش نشده است.
A.I. سوبولفسکی در مواد باستان شناسی تأیید می کند (شکل 3 و 4). علاوه بر N.N. Chernyagin از قلمرو توزیع تپه های طولانی، این بناهای تاریخی در منطقه دیگری شناخته شده است - در مناطق مجاور لهستان و غرب بلاروس (حوضه نمان بالا و اشکال، تلاقی باگ و ویستولا). متأسفانه تپه های طولانی این قلمرو هنوز کاوش نشده است.
والنتین سدوف (رساله دکتری. "کریویچی و اسلوونی" 1954). کریویچی. باستان شناسی شوروی (SA), 1960(1), pp.47-62

تاريخچه. فصل 2

لاریسا کوستیوچوک،
دکترای فیلولوژی، استاد

لاریسا یاکولوونا کوستیوچوک، استاد بخش زبان روسی موسسه آموزشی پسکوف. کارمند ارجمند آموزش عالی، ممتاز در آموزش عمومی. روی مشکلات واژگان شناسی، عبارت شناسی، گردآوری فرهنگ لغت منطقه ای پسکوف با داده های تاریخی، و همچنین اطلس واژگانی گویش های عامیانه روسی کار می کند.

شناخت تاریخ، فرهنگ مردم بدون دانستن زبان غیرممکن است. زبان دانش انباشته شده توسط مردم را حفظ و انتقال می دهد. زبان به شما این امکان را می دهد که در مورد مردم، در مورد روابط آنها با مردمان دیگر بگویید. زبان گاهی اوقات به شما اجازه می دهد که اسرار خود را فاش کنید. زبان مردم از طریق گفتار آنها محقق می شود. این بدان معنی است که هر زبان مادری از طریق گفتار خود مسئول سرنوشت کل زبان است.

این ممکن است عجیب یا دور از ذهن به نظر برسد: آیا صحبت هر یک از ما (تحصیل کرده یا اصلاً تحصیل نکرده، بزرگسال، کودک یا جوان مدرن، زندگی در شهر یا روستا...) بر سرنوشت زبان روسی "بزرگ و توانا" تأثیر می گذارد؟ معلوم می شود که برای روشن شدن ویژگی های زبان روسی، دانستن تنها زبان ادبی، زبان ادبی مدرن، که جد آن به درستی AS پوشکین در نظر گرفته می شود، کافی نیست، اما شروع به شکل گیری کرد. شکل خیلی قبل از AS پوشکین. در شکل گیری زبان ملی روسی، تنوع نوشتاری آن، نقش مهمی ایفا کرد، به عنوان مثال، کاتبان Pskov، که بناهای تاریخی در ژانرهای مختلف، به ویژه، سرشماری اقتصادی، درآمد و هزینه و کتاب های دیگر را در درجه اول در داخل دیوارها ایجاد کردند. صومعه ها (در دسامبر سال گذشته در مؤسسه آموزشی در گروه زبان روسی ای. وی کوالیخ از پایان نامه خود در مورد زبان کتاب های خانگی صومعه غارهای پسکوف قرن هفدهم دفاع کرد و نقش مدرسه کاتبان اسکوف را در شکل دادن به هنجارهای زبان ادبی نوشتاری قرن هفدهم).

دانستن و درک نقش ارزشمند گفتار غیر مدون عامیانه ضروری است. باید بدانیم در شمال و جنوب روسیه چگونه صحبت می کنند و چگونه صحبت می کنند، مردم آرخانگلسک چگونه صحبت می کنند و مردم پسکوف چگونه صحبت می کنند. چگونه گفتار کورسک-اوریول با مسکو و غیره متفاوت است. شما باید لهجه ها را بدانید، لهجه های عامیانه. به همین دلیل است که حتی اکنون نیز بشر روشن سر خود را در برابر V. I. Dahl، مهندس، پزشک، ملوان، اما مردی که در تمام عمر خود به خاطر جمع آوری کلمات عامیانه روسی و پشت سر گذاشتن فرهنگ لغت توضیحی گرانبها زبان بزرگ روسی زنده مشهور شد، خم می کند.

ما در محاصره لهجه‌های منحصربه‌فرد اسکوف زندگی می‌کنیم که دانستن و درک آن‌ها نیز ضروری است، زیرا آنها پاسخ‌های اصلی بسیاری از سؤالات فیلولوژیست‌ها، مورخان و حتی باستان‌شناسان را حفظ کرده‌اند. به لطف استعداد پروفسور B. A. Larin، که به گفته آکادمی D. S. Likhachev "فرهیخته ترین زبان شناس زمان ما بود"، بیشترین توجه به لهجه های پسکوف معطوف شد. و برای بیش از نیم قرن، یک تیم بزرگ از زبان شناسان از دانشگاه لنینگراد (سنت پترزبورگ) و موسسه آموزشی Pskov با دقت در حال جمع آوری، ذخیره، تحقیق و بررسی مطالب مربوط به گویش های Pskov در شماره های منحصر به فرد منطقه Pskov بوده اند. فرهنگ لغت با داده های تاریخی. با ما همکاری کنید، در اکسپدیشن های مشترک گویش شناسی شرکت کنید، با غنی ترین فهرست کارت فرهنگ لغت منطقه ای پسکوف آشنا شوید، که مدت هاست یک گنجینه ملی بوده است، گویش شناسان، مورخان زبان، فیلولوژیست های عمومی، حتی نویسندگانی از شهرهای مختلف روسیه، کشورهای دیگر را می خواهید. (بلاروس، اوکراین، کشورهای بالتیک، نروژ، سوئد، هلند، لهستان، آلمان…). چرا؟ راز لهجه های پسکوف چیست؟

به طور لاکونی، اما بسیار معنادار، BA Larin در این باره گفت: "سخنرانی عامیانه منطقه پسکوف از علاقه بین المللی زیادی برخوردار است، و نه از اهمیت استثنایی آن برای مورخان و گویش شناسان زبان روسی، زیرا منعکس کننده پیوندهای هزار ساله و تبادل فرهنگی است. از جمعیت روسیه با مردمان نزدیک به گروه بالتیک-فنلاند، با لتونی ها و لیتوانیایی ها، و همچنین با بلاروس ها "(فرهنگ منطقه ای Pskov. شماره I. L.، 1967. P. 3).

گویش شناسان داخلی و خارجی از نزدیک در حال مطالعه آواشناسی، صرف شناسی، نحو، شکل گیری واژه ها و واژگان گویش های اسکوف هستند، به لهجه های ثابت و جدید در ترکیب آنها توجه کنید. در کاداستر "گشت از اشیای طبیعی و تاریخی و فرهنگی منطقه پسکوف" (پسکوف، 1997)، ما با همکاری ZV Zhukovskaya، گویش شناس مجرب و زبردست، ویژگی های اصلی گویش های پسکوف را در آن مناطق تاریخی و فرهنگی ارائه کردیم. که عمدتاً جغرافیدانان شناسایی شده‌اند و کاملاً با تقسیم‌بندی لهجه‌ای قلمرو پسکوف مطابقت ندارند. با این حال، تصویر کلی از لهجه های مدرن پسکوف قانع کننده است.

لهجه های به اصطلاح Pskov یکپارچه نیستند؛ در تعدادی از مناطق در زمینه ویژگی های زبانی مربوطه تفاوت هایی وجود دارد. چند نمونه

گویش‌های نواحی Gdovsky، Plyussky، Strugo-Krasnensky (منطقه شمالی) با ویژگی‌های معمولی روسی شمالی مشخص می‌شوند: اوکان (تمایز حروف صدادار بدون تاکید [A] و [O] پس از همخوان‌های نرم (پیاتاک، خواهر). با این حال، عناصر akanya. به آرامی اما به طور مداوم به گویش های شمال منطقه پسکوف نفوذ می کند. بلندگوهای سیستم اطراف بلافاصله اصل akanya را که برای آنها بیگانه است درک نمی کنند و بنابراین صدای [O] به جای صدای معمولی ظاهر می شود [ الف ] (توکایا، کوکایا، اوفتوبوس، تروا).

در هجاهای تاکیدی با از دست دادن صدای [j]، انقباض مصوت ها مشاهده می شود (جلیقه belA، خانواده جدید، دریای آبی).

ویژگی زیر شگفت‌آور است: حفظ صدای باستانی، پیش‌سواد، پروتو-اسلاوی [K] در ابتدای ریشه قبل از مصوت [E]، که از صدای پیشاسلاوی «yat» (*e) برخاسته است. ). بنابراین، چنین کلمات شناخته شده است: Kvets یخ زد. درخت سیب Kvetet (ر.ک. گل های ادبی، شکوفه ها)؛ شیر کیدیت (ر.ک. جرعه تمام روسی).

در قالب کلمات نیز ویژگی هایی وجود دارد: در موارد داتیو و ابزاری جمع از یک پایان استفاده می شود - AM (به سراغ قارچ بروید - به قارچ بروید؛ به سراغ انواع توت ها بروید - به توت ها). در گویش‌های گدوف، بر خلاف بسیاری از گویش‌های روسی، صدا ممکن است حتی در پایان سوم شخص جمع افعال صرف اول وجود نداشته باشد (پیرمردها می‌روند، یعنی «برو»؛ آنها برای مدت طولانی در آنجا زندگی می‌کنند، یعنی « زنده»).

یکی از بارزترین ویژگی‌های نحوی لهجه‌های شمال پسکوف، استفاده از شکل‌های قید با کوپولا به معنای محمولی است که فعل گذشته را می‌رساند (قبل از عمل دیگری انجام می‌شود): زاتسیم تا نوعی پسر کوچک. در منطقه گدوف، شکلی از جمع اسمی به عنوان مکمل مستقیم از نام حیوانات، ماهی ها، پرندگان ثبت شده است: Yon vovolki vidafshy; زندر و شششوک هم گرفتیم.

واژگان متحرک ترین لایه گفتار است که به راحتی توسط گردآورندگان و محققان قابل درک است. واژگان به شما امکان می دهد چنین مطالبی را جمع آوری کنید که به خوبی بر روی یک نقشه واژگانی خاص قرار می گیرد. دپارتمان زبان روسی مؤسسه آموزشی پسکوف، همراه با بسیاری از دانشگاه‌های روسیه تحت هدایت مؤسسه تحقیقات زبان‌شناختی آکادمی علوم روسیه، در حال کار بر روی اطلس واژگانی گویش‌های عامیانه روسی و تهیه نقشه برای اطلس واژگانی است. منطقه پسکوف و البته قابل توجه است که در شمال منطقه Pskov کلمات krupenik، سیب زمینی، آبگوشت یا نان برای نام های اولین مایع مربوطه وجود دارد، بر خلاف grupyanka، gulbenikh، crumble در مناطق جنوبی تر. منطقه. یا: تپه خال برای نام توده ای از خاک که توسط خال کنده شده است، برخلاف خال. فقط در مناطق Gdovsky و Plyussky کلمات mezhvezhaha، mezhvezhonysh (با ریشه مدود "-")، نم نم باران ("باران خفیف") و تشکیلاتی از ریشه خدا - در صفت ها (و حتی افعال) هستند که خاصیت نشاط را نشان می دهند. در حیوانات (گاو نر ثروتمند، خداپسند، بوگولیس؛ گاو به پسر بچه تبدیل شد).

در نواحی جنوبی منطقه (Bezhanitsky، Loknyansky)، اشکال جمع داتیو و اضافه با پس‌های -OM، -OH برای اسم‌هایی مانند bone, horse: Malets to horse pashol; آنها سوار اسب شدند. هیچ کمکی برای مردم نبود. همین ختم برای اسم هایی مثل اسب ممکن است: ما بر اسب ها نشستیم; بالت ها با قایق رانی داده می شد.

چنین ویژگی‌هایی از گویش‌ها، رگه‌هایی از دگرگونی‌های کهن در نظام زبانی است. و در عین حال، همانطور که B. A. Larin اشاره کرد، ویژگی های گویش پسکوف شواهدی از تماس های زبانی نزدیک جمعیت اسلاو (که اعتقاد بر این است که کریویچی است) با جمعیت خانواده ها یا گروه های زبانی دیگر است.

نزدیکی چند صد ساله به زبان های فینو-اوریک، که در آن صامت های صدادار و ناشنوا از هم متمایز نمی شوند، توضیح می دهد که گویش های اسکوف در قسمت شمالی منطقه نیز بین صامت های صدادار و بی صدا قبل از مصوت ها یا قبل از صداهای صوتی تمایز قائل نمی شوند: Pulka ( به جای رول)؛ به گل و لای افتادن (به جای فرو رفتن در) برآمدگی چشم (به جای برآمدگی).

اس ام گلوسکینا، یک زبان شناس عالی، دانش آموز BA Larin، که دهه ها در گروه زبان روسی کار می کرد، تعدادی اکتشاف علمی جدی انجام داد، با مطالعه لهجه های مدرن پسکوف و بناهای یادبود نوشتار پسکوف، که منعکس کننده پدیده های آوایی زنده بود. برای زمان خود بنابراین، در لهجه های پسکوف، صدای [X] به جای صدای معمولی [C] ظاهر می شود (myaHo "گوشت"، کمربند ~ کمربند"). محقق این را با غیر قابل تشخیص بودن صداهای سوت و خش خش در قلمرو Pskov در دوران باستان توضیح می دهد: ظاهراً چنین صداهایی در نوعی صدای رایج مخلوط می شدند. تشخیص ناپذیری صداها می تواند در میان حومه های اسلاوها (کریویچی - اجداد پسکوف ها) در نتیجه تماس های باستانی با زبان های بالتیک و فینو-اوگریک باشد (به عنوان مثال، فقط در استونیایی صداهای سوت شناخته شده و صداهای خش خش ناشناخته هستند)، بنابراین اسکوویان باستان صدای سوت غلبه داشتند. از این رو تلفظ عجیب و غریب پسکوف شوسنا "کاج" است. ما "شناخته شده" و سوبا "کت خز"، زانیخ "داماد" را عمدتا در مناطق منطقه Nizhnevelikoretsk (Pechersky، Pskov، Palkinsky) و در منطقه Gdovsky (منطقه شمالی) یاد گرفتیم. بنابراین، ممکن است صداهای [C] و [W] به [X] تغییر کند: "شستشو" را تکان دهید، "گزش" آشپزخانه. به آویزان "آویزان"، skaHyvat "موو". این هم به جنوب و هم به شرق (مناطق پورخوفسکی، دنوفسکی، سبژسکی، نولسکی) گسترش می یابد. بنابراین، وضعیت فعلی پدیده های صوتی، فرآیندهای زبان باستانی را آشکار می کند و تماس های مردم را نشان می دهد.

حتی در یک مقاله مختصر در مورد ویژگی های گویش های پسکوف، نمی توان چنین پدیده منحصر به فردی را در لهجه های اسکوف و تا حدی در گویش های نووگورود (در حالت مدرن آنها و در تثبیت باستانی بر بناها، به ویژه در توس نوگورود) نادیده گرفت. حروف پوست)، به عنوان موارد Kedit "الک کردن"، Kep "Flail"، Kevka "طعمه (در کارخانه بافندگی)". احتمالاً حتی قبل از S. M. Gluskina ، چنین پدیده هایی مورد توجه قرار گرفته است ، زیرا نمونه هایی نیز هنگام جمع آوری مطالب برای اطلس دیالکتولوژیکی زبان روسی ثبت شده است. اما فقط اس ام گلوسکینا این را با این واقعیت توضیح داد که اجداد پسکوویت ها که قبل از تغییر اسلاوی رایج باستانی صدای *K در صدای *C (یعنی [Ts]) قبل از صدای خاص از طریق قلمرو بالت ها به اینجا آمدند. صدای واکه "یات" از این روند جان سالم به در نبرد و توسط قلمرو مردمان دیگر از بقیه جهان اسلاوی قطع شد. صدا [K] در ریشه های مربوط به مفاهیم مهم در مورد کار حفظ شده است. A. A. Zaliznyak، دانشمند مشهور مسکو، مستقل از S. M. Gluskina، سالها بعد، پدیده مشابهی را در پوست درخت غان نووگورود کشف کرد، اما با تشخیص اولویت "کاشف" برای S. M. Gluskina، پیشنهاد کرد این واقعیت آوایی منحصر به فرد را نامگذاری کند. "اثر گلوسکینا" و بررسی آن را در کتاب های درسی تاریخ زبان روسی معرفی می کند. ما مجبور بودیم در مورد این واقعیت صحبت کنیم و بنویسیم که، اگرچه اکنون تلاش هایی برای رد چنین توضیحی از ریشه های cap-، ked-، kev- و یافتن توجیهی برای آوایی مدرن (اسلاویست نروژی J. Bjornflaten) وجود دارد. آنها نسبت به راه حل S. M Gluskina - A. A. Zaliznyak قطعی تر هستند. علاوه بر این، داده های باستان شناسی تعامل باستانی فرهنگ های اسلاو و غیر اسلاو را تأیید می کند (به آثار باستان شناس مشهور، متخصص آثار باستانی اسلاوی V. V. Sedov مراجعه کنید).

همچنین جالب است که چنین پدیده ای را در گویش های اسکوف به عنوان eGL "صنوبر" مشاهده کنید، "به ارمغان آورد"، زیرا ترکیبات زبان های بالتیک که گویشوران گویش سکوف با آنها در تماس بودند، بر روی زبان "طرح" شد. ترکیبات اسلاوی باستان *dl, *tl که توسط اجداد اسکوویان حفظ شده است (به نقل از: باستان * نقل شده). تحت تأثیر ترکیب‌های بالتیک، این خود را در ترکیب‌های عجیب و غریب Pskov [GL]، [KL] در کلمات و نام‌هایی که برای گویشوران گویش‌ها حیاتی هستند نشان داد: روستای EGLino (به جای Elino ممکن؛ در قلمرو اسلاوهای غربی در اروپا، به عنوان مثال، نام روستای Yedla، یعنی "صنوبر" وجود دارد).

A. S. Gerd، یک خبره لهجه‌های پسکوف، متخصص مشهور در زبان‌شناسی و منطقه‌گرایی، خاطرنشان کرد که تاریخ پدیده‌های گویش را نمی‌توان تنها بر اساس یک گویش حل کرد: لازم است که این پدیده را در مقایسه گسترده ای در نظر بگیریم. نه تنها حقایق زنده، بلکه شواهدی از نوشتار نیز به بازیابی جنبه های خاصی از تاریخ زبان کمک می کند. و پسکوف، لهجه های آن خوش شانس بودند: نه تنها آثار مکتوب متعددی حفظ شده است، بلکه سوابقی در گذشته از گفتار پسکوف توسط خارجی ها نیز حفظ شده است. BA Larin نوشت: «گویش‌های اسکوف و نووگورود هم از نظر وفور اسناد تاریخی و هم بر اساس اطلاعات خارجی‌ها، بیشتر از سایر شهرهایی که در نووگورود و پسکوف تجارت می‌کردند و بیشتر نگهداری می‌کردند، در موقعیت بهتری نسبت به سایرین قرار دارند. اطلاعات در مورد تلاش آنها برای تسلط بر سخنرانی بازرگانان، صنعتگران و مقامات پسکوف و نووگورود" ("زبان گفتاری روسیه مسکو"). برای تاریخ لهجه‌های پسکوف، کتاب عبارات گردآوری شده توسط تاجر آلمانی T. Fenne در سال 1607 در Pskov و همچنین کتاب اصطلاحات قرن 16 توسط T. Shrove که در کراکوف یافت شد، احتمالاً در شمال غربی روسیه گردآوری شده است. . گفتار پر جنب و جوش، ثبت شده در عبارات مختلف، انعکاس چنین ویژگی هایی که فقط برای افراد حساس به زبان، که طبیعتاً دارای توانایی های زبانی هستند، قابل توجه است، گواه ارزشمندی از زبان گذشته است. گفتار عامیانه روسی در سوابق خارجی ها نوعی دنیای دانش زبان روسی است.

شناخت زبان و تصویر زبانی جهان انسان از طریق زبان عامیانه وظیفه زبان شناسی در قرن بیست و یکم است.

پانیکوویچی، منطقه پچورسکی، ژوئیه 1986 (عکس از آرشیو موسسه آموزشی)